۹ پاسخ

ما هم رفتیم از مشهد به قشم بایه بچه ۸ ماهه و چهارساله توماشین که بچه هام کلا خواب بودن وخیلی خوب بود


ولی الان بزرگ شدن فکر کنم یکم اذیتش بیشتر شده ولی خوب نباید خودتو محدود کنی

من زیاد رفتم البته بستگی به همسفرت داره اگه بچه نداشته باشن یکم برات سخته چون بخاطر بچه تو مجبوری ی کارایی انجام بدی ی جاهایی تو تایم خوابش نری

بستگی به بچتون داره به ما ک خیلی سخت گذشت برج دو رفتیم

من اردیبهشت رفتم با پسرم مسافت طولانی از مشهد رفتیم سمت رامسر و انزلی همه جا رفتیم خوب بود اما چالش داره

برو بابا سختش نکن من خرداد رفتم مشهد اونقدم سخت نبود خیلیم خوب بود

البته کمکی داشته باشی خوبه

الان تواین گرما فقط باید هوایی برید
یا اگر باملشین که بهترین سیستمم هوایی باید باشد خنک کننده

نه عزیزم اصلا هم سخت نیس ما چند ساعت توراه بودیم
حدود پنج ساعت ،پیاده می‌شدیم حال و هوا بچه عوض میشد غذا میدادم بازم میرفتیم

برو البته سخته یکم
برو خدا بزرگه
من بچم ۵ ماهش بود رفتم مشهد خیلی خوب بود ولی الان بزرگ شدن سخت تره

سوال های مرتبط

مامان مهدیار مامان مهدیار ۱۸ ماهگی
حدودا یک ساعته دارم گریه میکنم
مهدیار ساعت یازده خوابید پنج و نیم پاشد.
خودمم دو خوابیدم داشتم کار میکردم خونه ترکیده بود.
اصلا اینا مهم نیست.
قلبم هزار بار ترک خورد تو این نیم ساعت.
پسرم بی نهایت بد خوابه سخت می‌خوابه هزار بار بیدار میشه از اول اینطوری بود یه عالمه دکتر بردم بی فایده.
کاری ش هم نمیشه کرد از نوزادی همین بود.
بااینکه اینو همه می‌دونن‌ ولی با این حال با اینکه شیرخشکیه همه دیدن دارم میمیرم از بیخوابی ولی حتی ی ذره کمک حتی یک ساعت نگه دارن من بخوابم اصلا به هیچ وجه.
حتی شوهرم که همش خونس یک دقیقه نگه نمی‌داره.
مامانم همینطور میگه نمیتونم سخته نخوابم ظهر خوابید بخواب ظهرا هم ناهار مجبورم بزارم تا می‌خوابه چون شوهرم باید غذاش برنجی باشه.
توقعی نیست خودم زاییدم ولی به خودم قول دادم نزارم در آینده ثانیه ای بچم سر بیخوابی تو این مسئله زجر بکشه.
یکی دو شب پشت هم نخوابیدن ادمو نمیکشه ولی تا ابد اعصاب عروس و پسرم انشالله در آینده آرومه