۱۰ پاسخ

برا منم همینه چاره ای جز صبر نیست منک خواهر و برادر شوهرم بیاد اصلا دخترمو نمیبینم از پوشکم گرفتمش شده دردسر باید هی بالا و پایین کنم کمرم درد میگیره یا باید به خاطر خانم بشینم تو شلوغیشون از هیچکدومشونم خوشم نمیاد

پسر منم اونجوریه تو یه ساختمون نیستیم ولی هفته ای ۲ یا یه بار میریم اونجا انقده داد جیغ میزنه منو حرص میده انقده لوسش کردن نمیزارن یکم دعواش کنم با پسرای خواهر شوهرم اتیش میسوزونن ولی چاره نیس🥲بعضی وقتا پسر منم نمیاد میگم بریم ما رفتیم تو تنها موندی زود میاد ولی میگه پسرای خواهر شوهرمم ببریم اونا تو یه ساختمونن شکر ما دوریم😅

باید یه چندوقت نزاری بره اونجا شماهم نرین بعدا از چندروز ازسرش میفته متاسفانه تواین سن هربار به یه چیزی گیرمیدن

من چی بگم بچم فک می‌کنه عممش مامانشه فقط موقعی گشنگی و خواب میاد طرف من بقیش همش تو اتاق عمشه

چرا روزی ۲ بار میره؟
از فردا روزی یه بارش کن تا یه هفته.
بعد دو روزی یه بارش کن تا یک هفته.
هفته سوم دیگه هفته ای ۲ بارش کن.
اینجوری پیش بری بچت طبق تربیت مادر و پدر شوهرت بزرگ میشه .و تو دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی.
از همین فردا شروع کن.

خب اگه اونا نیان دنبالش چی?
بهشون بگه بچه داره بد عادت میشه

خب نزار بره

پسر منم همین طوره ..دوست دارن جای دیگه باشن از خونه خسته میشن

دختر من میره خونه عمش اینه
ما پامیشیم بریم میره سرش‌میزاره رو بالشت میگه عمه جون میمونم بزور میاریمش میرسیم ب میدون خونه جیع میزنه پاهاش میکوبه خونه نه خونه نه

در کجا رو میبنده??
ینی شما پشت در پدرشوهرت میمونی میره داخل خونشون درم میبنده??

سوال های مرتبط