۱۰ پاسخ

عزیزم تنها یک دلیل داره، بچه آماده از پوشک گرفتن نبوده

اینکه میگی یاد گرفته پس اصلا نباید دیگه خودشو خیس کنه کاملا اشتباهه، حتی بزرگتر هم بشه ممکنه هرازگاهی خودشو خیس کنه البته خیلی کم پیش میاد. اینقدر ناراحتی نداره بچه ست.

اولا که خیلی زود از پوشک گرفتی، دوما چراااا اینقدر خودتو اذیت میکنی حالا جیش کرد که کرد. چی شد مگه؟؟؟ توروخدا با رفتارامون اعتماد به نفس و عزت نفس بچمونو نَکُشیم

پسر من داره میشه۳سال بعد چندین ماه گرفتن پوشک دیروز تو خودش پی پی کرده بود خب سخت نگیر منم خیلی سختم شد تا یادگرفت روزبعد بازقشنگ خودش میره دیگ مث اول ک نمیشن طبیعیه

ولی خب کلا زمان درستش ۲ونیم سالگیه

چون براش زود بود کاش نمیگرفتی زود گلم
و اینکه چندتا نکته میگم رعایت کن
پوشک گیری اصول خودش رو داره
اولش آمادگی کودک.....
دوم خرید یه قصری برای آموزش و آسون تر شدن روال....
و بعدم عدم استرس و تنش.....
آمادگی یعنی اینکه بچه بتونه طولانی مدت جیشس رو نگه داره دیر ب دیر جیش بکنه
بتونه یاد بگیره منظوزش رو برسونه مثلا بگه جیش دارم یا پی پی
بتونه فرق جیش و پی پی متوجه بشه

و دوم قصری بگیری از حداقل۶ماه قبل از پوشک گرفتن استفاده از قصری شروع کنی گاه گاهی با بازی سرگرمی و...
بعدم بهش یاد بدی که جیش کردن جای حاصی داره
مثلا بابا میره دستشویی بگی بابا رفته دستشویی جیش کنه میای ما هم بریم
یا خودت میری بلند بگو میرم دستشویی جیش کنم ک هضم کنه جای خاصی هست برا این کار
بعدم وقتی میرین دستشویی اگه ترسبد یا دوست نداشت با خنده و بچه گونه طور بگو همه پی پی میکنن بچه ها فامیل مثال بزن یا بگو بابا هم پی پی میکنه و...
بعدم زمان میبره تا اوکی بشه
و مهمتر اینکه نباید استرسی بشبن دوتاتون

نکته مهم از لحاظ روانشناسی بهت بگم فرق نداره بچه ۲سالگی یا ۲ونیم یا۳سالگی از پوشک گرفته بشه اما فرق میکنه که چطورگرفته بشه باید بدون استری و نگرانب باشه
خب نهایت بجیشه رو فرش مگه چی میشه بعد چندماه میدی قالیشویی اما بچه ت اوکی بزرگ میشه

طبیعیه گلم دخترمنم الان همینه بعد ۱ ماه
بعضی اوقات نمتونه نگه داره

عزیزم این موضوع واقعا ارزش داره اینقدر خودتو عصبی کنی
بعدم خیلی زود گرفتی ازش خیلی کوچیکه گناه داره هنوز

عزیزم چرا خودت اذیت میکنی باور کن طبیعی هست بچه ها چندبار خرابکاری میکنن تا یاد بگیرن اینقدر ب خودت سخت نگیر

میگزره حداقل دو سه ماه درگیری تا قشنگ یاد بگیره

سوال های مرتبط

مامان پسری مامان پسری ۲ سالگی
مامانا خیلی دلم گرفته ...من اصلا نوزادی پسرم ، چند ماهگیش ، زیر دوسالگیش یادم نمیاد ...اصلا نمیدونم چی شد ...عکس هاش رو که نگاه میکنم دلم میسوزه فکر میکنم مادر بدی بودم بهش نرسیدم ...من افسردگی بعد از زایمان گرفتم و دارو میخوردم پسرم هم خیلی بد قلق بود اینکه میگم بد قلق تا کسی بچه بدقلق نداشته باشه متوجه نمیشه چی میگم ...هیچوقت هم به من وابسته نبود انگار من مامانش نبودم نمیدونم چرا عاشق باباش بود ، بعد بابای من ، بعد مامانم ...بعد من ...نمیدونم چرا دوسم نداشت ...چند بار کتکش زدم فقط همونا تو ذهنم مونده ...سعی میکردم باهاش بازی کنم ، براش کتاب میخوندم ، میبردمش بیرون ولی همیشه رفتن و امدن به گریه و شیون ختم میشد ‌...من قبلا سرکار میرفتم الان کاملا خونه نشین شدم من و پسرم از صبح تا شب تنهاییم تا شوهرم بیاد دلم میخواد باهم بریم بیرون ولی نمیتونم تنها کنترلش کنم ...دلم براش میسوزه ...دلم برای خودمم میسوزه ...اینروزا خیلی باهم بازی میکنیم ، کاردستی درست میکنیم ، نقاشی میکنیم بالاخره همش خونه ایم ولی نمیدونم مامان خوبی هستم یا نه ...بازم حس میکنم دوسم نداره