۱۶ پاسخ

حال منم همینه خواهر

سلام عزیزم شما شکلات بستنی کاکائو رو حذف کن بعداظهر وقت بزار خونه رو آروم کن بخوابه هم خودت سرحال میشی هم بچه النا بعداظهر نخابه رو مخه ولی هر روز یه تاییمی میخابونمش خیلی سرحال و ارومه

سعی کن بهش تنقلات و خوردنی هایی که مواد نگهدارنده داره بهش ندی ،چون انرژیشون را زیاد می‌کنه و بدخوابشون می‌کنه ،پسر منم صبح ساعت هفت بیدار میشه و همش دلش میخواد باهاش بازی کنم و خوردنی بهش بدم ،دست به چیزهای خطر ناک میزنه ،تا بخوام غذا درست کنم بیشتر از ۲۰ بار گاز را خاموش می‌کنه
دعواش میکنم ولی بازم سعی میکنم باهاش کنار بیام چون هم تنهاست و هم اینکه بچه هست و چیزی حالیش نیست

خودتو سرزنش نکن مادر هم انسانه حق داره

ببین از قدرتت سوئ استفاده نکن بچه ست خودمم پیش آمده بچمو زدم ولی همش سعی میکنم به این فکر کنم یکی که قوی‌تر از منه بیاد منو بزنه چقد ناراحت میشم اون بچه فقط طبق سنش بازی و سرگرمی میخاد این ضعف ماست که نمیتونیم یا شرایطش رو نداریم بچه رو سرگرم کنیم اون گناهی نداره

دقیقا منم دیشب حس تو رو داشتم یه لحظه کنترلمو از دست دادم برا اولین بار زدم تو صورت پسرم جا انگشتام رو صورتش موند مثه سگ پشیمون شدم ولی خیلی عذاب داد که اینجور شد

عزیزم همه ی ما مادرا وضعیتمون همینه کاریش نمیشه کرد منم بعضی وقتا خیلی از دستش عصبی میشم بعدا پشیمون میشم ولی واقعا کنترل کردنشون سخته قرص ب کمپلکس بخور خیلی خوبه برای اعصاب من ی مدت استفاده میکنم یکم بهترم

شکلات و کاکائو خیلی پرانرژیشون میکنه لجباز و عصبی من پسرم تابخوره خیلی بد میشه رفتاراش سعی کن خیلی کم کنی تنقلات سالم بهش بدی

شمام نزن میدونم چقد دردت میاد چقد اذیت میشی اما اصلا تا بچه بیداره نباید توقع داشته باشی ک بتونی بخابی چون نمیذارن و کوچیکن خلاصه داد بزن ولی کتکش نزن

حال منم اینجوری هست

سلام دختر منم عصر نمیخابه لجباز مدام میگه یچیزی بیار تنها بازی نمیکنه لج بازه نخاب نشین نخور رو سرم میپره میزنه چنگ میزنه موهام میکشه وابسته جایی میریم غر غر گریه بغل شیطونی ریخت و پاش تو خونه زیاد کل مبل شیر آبمیوه همه چی میریزه اما کتکش نمیزنم خدا کمک کنه هیچوقت نزنمش اما داد میزنم فحشش میدم

خونه ی ماارومه اصلا کسی رفت آن نمیکنه خیلی خیلی کم یکی بیاددم دردرحدپنج دقیقه شوهرم ک روزخوابه منم ک اصلاسروصدانمیکنم ولی نمی‌خوابه شباتاساعت 12بیداره اماصبح زودساعت6بیدارمیشه دیگه ظهروعصرم نمیخوابه

من از تو بدترم به خدا دیروز دراز کشیدم پسرم چنان با لگو ک برج درست کرده بود زد تو صورتم خورد وسط دماغم یعنی پاشدم دنبالش همچین زدمش بعدش عذاب وجدان گرفتم ولی بساط ما هرروز اینه

دیگه واقعن بریدیم خسته دوهفته شوهرم نیست این بچه رو سر گرم راه میره

مال همینم😥😥

عزیزم همه اینجوریم
واقعا ی وقتهایی نمیتونی دیگ تحمل کنی
منم روزی صد بار یا سرجانا داد میزنم

سوال های مرتبط