۱۹ پاسخ

منم دقیقا مثل توام و نمی‌دونم باید چیکار کنم💔

عزیز دلم نه قضاوت میخواد نه نصیحت لازمه ... همه اینا عادیه و بدنت داره یه پروسه کامل طبیعی رو طی می‌کنه به خودت حق بده خودتو دوست داشته باش حتی با همه کمه و کاستی ها .... اره منم اینجور شدم بعد بچه خیلی اینجوری میشم مخصوصا چند ماه اول که خب آدم به شرایط عادت نکرده همه چی درست میشه نگران نباش به خودت فرصت بده

عزیزم همه اینا طبیعی هست
من همین حس های تو رو دارم
باید باهاش کنار بیایی
بچه ات ساعت چند بیدار می شه؟
من الان پسرم خواب روزش خییلی کم شده خواب شبش بیشتر شده
من امروز از ساعت ۹‌.۳۰ صبح تا ۳ ظهر کار کردم خسته می شم.گریه می کنم.
همه اینجورین

تو ۲۳ سالته من دو ماه دیگه ۳۰ سالم میشه و وقتی میخواستم باردار شم معتقد بودم الان وقتشه
اما منم نمیتونم ، نه از پس بچم برمیام نه به خودم میرسم نه به زندگیم میرسم😑😑😑به سن نیست کلا بچه داری سخته

عزیز دلم همه مادرا چند ماه اول همینطور هستن کاملا طبیعی اصلا از خودت انتظار نداشته باش که مثل قبل باشی کم کم تا ۲. ۳. ماه دیگه همه چی دستت میاد و میوفتی رو روال
فقط اگه افکار خود. کشی داری یا درست خوابت نمیبره حتی اگه بچت خوابه یا مدام گریه میکنی به روانشناس مراجعه کن گلم
ولی مطمئن باش همه همینطوره منم اینجور بودم حتی الان گاهی که یهو پسرم دو سه روز بداخلاق و درست نمیخوابه همینطور میشم

هر چند آخرش هرچقدر تلاش کنی نمیشه همه چی عالی و خوب باشه هم همسر و مادر خوبی باشی هم اوضاع خونه خوب باشه باید این روزا بگذره فعلا گذر زمان بیشتر از همه کمک کنندس به خودت همیشه یاد آوری کن این فرشته های کوچولو بزرگ میشن و اوضاع تغییر میکنه فعلا سعی کن از بودن کنار این کوچولوی بامزه استفاده کنی با هن خوش باشین چون دیگه هیچوقت این روزا برنمیگرده توکل کن به خدا و بعد امام رضا

سلام گلم همه مادران حین بارداری و بعد زایمان به خاطر به هم ریختگی هورمونها دچار اینجور حسا و افسردگی میشن مخصوصا که خسته ای و خواب کافی نداری و موندی با یه بچه ای که نمیدونی دلیل گریه هاش چیه نمیدونی چطور باید ارومش کنی منم دقیقا حال تورو داشتم تو شهر غریب زندگی میکنم و کسی نیست کمکم روزای خییلی سخت و بدی رو گذروندم ولی ما مادرا ستون خونه ایم چاره ای جز تحمل سختیها و روبروشدن باهاشون رو نداریم منم به خاطر همسرم و مخصوصا دخترم که الان به غیر از خودم هیچکس نمیتونه به خوبی و دلسوزانه ازش مراقبت کنه سعی کردم تحمل کنم و سعی کنم مادر خوبی باشم

واقعا سخته مادری کلی مسئولیت اگر کسیم نداشته باشی ک کمکت کنه این حسا دوبرار میشه همه ماهایی ک مامان میشیم همین حسها رو داریم با همسرت در میون بذار یکم کمکت کنه اگر خانواده خودت نزدیکت هستن یه چند روز برو پیششون هم اینکه تنها نیستی هم اینکه از بچه نگهداری میکنن یکم ب خودت میرسی باور کن من از الان دغدغه اینو دارم ک چطوری می‌خوام از پس کارام در بیام با ی بچه دیگ ک میخواد امسال بره مدرسه 🤐 خلاصه هممون این حسارو تجربه میکنیم فقط یه کمکی ساده کنارمون باید باشه تا بتونیم از پسش بر بیایم اگرم کمکی نداری همه چیو بیخیال شو ب خودت و بچت برس چون بعد از ی مدت همه چی مثل روز اول میشه اینو مطمئن باش ب همه کارات میتونی برسی فقط از خودت توقع بی جا نداشته باش دوست عزیزم♥️

من وقتی بخیه هام درد میکرد خودمو سرزنش میکردم ک چرا اینقدر زود بچه دار شدم نمیتونم این همه بارو ب دوشم بکشم خونه غذا بچه وظایفم در برابر شوهر سختم بود
ولی کم کم انرژی ب خودم میدادم ب خودم یه وقتی میدادم و مادرشوهرمم خیلی کمکم کرد بچه رو نگه می‌داشت تا من بخوابم یا با همسرم برم بیرون یه دوری بزنم حمام برم اینطوری استرسم کمتر شد باهاش کنار اومدم هروقت ب نفس نگاه میکنم خشحالم ک دارمش
نگران نباش ب خودت وقت بده برا خودت زمان بزار سعی کن حرف بزنی با شوهرت
خوب میشی عب ندارع عوضش خدا بهت فرشته داده

سلام عزیزم
اینا طبعیه
همه همین مشکلو دارن
بعد زایمان آدم حساس و زود رنج میشه
اشکال نداره
خونه ب هم ریخته اشکال نداره غذا درست نکردی

همه همین وضع و داشتیم
فقط خودت میتونی ب خودت کمک کنی نه هیچ کس
سعی کن توقع هیچ کاری از هیچ کس نداشته باشی
تا راحت بتونی زندگی کنی
آرایشگاه برو خب بابچه برو زمان خوابش
بیا خونه آرایش کن
آهنگ شاد بزار کارهاتو انجام بده اگرم حسش نیست دراز بکش آهنگ گوش بده
اشکال نداره ما خانما بعضی وقتا بی حوصله میشیم تنبل میشیم بی اعصاب میشیم
باید با خودت حرف بزنی حالا ک بچه داری دیگه دلیل نمیشه فک کنی چرا زود بچه دار شدم حالا ک شدی خیلی هم خوبه باید خداروشکر شکر کنی بابت نعمت بزرگی ک خدا بهت داده

منم مثل قبل غذا درست نمیکنم مثل قبل خونم تمیز نیست مثل قبل حوصله ندارم مثل قبل اعصاب ندارم چند ماه ک بگذره باشگاه میرم خوب میشم باز

هر موقع دلت میگیره گریه کن دلت خالی شده
ولی با کسی دردو دل نکن
بیرون برو پارک برو روضه برو مسجد برو حتی اگه نماز نتونستی بخونی قرآن بخون نشد صوتشو بزار تو خونه بخونه

منم همینطور مامان فندوق منم همینطور 🥲🥲🥲🥲😭😭

منم دقیقااینطوری بودم چون کوچولوت کوچیکه سخته..من تا۲ماه خونریزیم داشتم..بزرگترک بشه وقتت آزادترمیشه حالتم بهترمیشه صبرکن

منم عین تو شدم از یه ادم مرتب تبدیل ب ادم شلخته شدم و درخسرت خواب راحت عمیقممم

طبیعیه که
منم اینجوری ام

بخدا منم همینجوریم نمیدونم چیکار کنم کسیو هم ندارم برم پیشش حالو هوام عوض بشه 😭😭😭💔

عزیزم منم همینطورم
با این تفاوت من هنوز خونه ی مامانمم و نرفتم خونه ی خودم
چون خونه ی خودم به شهر دیگس و منو و شوهرم تنهاییم دوساعت بیشتر فاصله نیست
ولی خوب اینجا دو برم شلوغه حتی لحظه ای تنها نمیمونم و هر طور شده با اطرافیانم خودمو سرگرم میکنم

عزیزم خونه مهم نیست همه ما الان وضع خونمون وضع خودمون اوکی‌نیست بچه ام سخته اره اذیتت میشیم مخصوصا ماهایی که بچه اولمونه،ولی نگاهش کن چقدر معصومه یه دارو بگیر واسش اروم بشه بخوابه بعد یساعت بسپارش به مامانی یکی برو بیرون یه نوشیدنی بگیر بخور ارایشگاه برو اصلا یه جای عمومی برو مثل باشگاه روحیت عوض میشه

افسردگی گرفتی حتما برو دکتر عزیزم

عزیزم همه اینا عادیه ولی باید دیگه کنار بیای
سعی کن موقع خواب کوچولوت غذاهارو اماده کن یا حموم برو تا سه ماهگی سخته بعد اون راحت میشی♥️

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۳ ماهگی
سلام مامانا کسی بوده کا افسردگی زایمان داشته باشه و خوب نشده باشه؟؟؟؟ من که حس میکنم سیر شدم از زندگی.. کاش میشد آدم یک روز در ماه مادر نباشه بگیره بخوابه بره دوش بگیره یه فیلم ببینه یه دکتر بره بخدا یه دکتر میترسم برم صد تا مرض دارم 😭😭😭 حالم از خودم بهم میخوره یه حمام درست حسابی نمیتونم برم .. حیلی لاغر شدم همه بهم میگن حس میکنم صورتم پیر و زشت سده صورتم لاغر شده و نوی هم رفته دماغم بزرگ شدا از خودم متنفرم پوستم حس میکنم خراب شده عکسای قبلا مو میبینن حس میکنم دیگه هیج وقت مثل سابق نمیشم ... دیگه هیچی مث قبل نمیشه پوست بدنم خیلیییی سفید بود خیلی زیاد وقتی حامله شدم تیره شد هنوزم هست میرم دوش بگیرم از خودم متنفر میشم ... بچم چند شبه درست نمیخوابه اصلا فقط يه خوابش بود که خراب شد.... انقد نخوابیدم شبیه زامبی شدم ... دلم برا روتین زندگی قبلا تنگ شده میرفتم سرکار غذا درس میکردم دوش میگرفتم ....
دست تنها بچه بزرگ کردن سخته همسرم نیست خدایا کمکم کن من خیلی بچه و لوس بودم برا زاییدن و تنها بزرگ کردن یه بچه ..‌