چه خودسرن
وای شوهر من یعنی پسر من جرات نداره با کسی جایی بره دعوا راه میندازه چقدم سقش سیاهه
یبار خواهرم اینا رفتن خرید گفت ببرمش ی هوایی بخوره تو هم شام بزار بیایم پیشت گفتم باشه
اینا رفتن شوهرم اومد گفت چرا گذاستی بره حالا تصادف کنن چی بلایی سر بچم بیاد ال بل اونقد نفوس بد زد ک نگو
بعد خواهرم زنگ زد گفت نترسیا ی پسره مست کرده بود محکم از پشت زد ماشین ما خودش ماشینش رفت زیر ماشین ما ،ما چیزی نشد خداروشکر
یعنی دیگه توبه کردم بزارم بدون خودم جایی بره
تو هم اگه اعتماد داری بزار بره فچه یکم تنها بودن یاد بگیره مثل بچه ما ترسو نشه
بچه پیش باباش بوده مقصر اصلی باباشه
فرستادش با اونا
باید زنگ میزدی دعوا میکردی مثلا مادرشم باید بدونم شاید چیزی لازم بود ببرین با خودتون من یه بار همین اتفاق برام افتاد با این تفاوت که خونه مشغول آشپزی بودم از شهرستان اومده بودن بعد میخواستن برن دکتر دخترم باهاشون رفتپایین من فکر کردم برمیگرده با خواهرشوهر بالا آشپزیم تموم شد به همسرم و پدر شوهرم گفتم لیانا کجاست گفت مگه پیشت نی ما دنبالش میگشتیم زنگ زدم گفت ما بردیمش مطب دکتر کاری کردم که همون لحظه خواهر شوهرم وسط راه پیاده شد با تاکسی برگردوندش گفتم والا من دخترم با خودم تو مطبا نمیبرم شما بدون اینکه بگین برداشتین بردین ما هم در ب در داریم دنبالش میگردیم دیگه بعد اون جرات ندارن بدون اجازه تا دم درم ببرنش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.