سلام خانما بیاین یه مشورتی بهم بدین.دیشب خالم اینا اومدن خونمون پسرش از پسرم۶ماه کوچیکتره ولی خب باهوشه و متوجه همه چیز میشه و مث پسرم حرف میزنه کامل.از همون اول اومد سوار موتور پسرم شد بهش گفت حق ندادی سوار بشی و پسرم شروع کرد به غرغر هرچی باهاشون حرف زدم ۲تایی سوار بشین گوش ندادن تا اینکه پیاده شد و بالاخره پسرپ تونس بشینه و پسرم خیلی راحت گفت بیا۲تایی بشینیم و کلی بازی کردن،ولی پسرم خالم همینجور حسودی میکرد تا پسرم بچیزو میگرفت سریع با جیغ و داد زدن از پسرم میگرفت و پسرم چون بهش گفتم دعوا کار بدیه کوتاه میاد ولی میشینه گریه میکنه یا بغض میکنه.خالمم یه کلام به پسرش نمیگفت باید باهم دوس باشین و یا اسباب بازیه خودشه برعکس شوهرخالم تا پسرم یچیزو میگرفت میگفت بده به پسر من ،پسر منم خب از خجالت میداد به پسرخالم.
شما بودین چوارمیکردین؟پسرم دیشب خیلی حرص خورد همینجور مث ادم بزرگا میریخت تو خودش انگاری و حاضر نبود بزنه یا دعوا کنه دوس داشت بازی کنن باهم

وقتی کسی اومد خونتون همه اسباب بازیها رو جمع کن ور دار.تا پسرت اذیت نشه.بهترین راه
چون منم خیلی اذیت میشم مثل شما

نباید تو بازی بچه ها دخالتی کرد
ولی وقتی دیدی بچت اذیت میشه
شما هم به بچه اون میگفتی اگه باهم بازی نکنید بردارم میبرمش
من مهمون خونم بود پسرم رو یه چیزایش خیلی حساس بچش برداشت بچه من گریهههه دنبال بچش
به مامانش گفتم لطفا بهش بدین این رو این وسیلش حساس و خیلی ناراحت میشه
از بچش گرفت و داد
مهمونی قرار به بچه منم خوش بگذره نه همش حرص بخور و گریه کنه
دوباره اومدن جمع کن ۴ تا الکیه بزار وسط

همونا کار درستی انجام دادن شما همش به پسرت کوتاه اومدنو یاد دادی این وسط وسایل خودشه باید با علاقه خودش بده

کار اشتباهی کردی به نظرم .بزار از حقش از وسایلش دفاع کنه .نترس بچه دعوا کنه یا چیزی بگه به بزرگا بر نمیخوره .تو سری خور میشه اینطوری.بعدشم میبینی روی وسیله ای خیلی حساسه ،مهمون اومد قایمش کن.هزار تا دلیل میتونی بیاری .یا اصلا به روت نیار .تموم شد رفت.

منم قبلاً مثل شما بودم دروغ چرا الآنم تا حدودی هستم جایی که دخترمو بزنند نمیتونم بسپارم به خودش باید برم دفاع کنم
ولی خوب بهش توضیح دادم تا اگر دوست ندارم وسیله اشو بده میل خودش هست اما دوست بودن خیلی قشنگه
خلاصه من تربیت خودمو انجام میدم
به نظرم اونا هم کار بدی کردن یه تذکر کوچیک چیزی نیست پسرم با دوستت بازی کن
وسیله هاتوو بهم بدید
اینا حرف بدی نیست که بچه رو بخواد منزوی کنه یا تو تربیتش اشکالی ایجاد کنه اتفاقا من پدر و مادری که تذکر نمیدن خیلی حرص میخورم از دستشون

اینجور مواقع شما بعنوان صاحب خونه باید مدیریت کنید نه به بچه شما فشار بیاد نه مهمون، به هر دو بچه تذکر بدید و اگر یه بچه سر چیزی خیلی اصرار کرد یا سر بچه دیگه رو با یه چیز هیجان انگیزتر گرم کنید یا هردو بچه رو به یه چیز دیگه مثل توپ بازی یا پازل مشغول کنید و در همین حین اون اسباب بازی مورد مناقشه رو از دسترس هردو خارج و قایم کنید

دقیقا مشکل من و برادر زادم هر چی رو که بخواد با جیغ و داد و گریه و خود زنی میگیره ۳ ماه هم از پسرم کوجیکتره من اولا میگفتم بده دعوا نکن گناه داره گریه میکنه ولی این سری نگفتم ولی زنداداشم طاقت نمی آورد از بچم میگرفت میداد ب بچه خودش پسر منم قیافش ی جوری میشد منم ب زنداداشم گفتم دلم نمیخواد ب زور از دست پسرم اسباب بازی شو برداری اگه دوست داشت خودش میده

قطعا از بچم دفاع میکردم
و خیلی مهربانانه به اون بچه میگفتم عزیزم این وسیله خودش نباید اینجوری ازش بگیره بزار ببینم کدوم وسیلشو اجازه میده بهت بدم که پدرومادرشم متوجه بشن
بچه هرکسی عزیز جوری رفتار نکن که فک کنن بچه تو عزیز نیست

منم وقتی میفهمم مهمون میخواد بیاد وسایل های دخترم و جمع میکنم اگ طرف میخواد ناراحت بشه خب بشه کلا توپ هاشو میزارم بقیه رو میزارم تو حموم ک نبینن بچه ها. اون دفه خواهرشوهرم اومد چند دقیقه قبل اینک بیان خونمون زنگ زد ما داریم می‌آییم نتونستم وسایل هاشو جمع کنم حالا پسر کوچیکش هیچی ولی دختر دومیش و دختر خواهرشوهر دیگم هم بودن اینا با اسباب بازی ها بازی میکردن هی آب میبردن هرچی هم بهشون میگفتم بازم کارخودشون و میکردن سریع بعدش ک گفتن میخوان بیان همه رو کلا جمع کردم اومدن فهمیدن ولی من ک نمتونم وسایلی ک هنو بچه خودم بازی نکرده بدم بقیه خراب کنن

خیلی واضح بهشون میگفتی نباید تو بازی بچه ها دخالت کنیم یعنی چی هر چی دوست پسر منه باید بده پسر تو بچه ها خودشون صلاح میرن بعضی فکر میکنن هیچ کس بچه ش واسش عزیز نیست غیر از اونا