پارت۳
دکتر بهم پیام داد گفت بهشون بگو نمیخوام معاینه بشم خود دکتر داخل اتاق معاینم کرد
منم گفتم باشه
ماماها هی بهم سر میزدن میگفتن درد داری منم میگفتم اره😂
ولی خیلی قیافم تابلو بود یکم گذشت دکتر زنگ زد زایشگاه گفت معاینش کنید ببینیم پیشرفت داشته یا نه اومدن برای معاینه وای نگم جونم در اومد دیگه از معاینه
معاینه کرد گفت همون یه انگشتی که دکتر گفت بعد از معاینه یه دردایی اومد سراغم مثل پریودی خیلی ترسیدم گفتم شاید واقعا دردم گرفته به شوهرم پیام دادم گفتم برو سریع به دکتر بگو اینجوریه اونم گفت و دکتر اومد بالا سرم کسی تو اتاق نبود جز من و دکتر گفت چی شده گفتم درد دارم گفت چه دردی گفتم پریودی گفت اون درد نیست نترس این سرم هم که زدن برات الکیه نترس یکی دوساعت دیگه میبرمت برای عمل

۰ پاسخ

مقالات مرتبط

علت خونریزی بعد از زایمان
علت خونریزی بعد از زایمان | علت خونریزی بعد از چهل روز زای...
ضربه به سر نوزاد
ضربه به سر نوزاد چه عواقبی در پی دارد؟
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید | سوالات ضروری خواستگاری
روش های رفع درد گردن در شیردهی
روش های رفع درد گردن در شیردهی

سوال های مرتبط

مامان هانا خانم مامان هانا خانم ۴ ماهگی
تجربه زایمان ۱
هفته ۳۸ و ۵ روز رفتم برای معاینه دکتر گفت اصلا سر بچه تو لگن نیومده و هنوز بالاس منم با کلی استرس ورزش و پیاده روی رو زیاد تر کردم
دو شب بعدش یه شیاف گل مغربی گذاشتم خوابیدم نصف شب یه سر رفتم دستشویی اومدم دیدم یکم دلم درد می‌کنه، ساعت شیش صبح دوباره پاشدم برم دستشویی دیدم یکم شلوارم خیس شد تو دسوییی همینجور آب ازم اومد پایین و لکه خون اومد
رفتم حموم آماده شدم رفتم سمت بیمارستان
منو بستری کردن دکتر ساعت هشت اومد بالا سرم معاینه کرد گفت یک سانت بازی ولی انقباضات خیلی خوب داره پیش می‌ره همینجور فعلا ادامه می‌دیم
گذشت تا ساعت ۱۲ دیدم دل دردام داره بیشتر میشه ولی قابل تحمل بود دکتر گفت یکم دیگ میام معاینه کنم ببینم چقدر باز شدی یک ساعت گذشت دیدم خبری از دکتر نشد، ماما اومد معاینه کنه گفتن دکتر گفته خودم میام گفت مادر دکتر فوت شده ول کرد رفت ، اونجا بود که استرس به دردممم اضافه شد ، ساعت دو بود ک باز معاینه کردن گفت ۴ سانت باز شدی نگران نباش دکتر انکال میاد بالا سرت
منم دردام داشت بیشتر و بیشتر میشد
زنک به دکتر انکال زدن گفت براش آمپول فشار بزنید که زودتر انجام بشه
از یه جایی به بعد دیگ نفهمیدم کجام و چیکار میکنم فقط خواهش و التماس که مسکن بزنید من آروم بشم
ماما معاینه کرد گفت هشت سانت باز شدی خیلی خوبه یکم دیگ تحمل کنی بچه به دنیا میاد
زنک به دکتر زدن دکتر گفت باید بیام معاینه کنم
اومد معاینه کرد گفت موقعیت حنین بده باید فوری ببرین اتاق عمل اورژانسی سزارین بشه
اونجا بود که کلی گریه کردم و گفتم من این همه درد کشیدم که الان سزارین بشم
اینقدر جیغ زدم که نفهمیدم چ جوری تا اتاق عمل منو بردن
آمپول بی حسی رو زدن به کمرم دیک اونجا بود که هیچ دردی نفهمیدم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آرتین 😍 مامان آرتین 😍 ۱ ماهگی
مامانا من رفتم بودم دکتر ۳۶هفتع ۴روز بودم دکترم گفتم معاینه کرد گفت که لگنت خوبه همونجا درد داشتم یکم بعدش دیگ درد نداشتم الان اون معاینه معاینه تحریکی بوده یا نه آخه بعضیا میگن بعد معاینه تحریکی باید درد داشته باشی
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هانا🩷 مامان هانا🩷 ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت 2
دیگه رسیدیم عسگریه ساعت 4 و نیم بود (صبح تاسوعا) رفتم زایشگاه گفتم کیسه آبم پاره شده
پرستار گفت بخواب دروشیت انداخت معاینه کرد گفت 3سانتی رفت لباس برام آورد گفت سریع عوض کن لباساتو من اونجا یکم هول شدم فهمیدم دارم نزدیک ب زایمان میشم
لباسامو عوض کردم دادم همسرم ب خواست خودم رفتم اتاق ldr زنگ زدن ماما همراه اومد یکم باهام صحبت کرد نقاط فشاری رو انجام داد برام همسرمم تو اتاق کنارم بود دراز کشیده بودم رو مبل
یبار دیگه معاینه کرد گفتم توروخدا نکن گفت عزیزم باید معاینه شی ک ب دکتر زنگ بزنیم خودشو برسونه
گفتم دکتر خودم میاد گفتن ن اصفهان نیست
چون تعطیلی بود. اونجا یکم ترسیدم
اپیدورال هم خواستم. دیگه اومدن سرم وصل کردن بهم آمپول فشار رو زد پرستار دردام شروع شد
بعد اومدن اپیدورال زدن تو کمرم
ماما همراه پوزیشن سجده م کرد و گفت تو دردا زور خوب بزن
من فقط تو دردا میگفتم یاحسین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان رهام💙🫀 مامان رهام💙🫀 ۱ ماهگی
تجربه زایمان

✅️ پارت ۳ ✅️

تندی ناهارمو خوردم پاشدم با شوهرم رفتم بیمارستان ب شوهرم گفتن تست امینوشور بگیره و خودمم اومد معاینه کنه معاینه کرد و گفت ب شوهرت بگو نگیره گفتم چرا گفت رو دستکش ب صورت واضح اب هست
زنگ زدم شوهرم گفت گرفتم ک اونام گفتن باشه بیار تست و اورد و انجام داد چند دقیقه صبر کرد منفی باز ده دقه صبر کرد منفی بود
گفتن منفیه و احتمالن ترشح بوده ولی خودم چند سری گفتم ک من واقن اب واضح دیدم توش ترشح نقطه نقطه سفید بود ولی اب واضح و شفاف بود باز گفتن یه دکتر دیگ برای معاینه بیاد اون اومد معاینه کرد گفت نه این عفونته انقد عفونتت زیاده ترشحت اینطوری شد دعوامم کرد منم گفتم من از دیروز اینجوری شدم گفت برو سونو اگ اب کیسه باشه کم شده
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نی نی معجزه❤️🫀 مامان نی نی معجزه❤️🫀 ۱ ماهگی
خانوما من دکترم گفت همینجور هفته ای یبار آن اس تی بدم
امروز همنیجوربدم گفت درد داری درد ثبت شده گفتم نه بعد بچم قبل آن اس تی تکون می‌خورد وقتی دستگاه وصل کرد نخورد گفت خوابیده بعد دوباره گفت داره درد ثبت میشه باید معاینه کنم گفتم نه و اینا گف دکتر الان بگمش میگه معاینش چجوره یهومیری خونه میزایی
معاینه کرد درد زیاد نداشت گف بت قشنگ اومده تو لگن لگنتم خوبه حالا برا این شکم بعد گف به دکتر گفتم گفته خوبه اگ آبریزش اینا داشتی بیا حالا گفت معاینه زایمان نمیکنم فقد ببینم بازه دهانه یا ن .حالا میخاستم ببینم آدم زایمان میکنه یا ن سریع
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان معین👶🏻🍯 مامان معین👶🏻🍯 ۴ ماهگی
تجربه من از زایمان
پارت 1
سلام به همه، امشب قسمت شد از ماجرای زایمان طبیعی که به سزارین ختم شد بهتون بگم، من 39هفته 5روز بدون درد رفتم مطب دکتر داخل بیمارستان، معاینه کردن و گفتن 3سانتی برو برای بستری و nst, منم چون درد نداشتم خیلی ترسیدم، گفتم الان میرم بهم امپول فشار میزنن و.... خلاصه رفتم nst دادم گفتن تحرک جنین کمه و انقباضات رو داری، زنگ زدن دکتر گفت بستری بکنین، تعویض لباس کردم و رفتم تو بخش زایشگاه... من رو تحویل یه ماما دادن و گفت برو رو تخت دراز بکش، منم رفتم همون اولم گفتم که من ماما همراه میخوام و بیدردی اونم گفت حالا باشه و یه سرم بهم وصل کرد انقباضات من شروع شد....
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ♥️آرتین♥️ مامان ♥️آرتین♥️ ۳ ماهگی
سلام مامانا کی تازگیااا رفته پیشه دکتر معاینه کرده من امروز رفتم بیمارستان پیشه دکتر معاینم کرد گفت خوبه یه سانت رحمت باز شود از اون موقعی که معاینم کرده هم کمی لکه دارم هم درد زیر دل مقاله پلیودی طعبیه به دکتر گفتم گفت مشکلی نداری الان معاینت کردم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان یزدان خان مامان یزدان خان ۳ ماهگی
خانما هر نیم ساعت یه بار دل درد پریودی دارم؟
دیشب رفتم معاینه گفت یه سانتی ولی بچه سرش تو لگنته.
معاینه کرد خون ریزی هم گرفتم گفتم شاید به خاطر معاینه باشه ولی اون سری معاینه کرد خون ریزیم کم بود الان زیااده
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان بردیا مامان بردیا ۳ ماهگی
پارت ،2دیگه هیچی معاینه کرد گفت یک سانت باز شده من درد نداشتم دیگه تا وقتی کارامو انجام داد کاغذ بازی اینا شد همون 2دیگه باز معاینه کرد گفت بریم زایشگاه باهمون یک سانت دیگه مادرم رفت تو استراحت گاه منم باماماخودم رفتم تو زایشگاه شانس خودم مامام همون شب شیفت بیمارستان بود دیگه هیچی رفتیم تو زایشگاه من رفتم تو اتاق مامامم رفت گفت تا 4 سانت باز بشه میام رفت بیرون اتاق ولی همونجا بود دیگه یه ماما دیگی اومد سرمو وصل کرد قلب بچه رو ازاون چیزا گذاشت که همجوری بزنه دیگه رفت من همجوری که دراز کشیده بودم هی درد داشتم کم دیگه تا ساعت 3ونیم بعد اومد دوباره معاینه کرد گفت شدی 3 سانت گفت رحمت خیلی خوبه نرم عالی دیگه رفت شد ساعت 4,20دقیقه اومد یه سرم زد گفت توش داروی آمپول فشار چون کیسه آب پاره باید زودتر زایمان کنی دیگه دیگه رفت من موندم با آمپول فشاردیگه کم کم هی درد می‌آمد فقط شکم سفت میشد کمرم درد میکرد تو کشام اینا فشار می‌آمد دیگه مامام اومد معاینه کرد گفت شدی 4 سانت دیگه بود نرفت دیگه منم هی دردا زیاد میشد تا ساعت 6
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان Lena مامان Lena ۱ ماهگی
خانوما من امروز رفتم معاینه کرد دکتر و گفت لگنت خوبه برای زایمان طبیعی
ولی از وقتی که معاینه کرده درد زیردل و‌کمر درد دارم این طبیعیه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهان 🩵 مامان ماهان 🩵 ۴ ماهگی
بعد رفتم زایشگاه تا تاریخ سونو رو نگا کردن دیدن ۳۵ هفته ۴روزم گفتند برگرد برو گفتم درد دارم دهانه رحمم بازه گفتند تا دوهفته دیگه میتونی نگه داری خلاصه خیلی اذیتم کردن تا بستری کردنم دکترم زنگ زد بهشون دعوا کرد گفت مریضم زایمان میکنه
بعد منو بردن او اتاق گفتند که باید باشی با دردای خودت پیش بری ساعت ۱۲ بود اومدن آمپول ریه زدن بعد خلاصه منم کم وبیش درد داشتم همینجوری ادامه داشت تا ساعت پنج ونیم دکترم اومد گفتم که من امروز زایمان میکنم یا نه گفت بعداز مطب میام کیسه آبتو پاره میکنم تا زایمان کنی
خلاصه دکترم ساعت ۱۰شب اومد کیسه آبم پاره کرد همچنان کم درد داشتم از ۱۱دردام وحشتناک شروع شد دکتر اومد معاینه کرد گفت ۵سانتی
البته هیچ آمپول فشاری بهم نزدن اینا دردای خودم بود
دکتر معاینه کرد رفت ساعت ۱۲ اومد واقعا دیگه نمیتونستم تحمل کنم دردارو دکترم با فوت کردن که بهم یاد داد عالی بود به محض اینکه دردام شروع می‌شد با فوت کنترل می‌کردم تا یه ربع به یک احساس مدفوع داشتم دکترم گفت سر بچه دیده میشه تا کاراشونو کردن بایه زور عالی
ساعت ۱شب به دنیا اومد پسرم
بعد دیگه دکتر شروع کرد به بخیه زدن ترمیم هم کردم
۳۵ هفته ۵روزم بود پسرمم با وزن ۲۸۰۰
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۲ ماهگی
تجربه زایمان من پارت نهم
خلاصه من رسیدیم اتاق عمل و من از ویلچر اومدم پایین دکتر برو رو تخت نشستم دکتر بیهوشی اسممو پرسید بعدم من گفتم امپوله درد داره؟ گفت نه اصلا نشونم داد گفتم من میترسم همچنانم گریه میکردم گفت درست بشین و تکون نخور سرتم پایین باشه نترس من چون میترسیدم گفتم یکی از دستم بگیره یه خانم از دست و سرم گرفت امپول بیحسی رو زدن هیچی نفهمیدم اندازه امپول عضلانی درد نداشت بیخود استرس داشتم گفتم وای پاهام داغ شد همونجا خابوندن منو سوند رو زدن میگفتم توروخدا نگاه نکنید خجالت میکشم مردا میگفتن نه نگاه نمیکنیم راحت باش
عملم شرو شد منو یه تهوع گرفت وای نگم هی اوق زدم چیزی نبود گفتن بالا بیار نترس ولی فقط اوق میزدم ب دکتر بیهوشی که بالا سرم بود گفتم اقای دکتر شکممو بریدن؟! گفت نه شکمتو نمیبرن نترس لیزریه گفتم یعنی چه! گفتن این جدیده اومده از رو شکمت بچه رو میاریم بیرون😂چون ترس داشتم شوخی میکرد و بله به ۱۰دقیقه نرسیده بود صدای اقای خوشتیپم اومد قربونش برم ❤️😍گریه کرد منم با اون صدای بلند گریه کردم خداروشکر کردم تو دلم برا کسایی که بچه میخان همون لحظه دعا کردم
گفتم مو داره؟ گفتن بافت میزنی همون لحظه یه پسر کچل گذاشتن سینم😂🥺
گفتم وای چه کوچولو چه کچل گفتم چن کیلوعه گفت وزن نشده هنوز ۳.۵۰۰ وزنش بود بعدا گفتن
اصل ماجرا شرو شد
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان 𝙰𝚛𝚢𝚊🧸💙 مامان 𝙰𝚛𝚢𝚊🧸💙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت دو ✅
تا ساعت 8 همینطور درد داشتم دو نفر هم به جز من اومدن بستری شدن منم خیلی سعی میکردم سر و صدا نکنم تا زایمانم سخت نشه خودمو کنترل میکردم جیغ نکشم ولی دیگه ساعت 9 صبح داشتم از درد نعرهههه میزدم 😂 پرستاره اومد دید سرمم آخراشه معاینه کرد دید همون دو سانتم یه سرم دیگه وصل کرد بهم بعد رفت منم تا ساعت 11ونیم 12همینطور داد میزدم از درد پرستاره اومد گفت بزار معاینه کنم ببینم چه قدر پیشرفت کردی معاینه کرد 2سانت و نیم بودم گفت بزار یکم معاینه تحریکی کنم زودتر باز شی اون معاینه وحشتناااااک درد داشت بعد اون معاینه دردام دوبرابر شد انقباضام هر یه ربع شده بود وحشتناک درد داشتم اصلا نمیتونستم داد نزنم در حالی که من به خودم قول داده بودم با تنفس خودمو کنترل کنم ولی انقد درد داشتم همه یادم رفته بود😐
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آقا کیان 🥰😍 مامان آقا کیان 🥰😍 ۲ ماهگی
امروز نوبت دکتر داشتم..معاینه نکرد گفت به خونریزی و لکه بینی ممکنه بیوفتی...ان شاءالله ۱ تیر دکتر گفت زایشگاه باش..همون روز معاینه میکنه..بهم گفت طبیعی فکر نکنم بتونی..برا سزارین ماماهمراه لازمه یا نه؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان قندِعسلم مامان قندِعسلم ۱ ماهگی
وقتی دکتر معاینم کرد گفت تاحالا لگن به این خوبی ندیدم! این یعنی موقع زایمان دردم کمه؟ یا فرقی نداره؟ چون بهم گفت با یکی دوتا درد زایمان میکنی...
همه یکی دوتا درد میکشن یا بیشتر؟ قبل از معاینه بهم گفت چون قدت بلنده قطعا لگن خوبی داری میترسم الکی گفته باشه که ضایع نشه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر