خستم بخدا.پسرم همش ازصبح تاشب دلش میخواد کنارش بشینم شکلک دربیارم بازی کنم صدا دربیارم..یه دستشویی امون نمیده برم..خیلی داغونم...احساس میکنم دیگ فقط دارم نفس میکشم زنده نیستم.درسته بچمه عاشقشم ولی کل روووز تاشب فقط اختصاص دازه ب بچه..

همه‌ی بچه‌ها همینن، چاره‌ای نیست. میگذره این روزا. زود بزرگ میشن. اگه شرایط داری بگو مادر یا خواهر بیان کمک گاهی

دختر منم همینطوره تنها نیستی چکار میشه کرد باید سوخت و ساخت

بچه منم همینطوره

من امروز اینقدر تو فشار بودم شوهرم اومد گریه کردم سرم داشت میترکید
بعضی روزا عجیب بهانه گیر میشن جالبه که شوهرم میاد آروم میشه بازی می‌کنه یا راحت می‌خوابه

منم همینطور اتاق لباسامون شده پرررره لباسی ک شسته شده و تا نشده جم نشده تو کمد امروز فقط خابوندمش تند تند حموم توالتو شستم و حموم رفتم خیلی سخت شده واقعا گذاشتمش تو روروئک چند لحظه تند تند گرد گیری کردم جارو هم نزدم مسافرت بودم خونم زیر خاک بود

آخ دقیقا همین درکت میکنم خیلی سخته

شوهرم شبی رفت خونه مامانش گفت کاری نداری گفتم نه فقط نمیدونم تا کی باید همینجوری تو خونه حبس بمونم ، وضعیت منم عین خودته همه جاهایی که با شوهرم دوتایی میرفتیم حالا اون تنها میره و من تو خونه با دخترم میمونم ، سریال دیدن به زبان های دیگه سرگرمی زندگیم بود چون رشتم زبانه ۷ ماهه تلویزیون هم روشن نکردم 😢

دختر منم همینجورههههه