۵ پاسخ

خو شوهرت مشکل روانی داره دیگه نباید به خودت آسیب برسونی .بی خیال حرفاش و وجودش بشو که آسیب نبینی

چه شوهر مریضی
شاید تحت فشار مالی هس
مسیرتو ازش جدا کن اگه بی دلیل دشمنی داره

احساس میکنم بهش وابسته ای ؟
چند سال از زندگیت بگذرع دیگه به یه ورتم نمیگیریش چون خودش مشکل داره و در اصل داره زندگی رو تلخ میکنه حقشه بی اهمیتش کنی

والا این همه سال شوهر من راجب هیچ چیزی از من نظر نداده هیچ وقت همیشه تو هر حالت میگه خوبی
شوهرت از اول ازدواج اینطوری بود؟؟؟

به یورت باشه ولش کن به خودت برس بزار بترکه

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری ۴ سالگی
کمی از اخلاقیات پسرم میخام بگم لطفا شماهم بگین که ببینم راه حلش چیه

پسر من خیلی لجبازه خیلی پر انرژیه همش خرابکاری می‌کنه کل خونرو مدام گند میزنه اصلا اهل بازی کردن نیس فقط خرابکاری و بهم ریختن اصلا هم اینکه کمکم کنه و خودش جمع کنه نیست همش دست میزنه به سینه هام باهاشون بازی می‌کنه دنبالم راه میوفته عین جوجه گاهی وقتا حین ظرف شستن و غذا پختن صندلی می‌زاره ک فقط بیاد دست بزنه یه سینه های من همش لباسمو بالا میده حالا اینا به کنار بیش از اندازه وابسته پدرشه اصلا همه دنیا یه طرف باباش طرف دیگه. همش دنبالشه هم بیرون هم تو خونه از وقتی ک شوهرم میاد اصلا بهش اجازه استراحت نمیذه نه استراحت نه خاب نه غذا خوردن نه حتی دو دقیقه بیاد کنار من بشینه برای همون منو شوهرم خیلی از هم دور شدیم حتی مهموونی هم ک میریم بازم میاد گیر میده به منو باباش مخصوصا باباش ک بیا با من بازی کن یه ادا اصول ها در میاره انقد نق نق و عصبیه که مجبوریم ب حرفش گوش بدیم فوری قهر می‌کنه عصبی میشه