رفتم تو مطب دکتر قلبم داشت میومد تو دهنم واقعا برا بار اول خیلی حس بدی داشتم
رفتم تو خانوم دکتر خیلی مهربون گفت چرا میترسی گلم کاری نداره یک دیقه همش هس به این فکر کن اگه الان معاینه نشی دردت بگیره بری پرستار ها انجام بدن بهتره من کاری میکنم یک زره هم دردت نگیره
گفت برو رو تخت مادرشوهرم میخواست بیاد تو طرف دکتر نگا کردم گفت همراهی نه 🤣🤣دمش گرم چه گیرایی داشت دکتر خوشم اومد
رفتم رو تخت اومد گفت آماده ای همش میگفتم میترسم ولی اصلا نفهمیدم خدا خیرش بده یواش واروم انجام داد اول یکم دردم گرفت ولی بعدش هیچی خدایی تو این گهواره غول ساختن از معاینه یکی عین من ساده باور میکنه خودمو سفت نگرفتم با توجه به تجربه بعضی مامانای گل واقعا بخدا اونجور که میگن نیست
چقدر من جوش معاینه میزدم 😂وخوشحالم که رفتم و راحت شدم از این کاووس
ولی بدبختی اینجاس گفت رحمت یک ساختمان باز نیست 😭😱
شیاف گل مغربی
اومدم بیرون اتاق خیلی سربلند بدون جیغ و داد مبه مادرشوهرم گفتم درد نداشت دیدی تونستم😂😂خدا همه رو سربلند بیاره بیرون🤣🤣🤣تازه خواهر شوهرمم اومده بود
دلی نترسین مامانای گل واقعا چیزی نبود

۱۳ پاسخ

عزیزم دکتر نگفت برای اینکه دهانه رحمت باز بشه چه کارهایی بکنی؟غیر از شیاف باید چکار کنی

حالا من زاییدم مادر شوهرم اصرار داشت بیا برات شیاف بذارم هر چی میگم بابا من با مادرم راحترم میگفت ن من انجام میدم 😒😒اخرش ی بحث شد ول کرد

واسه من واقعا درد داشت واسه من ماما انجام داد
ولی بدنم خود ب خود سفت میکردم خودمو بدتر میشد هی میگفت خودتو شل کن فایده نداره

چرا معاینه شدی؟

وای من تنها میرم میام اینا را میبری چیکار

معتقده اصلا سخت نیست
الکی هی میگن

خداروشکر که اذیت نشدی
منم خیلی میترسم ممنونم از امید دادنت...
همش میگفتم چرا جواب نمیدی تاپیک قبلو 😁 فک کردم دیگه آفلاین شدی
من ۲۸ هفته به دکترم گفتم داخل واژنم رو نگاه کنه احساس میکردم گوشت اضافه دراومده و خطرناکه
راستش اونجا یک کوچولو دردم گرفت
فک میکردم معاینه لگن هم خیلی خیلی درد داره

معاینه درد نداره ولی موقع زایمان چون درد داری معاینه میکنند یه مقدار اذیت کننده است باز اون هم قابل تحمله ..کلا داخل گهواره همه چیزو بزرگ میکنن...حتی زایمان هم اگر خودت امادگی داشته باشی راحت و چیز وحشتناکی نیست

وایسی میزاشتی مادرشوهرت رو هم معاینه تحریکی کنه

برا ی معاینه دنبالت راه افتادن🥴

این الان معاینه معمولی بود یا تحریکی 🤔🤔

شیاف میزاری

معاینه اصلا درد نداره ...اون معاینه ک درد داره موقع دردای زایمانه اونم اگ شل کنی درد نداره

سوال های مرتبط

مامان هانا خانم مامان هانا خانم ۳ ماهگی
تجربه زایمان ۱
هفته ۳۸ و ۵ روز رفتم برای معاینه دکتر گفت اصلا سر بچه تو لگن نیومده و هنوز بالاس منم با کلی استرس ورزش و پیاده روی رو زیاد تر کردم
دو شب بعدش یه شیاف گل مغربی گذاشتم خوابیدم نصف شب یه سر رفتم دستشویی اومدم دیدم یکم دلم درد می‌کنه، ساعت شیش صبح دوباره پاشدم برم دستشویی دیدم یکم شلوارم خیس شد تو دسوییی همینجور آب ازم اومد پایین و لکه خون اومد
رفتم حموم آماده شدم رفتم سمت بیمارستان
منو بستری کردن دکتر ساعت هشت اومد بالا سرم معاینه کرد گفت یک سانت بازی ولی انقباضات خیلی خوب داره پیش می‌ره همینجور فعلا ادامه می‌دیم
گذشت تا ساعت ۱۲ دیدم دل دردام داره بیشتر میشه ولی قابل تحمل بود دکتر گفت یکم دیگ میام معاینه کنم ببینم چقدر باز شدی یک ساعت گذشت دیدم خبری از دکتر نشد، ماما اومد معاینه کنه گفتن دکتر گفته خودم میام گفت مادر دکتر فوت شده ول کرد رفت ، اونجا بود که استرس به دردممم اضافه شد ، ساعت دو بود ک باز معاینه کردن گفت ۴ سانت باز شدی نگران نباش دکتر انکال میاد بالا سرت
منم دردام داشت بیشتر و بیشتر میشد
زنک به دکتر انکال زدن گفت براش آمپول فشار بزنید که زودتر انجام بشه
از یه جایی به بعد دیگ نفهمیدم کجام و چیکار میکنم فقط خواهش و التماس که مسکن بزنید من آروم بشم
ماما معاینه کرد گفت هشت سانت باز شدی خیلی خوبه یکم دیگ تحمل کنی بچه به دنیا میاد
زنک به دکتر زدن دکتر گفت باید بیام معاینه کنم
اومد معاینه کرد گفت موقعیت حنین بده باید فوری ببرین اتاق عمل اورژانسی سزارین بشه
اونجا بود که کلی گریه کردم و گفتم من این همه درد کشیدم که الان سزارین بشم
اینقدر جیغ زدم که نفهمیدم چ جوری تا اتاق عمل منو بردن
آمپول بی حسی رو زدن به کمرم دیک اونجا بود که هیچ دردی نفهمیدم
مامان پناه مامان پناه ۳ ماهگی
سلام خانما تجربه من به عنوان مامان اولی زایمان طبیعی
اینقدری که ترس داشتم و وحشت داشتم از چیزایی که در مورد زایمان طبیعی شنیده بودم از معاینه ها گرفته تا خوده زایمان
چون دیابتی بودم دکتر گفت 37هفته ختم بارداری
رفتم معاینه شدم گفتن یه سانت بازی و دهانه رحمت خیلی نرمه
من از هفته 37روزی نیم ساعت پیاده روی و روزی دو تا شیاف گل مغربی و ورزش های که خیلی تاثیر داشت و رابطه بدون جلوگیری
رفتم معاینه تحریکی انجام دادم چون تجربه نداشتم اینقدر ازش استرس داشتم و حالم بد بود که چقدر وحشتناک ولی واقعا اینجوری نبود با تنفس میشد تحملش کرد و بستگی داره کی معاینه کنه
یه شب بعد از معاینه تحریکی کیسه ابم پاره شد و ساعت دو شب بستری شدم
با آمپول فشار و ورزش ها و وان آب گرم و ماساژ ها ساعت و نه و نیم صبح دخترم دنیا اومد
سه تا بخیه خوردم
ماما همراه داشتم واقعا واقعا خیلی تاثیر داشت و خیلی خوب بود از صفر تا صد کارا خودش برام انجام داد و همش کنارم بود تا دو ساعت بعد دنیا اومدن بچه
به عنوان مامان اولی که تجربه کردم دردش یکم بد بود ولی از لحاظ روحی من اذیت شدم و درد تو کمرش قابل تحمل بود یکم تو زیر شکم میزد تحملش سخت بود یکم ولی راضی ام و می ارزید
اینم تجربه من
مامان هامین🧿🩵 مامان هامین🧿🩵 ۲ ماهگی
#پارت_چهار_تجربه_زایمان_سزارین
وقتی بخیه زدن پرده رو برداشتن و دوتا سه تا پرستار مرد و زن اومدن و بلندم کردن و گذاشتنم رو تخت و بردن بخش ریکاوری
همین که بردن من من اینقدر سردم بود که کل بدنم می‌لرزید و دندونام میخورد به هم
به پرستار گفتم و روم پتو کشید 🥶
بازم سردم بود
یه پرستار دیک اومد یکم شکمم رو ماساژ داد هیچی نفهمیدم گفتم تا میتونی ماساژ بده که تو بخش نمی‌ذارم دست بهم بزنید 🤣
گفت زیاد هم لازم نیست
رفت بچمو آورد سینمو ماساژ داد یکم شیر اومد گذاشت دهن پسرم
وایییییییی نگم از اولین باری که سینمو گرفت
چقدر حس خوبی بود 😭
اینقدر گشنش بود که سینمو ول نمی‌کرد ولی پرستار گفت کافیه
بازم لرز تو بدنم بود که این بار گفتم برام دستگاه آورد گذاشت بالا سرم ولی واقعا اینقدر سردم بود که هیچ جوره گرم نمیشدم 😩گفتم بخاطر اثر داروهاس
پسرمو بردن گفتن بعدا میایم دنبال توام
ولی دلم میخواست بگم نبرینش 😅
بعد بیست دقیقه نیم ساعت هم اومدن دنبال خودم
وقتی بردنم بخش یهو شوهرم اومد بالا سرم باخنده گفت پسرمونو دیدی😍پرستار ترسید بیچاره 🤣
گفتم آره شبیه خودت بود 😐🤣
خلاصه بردنم تو اتاق خودمم همه دورم بودن همش میگفتم پس چرا هامین رو نمیارن نکنه چیزی شده
که یهو پرستار اومد تو گفت بفرمایید اینم گل پسرت 😍
واییییی من همش در تلاش بودم ببینمش
نوبت به شیر دادن رسید
خیلی مرحله سختی بود چون اطرافیانت بلد نیستن خوب بگیرنش که سینتو بخوره توام دراز کش افتادی رو تخت
پرستار گفت یکم بدوش بریز تو قاشق بده بهش
خلاصه اونقدر شیر نداشتم مجبور شدم بعد چند ساعت بهش شیر خشک بدم 😢