۵ پاسخ

منم ان تی ۳ بود بماند چیا کشیدم ریسک سندروم داون دادن و امینو دادم شکر خدا مشکلی نبود و الان چهار سال و ۹ ماهشه خداروشکرررر برا بودنش ...در کل زیاد میگن استرس نگیر من از پا در اومدم و ادم سابق نشدم هنوزم عوارض شوک و استرس رومه

نگران‌نباش عزیزم عددانتی من۲و۹بودازمایش خونم ریسک سندروم دان مثبت امنیودادم الحمدلله دخترم سالمه الانم چهارماهه شه سالم سالم شکرخدا

دکترها جو زیاد میدن بد به دلت راه نده

من ان تیم زیر ۱.۵ بود خوب بود ولی چ ن ۳۶ سالم بود گفت سلفری بده
توهم سلفری میدادی دیگه خیالت تخت تخت میشد

اگه مشکلی باشه شما باید ازمایش سلفری بدی نه سونو چطور عدد ان تی رو دید نگف سلفری الان میگه سونو؟

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
بچه ها من سفت و سخت موندم چه کنم دلم‌می خواد بدونم جای من بودید چه تصمیمی می گرفتید؟؟؟درمان ماهلین رو ادامه میداد یا ولش می کردید آخه من نیبینم تو خونه همه چیش خوبه به خدا با دلوین فرقی نمی کنه از همه لحاظ مشکل من حالا این پز پی نگفتنشه که اونم گذاشتم با گذر زمان درست بشه بعد ماهلین یه جوریه که به یه غریبه نیرسه خیلی ارتباط نمیگیره و زود قاطی نمیشه دکترش میگه دیگه بعد ۶ ماه که داره میاد باید ارتباطش باهام خوب شده باشه با دوتا فیلم بهش ثابت کردم که ماهلین من فقط خجالتیه و در نهایت اعتماد به نفس پایینه داره اگر نه دوبه دو با هم از دیوار راست بالا نیرن و منو واقعا خسته کردن🙄نمی دونم تشخیصش واسه یه دکتر اینقدر سخته از اون طرف با مشاور مهدشون صحبت کردم میگه خوب قاعدتا بعد این همه مدت باید ارتباط بگیره خانوم دکترم طبق همون میگه این مشکل داره ولی از نژر خودم به خدا پشکل حادی نیست من از اول به خاطر نگفتن پی پیش بردمش که تا گفتم گفت ماله آی کیو و این حرفا قضیه رو ربط داد به چیزای دیگه ک کلا از پحور اصلی درمان خارج شد الان واقعا موندم چه کنم یه دلم میگه ادامه بدم یه دلم‌میگه نه چه پولیه واقعو این سری هم‌که رفتم ویزیت رو کرده ۸۵۰ که با هزار التماس شد ۷۵۰ هفته ای یه بارم باید ببرمش بابام‌که مدام میگه به خدا کلک پوله این بچه هیچیش نیست خیلی هم زیرک و باهوشه ولی دکترش توقعش خیلز بالاس مشاورش مبگه اگه اینجوری نباشه فردا اگه این بچه خوب نشد میای یقه ی دکترو میگیری که تو گفتی خوب میشه ولی نشد الان ازتون راهنمایی می خوام ببینم جتی من بودید چا تصمیمی می گرفتید؟؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
سلام‌مامانا خوب هستید ؟؟؟
من دوتا سوال دارم راحب دلوین تو دوتا تاپیک میزارم‌ چون اینجا هر دورو بزارم همه کامد جواب نمیدن برای همین جدا جدا میزارم
میگم که من بین دوقلوهام ماهاین فوق العاده دختر حرف گکش کنی هستش اصلا لجبازی نداره حرفمو گوش میده شاید گریه کنه یا مثلا بهش برخوره یا چی
ولی دلوبن به هیچ عنوان به حرفم‌گوش نمیده من واسا آیندش می ترسم می ترسم که یه دختر یاغی و سرکش بار بیاد فردا پس فردا از تو خیابونا جمعش کن‌
خدا ازم دور کنا البته بارها شوهرم گفته اگه از الان جلوش واینسی فردا بدتر میشه یه خورده اینکارشم از دختر خالش یاد گرفته من خیلی ناراحتم آخه دختر خواهرمم ۱۰ سالشه چه من چه مادرش حرفی بهش بزنیم برمی گرده پرخاشگری می کنه شدید به خصوص به مامانش خیلی بد حرف می زنه بعد از وقتی دلوینم اینو میبینا یاددگرفته من دلم نمی خواد رابطه ی خواهریمون به خاطر دخترامون به هم بخوره هفتا ای یه بار خونه ی مادرم هم دیگه رد میبینیم اینم میبینی الگوبرداری می کنه و دقیقا همون رفتارو با من می کنه خیلی پرخاشگری می کنه مثلا الان بهش گفتم وقته خوابه باید دیگه بخوابید ماهاین قشنگ رفت تو تختش ولی دلوین شروع کرد بد و بیراه گفتن و هوار کشیدن سر من آخه چرا بچه ی من نباید از من حرف شنوی داشته باشه الان که ۵ سالشه اینه وای به حال دوران بلوغش مثلا می خواستم شیاف بزارم واسه ماهلین بردمش تو اتاق که براش بزارم دلوینم بدو بدو دنبال ما اومده میگم‌تو کجا میگه می خوام بیام هرجی میگم زشته و بده حرف تو گوشس نمیره خداشاهده پشت در وایساد ابنقدر گریه کرد و جیغ زد که نگو من واقعا درمونده شدم چطور باهاش رفتار کنم بارها پدرش بهش تذکر داده با اینکه ازش حساب می بره ولی تو گوشش نمیره کسی می تونه منو راهنمایی کنه؟؟
مامان شاهزاده کوچولو مامان شاهزاده کوچولو ۵ سالگی
سلام خانما امروز اولین روز برد پسرمو بردم مهد چهارسالشه مربیش کلی چیز گفت بگیر منم گرفتم بردم خوراکی میوه چیزا که برا مهد لازم بود کلن یه میلیون شد رفتم دنبالش مربیش گفت به پسرت بگو دوستاشو نزنه خوب پسرم تا کسی دست روش بلند نکنه نمیزنه که هیچی نگفتم به مربی گفتم باش میگم بهش بعد میخواستم بیارمش خونه نمیومد به زور آوردمش جیغ میزد رفت او اتاق در میخواست ببنده من نیام خورد به یه دختربچه مربی رفت بغلش کرد بوس کرد منم پسرمو آوردم بیرون بهش گفتم برو از مربی معذرت خواهی کن بگو دیگه تکرار نمیشه رفت گفت مربی گفت مامان این دختر بچه رو دخترش خیلی حساسه آخه منم گفتم همه رو باهاشون حساسن گفت ن اینا یه جور دیگه حساسن هیچی نگفتم اومدم یکم عصبی شدم اولش که پسرم من روز اولش بود باید مربی درک می‌کرد بعدشم اگه اون رو بچش حساسه من هستم اومدم بیرون پسرم گفت دوستم منو زده الان چیکار کنم لطفا بهم بگید من ماهی دو میلیون میدم یکم بچم اجتماعی بشه آروم بشه ن اینکه ازش ایراد بگیرن بچس خوب بنظرتون مهدشو عوَض کنم یا با مربی حرف بزنم چیکار کنم لطفا کمکم کنید