۱۰ پاسخ

گفتم اونجایی که تو شکم مامانا شما رشد کردین بزرگ شدین جای شما بوده و اون قسمت نیاز داره هرچندوقت یکبار تمیز بشه تا آلوده نشه مجبوریم ازین دستمالا استفاده کنیم.😊هم به پسرم هم به دخترم همینو گفتم.دیگه هم ن چیزی گفتن نه پیگیر شدن

پسرمنم پرسید گفتم یوقتا از بدن خانوما کثیفی میاد بیرون اونو میزاریم که شورت و لباسمون کثیف نشه،نمیدونم جوابشو خوب دادم یانه ولی دیگه کنجکاوی نکرد

خب بدتر کنجکاو ترش کردی
در این مواقع باید برای بچه ها توضیح مختصری داد مثل اینکه بگی این برا خانم هاست وقتی که تو هم بزرگتری بشی و خانوم بشی ممکنه بخوای استفاده کنی ولی این یه راز بین خانوم هاست وحتی بچه ها و مامانشون نباید مردا ازشون باخبر بشن

من برای دخترم خودم خواستم نصف اشو توضیح دادم بقیه رو بعد هشت نه سالگی به بعد کاملش رو میگم اینقدر سریع واکنش نشون نده افکار قدیمی رو به خودمون دادن که دست و پا شکسته رفتار می کنیم ختنه سرون‌ پسرا رو جار میزنم اما پریود شدن دخترا باید یواشکی باشه من خودم اولین کسی ام که این سم مسخره رو از بین میبرم

به نظر من این توضیحات بیشتر بچه را کنجکاو میکنه. به نظر من میشه خیلی ریلکس گفت یه جور دستمال مخصوصه

گفتم خانما وقتی بزرگتر میشن خونهای کثیف تو بدنشون جمع میشه گاهی لازمه اینو رو بزاریم ک خونها لباسمونا کثیف نکنه

دختر من یکبار پرسید فقط گفتم یه وسیله بهداشتیه و اونم سوال دیگه ای نپرسید و منم چون سنش کمه سعی میکنم کمتر جلوی چشمش باشه که کنجکاو نشه ولی اگه روزی بپرسه در حد سنش بهش توضیح میدم

من تقریبا کامل توضیح دادم بهش
چون بعضی وقتا که صحبت پریود میشد می‌گفت ینی چی
منم براش توضیح دادم درستش و

سلام اول باید از خودش میپرسیدی ببینی چقدر اطلاعات داره بعد جواب می‌دادی مثلا می‌گفتی ی وسيله بهداشتی برای مامان ها و دخترهای بزرگ من این رو جواب دادم

من گفتم پوشک ماماناست برای یه وقتایی استفاده میشه‌

سوال های مرتبط

مامان مرسانا🩷 مامان مرسانا🩷 ۶ سالگی
سلام توروخدایه چیزی راجب اندام خصوصی بچه هامیخوام بگم توروخداراهنماییم کنین حالم خیلی بده
دخترم ۶سالشه وپیش دبستانی میره ودخترپسرقاطیه
دخترم یه دوست داره که دختره منم بامامانش دوست شدم باهم درارتباطیم
امروز اومدن خونمون دوتادخترا باهم تواتاق داشتن بازی میکردن. دوستم رفت تواتاق که بهشون سربزنه دیدکه دخترش شلوارشودراورده دمرخوابیده به دخترم میگفت مرسانابگودیگه چیکارکنم؟دوستم که دیدترسید ادختراهم ترسیدن دختره گفت مامان مرساناگفت دربیار
دخترم به دوستم گفت خاله به مامانم نگو
دوستم دیدم حالش یجوریه خلاصه بهم تعریف کرد وحالمون بدشد به دختراهیچی نگفتیم دعواشون نکردیم
خلاصه دوستم رفت خونشون
من نشستم بادخترم باملایمت باهاش حرف زدم خلاصه خلاصه اززیرزبونش حرف کشیدم بیرون بهم گفت یکی ازپسرا تومدرسه به منودوستم گفت بیایین دودول بازی کنیم به نازمون دست زد من دعواش کردم ورفتم
منم کلی بهش حالی کردم گفتم اجازه نده ووووفلان اگه یکباردیگه اینکاروکرد بروبه خانمت بگو وبه منم بگو گفت باشه مامان
من چیکارکنم؟به دوستم بگم که هواسش باشه؟به شوهرم بگم؟برم به خانمش بگم؟دارم دیوووونه میشم چیکارکنم؟