این بچه پدر منو در اورده . برام شب و روز نداشته یعنی. میگه صبح تا شب ممت دهنم باشه . خودتم از پیشم جم نخور تا بخابم . خسته شدم واقعا. ی رب هم نمیشه میخابع میگه ممه . از کار و زندگی افتادم رسماً. چرا اینطوری شده . عین نوزادیاش. چیکار کنم . واقعا کسی بوده تو این شرایط؟؟؟
((نیاین بگین از شیر بگیر . قصد ندارم بگیرم تا دوسالگی))

من ک دخترم یکسال و سه ماهش بود خودش شیر نخورد دیگهه اصلا گرفتمش از شیر راحت و اسوده اینقدددر خوبه ک

دقیقا مشکل منم همینه واقعا خسته و داغونم همم راه حلشون فقط از شیر گرفتنه که نه الان میشه و نه من میخام الان بگیرمش
ولی فقط در صورتی که سرش گرم باشه و دورش شلوغ باشه طرف من نمیاد و باد ممه نمیفته

لنگه پسر من وابسته اس یکی از،لباساتو که بوی خودتو میده بزار کنارش اگر شیر خواست چشاش بسته بود انگشت داخل دهانش بزار بعد شیشه شیر بزار

همیشه سیر نگهش دار تا کمتر بیاد طرفت

دختذمنم دوروزه همینه

دوران اضطراب و جدایی شونه وکاملا طبیعی که تا یه مدت کلا اویزون ما باشن دختر منم الان همینه🤦‍♀️

دندونه

لباس های پوشیده بپوش که زیاد چشمش بهش نیفته