۹ پاسخ

تنها نیسین فک کنم همه مادرا حالا تو چیزا مختلف دیگ بچه هاشون از سمت دیگران مورد بهتره بگیم کم شعوری دیگران قرار گرفتن و این حس بد رو تجربه کردن در مورد بچه اصلا کوتاه نیاین در مقابل دیگران و قشنگ جواب بدین چون بچه ب هر حال بزرگ مبشه و حرف دیگران روش اثر میذاره مادری ک سعی میکنه بچش رو با اعتماد ب نفس بزرگ کنه چرا باید با ادما کم شعور تعامل داشته باشه اگ ناچارین ب تعامل باهاشون قشنگ تو روشون وایسین
قلبشون سیاهه ک بچه ها رو ایجور مقایسه میکنن
اول باید فک کنن بعد حرف بزنن

ای جانم ، عزیزم شما بگو من مادرم هر دو رو روی تخم چشام میزارم هر کدوم گلی هستن با عطر و بوی خاص خودشون ، بگید جدا ؟؟؟؟!!!! من که فرقی نمیبینم شاید به نظر شما این طوره ، با لبخندم بگو

آنقدر قاطع باش که کسی جرات نکنه در مورد جگر گوشه هات نظر بده

اره واقعا چرا حرف دهنشون نمیفهمن آخه
نمیگن مادر ناراحت میشه یا بچه ناراحت میشن
دنیا پیشرفت میکنه شعور مردم پسرفت میکنه

درست میگی عزیزم
منم پسر اولم که الان ۱۵ سالشه پوستش گندمی و پسر دومم خیلی سفیده وچشم درشت
همون اول مادرشوهرم گفت وای بچه اولت به فامیل خودت رفتن
بچه دومت به ما رفته سفید قشنگ تره😑
بچم حالا چندسال اعتماد بنفس نداره
این قدر ادیت میشه

من از زمان تولد دخترم ک الان ۵ ماهشه مادر شوهر......چنددد بار گفته پوستش تیرس پوستش روشن تر بود دنیا اومد الان تیره شده پوستش فلان شده چقد کم وزنه و.....حالا کاش خودش و بجه های خودش سفید و خوشکل بودن من خودم سفید پوستم حس میکنم عمدا میگه منو اذیت کنه
منم خیلییی دلم برا دخترم میسوخت بر پسرم اینجور نبودم اما سر دخترم حساسم
بماند ک چن تا همسن دختر من هس هررروقت دیده مقایسه کرده🥲
حاضرم تا اخر عمرم نبینمش
ایشالا پیشونی و اقبال دخترامون خوووشکل بشه 🙏

همه همین جوریم ...منم چون زحم خورده هستم هنوز ب یکی نگفتم این یکی خوشکلتر تا اون یکی ....

ولی خدایی چقدر باید بیشعور باشی به یه مادر این حرف و بزنی

بنظرم جوابشون رو همون لحظه بدین که دیگه تکرار نکنن این حرفشون رو

سوال های مرتبط

مامان عمرم مامان عمرم ۵ سالگی
خانما دستم به دامنتون کمکککککک
امروز دخترم جلو داداشم شلوارشو در اورد
بعد هم اون یکی داداشم رفت دسشویی هی میرفت درو باز میکرد چون قفل نداست ببنده اولش انقد بابت این دو تا موضوع عصبی بودم بخدا میخواستم بزنمش ولی خودمو کنترل کردم بردمش تو اتاق باهاش حرف زدم
بعد هم که مهمونا رفتن دوباره کلی باهاش حرف زدم
اصلا نمیدونم رفتار درست چیه؟
یه اتفاق دیگه هم تو کلاسش افتاده امروز با یکی از پسرا با هم رفتن دسشویی البته دسشویی جدا ولی دخترم میگه من میترسیدم در دسشویی رو ببندم گفتم خوب دوستت بدون شلوار تو رو دید گفت نه اول پوشیدم بعد اومدم بیرون
تا حدودی میفهمم حالت دروغ گفتتشو اصلا به نظر نمیومد که دروغ بگه
رفتار درست چیه ؟؟؟کسی تجربه ای داره تو این مورد؟؟
اینم بگم من دور از خانوادم زندگی میکردم تو شهر دیگه الان حدود یکماهه نجبور شدم برگزدم شهر خودمون انگار حس میکنم این مدت اینجام دخترم رفتارش عوص شده
تروخدا هر تجربه ای درباره هر کدوم از این موارد داربن بهم بگین خواهش میکنم
تب فرزندپروری استامنیفون