۵ پاسخ

مگه چطور زدیش که ایقد تو روحیت تاثیر گذاشته؟
در حد ی هل یا ی تو سری کوچیک پیش میاد برا همه

آره یازده ماهه بود، تا میخابوندم شب که برم یه نفس بکشم ، این دو دقه بعد با گریه بیدار میشد
یه بار عصبانی شدم ، با شدت گذاشتمش رو بالش
طفلی خیلی ترسید ، هنوز که یادم میوفته حالم از خودم بهم میخوره

پیش که میاد عزیزم دیگه حالا گذشته
اگر محکم بزنید بچه رو جاش بمونه و قرمز بشه کفاره داره🌹

عزیزم بهت حق میدم بخدا نمیگم کارت درسته ولی هممون ادمیم و فشار رومونه نگران نباش از این ب بعد سعی کن خودتو بیشتر کنترل کنی عزیژم

دیگه همونقد که لطف میکنی ومحبت میکنی بهش یه بارم عصبانی شدی خب
زیاد جدی نگیر

سوال های مرتبط

مامان پسری مامان پسری ۲ سالگی
مامانا خیلی دلم گرفته ...من اصلا نوزادی پسرم ، چند ماهگیش ، زیر دوسالگیش یادم نمیاد ...اصلا نمیدونم چی شد ...عکس هاش رو که نگاه میکنم دلم میسوزه فکر میکنم مادر بدی بودم بهش نرسیدم ...من افسردگی بعد از زایمان گرفتم و دارو میخوردم پسرم هم خیلی بد قلق بود اینکه میگم بد قلق تا کسی بچه بدقلق نداشته باشه متوجه نمیشه چی میگم ...هیچوقت هم به من وابسته نبود انگار من مامانش نبودم نمیدونم چرا عاشق باباش بود ، بعد بابای من ، بعد مامانم ...بعد من ...نمیدونم چرا دوسم نداشت ...چند بار کتکش زدم فقط همونا تو ذهنم مونده ...سعی میکردم باهاش بازی کنم ، براش کتاب میخوندم ، میبردمش بیرون ولی همیشه رفتن و امدن به گریه و شیون ختم میشد ‌...من قبلا سرکار میرفتم الان کاملا خونه نشین شدم من و پسرم از صبح تا شب تنهاییم تا شوهرم بیاد دلم میخواد باهم بریم بیرون ولی نمیتونم تنها کنترلش کنم ...دلم براش میسوزه ...دلم برای خودمم میسوزه ...اینروزا خیلی باهم بازی میکنیم ، کاردستی درست میکنیم ، نقاشی میکنیم بالاخره همش خونه ایم ولی نمیدونم مامان خوبی هستم یا نه ...بازم حس میکنم دوسم نداره