۱۰ پاسخ

خیلی سخته خیلییی من روانی شدم
پسرم ۳ ماهش بود که مجدد باردار شدم و سر تولدش زایمان یه دختر ۵ ساله هم دارم واقعا سخته دیگه بریدم
نه میتونی جایی بری نه خونت یه لحظه تمیزه نه کمک دارم و واقعا اذیت میکنن دلم میخواد یه دل سیر بشینم گریه کنم😭😭😭😭😭

خیلی سخته خیلییی من روانی شدم
پسرم ۳ ماهش بود که مجدد باردار شدم و سر تولدش زایمان یه دختر ۵ ساله هم دارم واقعا سخته دیگه بریدم
نه میتونی جایی بری نه خونت یه لحظه تمیزه نه کمک دارم و واقعا اذیت میکنن دلم میخواد یه دل سیر بشینم گریه کنم😭😭😭😭😭

خیلی خیلی سخته من پسرم یه سالش بود حامله شدم بشدت سختی میکشم اصلا اعصاب نمونده برام اصلا وقت نمیکنم به خودم برسم حتی در حد یه اصلاح رفتن

من یه دختر چهار ساله داشتم یه پسر نه ماهه باردار شدم
الان سومی رفته تو نه ماه
نمی‌گم راحته سخته خیلی هم سخته باید کمکی داشته باشین اگر همسرتون همکاری دارن خوبه
من الان دوتا آخریم پوشکی هستن پسرم روزی چهار پنج وعده غذا داره که فقط با خودم میخوره سومی هم شیر خودمو میخوره و غذاهاش جداست.تازه امسال پاییز هم دخترم می‌ره پیش دبستانی و با اونم باید همراهی کنم درساشو
ولی باهم سر گرمن خودمون هم بچه دوست داریم

بارداری عزیزم

من بچم ۱۱ ماهشه حاملم اره سخت که خیلی هس اگه خودتون نمیخواین که نشین خواهشا واقعا هیچی از زندگی نمی فهمین من ناخواسته بود توانی برای ادم نمی مونه

حامله ای مگه

اگه کسی باشه کمکت کنه چن ماه اوکیه خواهر منم دوتا داره اینطوری بزرگه دست باباشه یا مامانم

اگه اختیاری باشه دیوانگیه واقعا

من خیلیییی دارم تو گهواره میبینم
و دوتا از آشناهامونم همین کارو کردن میخاستن بچه هاشون با فاصله سنی کم باشن
ولی بنظرم خیلیییییییی سخته اگر کمک نداشته باشی
من با ی دونه پوستم واقعا کنده شده🥹

سوال های مرتبط