سلام ،اگه شما جای من بودید چیکار میکردید ،من امسال پاییز میشم ۳۳سالم خداروشکر یه خونه ۸۰ متری داریم همسرم هم کارمنده ،همسر خوبی دارم همیشه تو خونه تو هر مرحله بچه داری بهم کمک کرده الان دو ماهه مدام میگه اصدام کنیم واسه بچه دوم من چون بارداری اول سختی زیادی کشیدم ۴ ماه بالا اوردم در حد بستری شدن تو بیمارستان حتی خون بالا میوردم،لکه بینی هماتوم داشتم استراحت مطلق شدم ۴ ماه اول خونه مامانم موندم پدر و مادرم وهمسرم خییلی بهم رسیدن ماه ۷هم به خونریزی افتادم گفتن احتمال زایمان زودرس داری از ماه ۸هم به شدت باد کردم شدم ۱۰۵ کیلو خلاصه همه اینا گذشت ،اینم بگم خدایی خیلی به مامانم اذیت کردم ،از خانوادم دورم بیشتر میرفتم خونه مامانم میموندم همسرم تنها خیلی اذیت شد،الان که اسم بچه دوم میاد نگران میشم دوباره اون روزا تکرار بشه با وجود بچه دوساله خیلی سختر میشه همسرم میگه نگران نباش من کنارتم ولی میدونم باز میخواد کنو ببره خونه مامانم ،خدایی مامانم گناه داره توان نداره به منو بچه ام برسه دوست ندارم اذیتشون کنم ،همسرم میگه سنمون میره بالا الان وقتشه من نمیدونم چیکار کنم همسرم هروز ۶صبح میره سرکار ساعت ۲ خونه است ولی من موندم چیکار کنم همسرم امروز گفت بریم مشاوره الان من تو دوراهی موندم😖

تصویر
۱۳ پاسخ

خیلی خوبه که همسرت کمک حالته و مسئولیتی که داره رو به نحو احسنت انجام میده..امیدوارم این بارداریت خیلی راحت باشه چون معمولا یه بار ادم اذیت میشه

چقدر اذیت شدی عزیزم
اگر واقعا تصمیم بر بچه دوم داری اقدام کن چون هر چی سن بالاتر بره خطرات بارداری بیشتر میشه انشالله این بار بارداری راحت تری داشته باشی

عزیزم باید شرایطتو بسنجی و این موردم درنظر بگیری هیچوقت دوتا بارداری سخت نمیشه
من تا حالا نشنیدم که کسی هر دو بارداریش اذیت شده باشه
اگه شرایطشو داری با توجه به سنت اقدام کنی بهتره که برای بعد ها اذیت نشی
با این حال اینا نظر شخصیه من بود خودت وضعیتتو بهتر میدونی

شاید بارداری دوم راحت تر باشه.جاری منم دقیقا مثل شما بود هماتوم و ویار شدید و بستری شدن ... تازه اون با ای وی اف حامله شده بود.بچه دومش ۱سال و نیمه بود دومی رو باردار شد ولی خیلی راحت تر بود و مثل اولی اذیت نشد

من جای تو بودم
بااین شوهره خوب
سه چهارتایی‌میاوردم

من واقعا شوهرم نیس کمکم وگرنه یکی دیگ می‌آوردم ب قول شما ازبس خونه مامانا بودیم دیگ واقعا توانش ندارن اذیت میشن

ان شاء الله حاملگی راحتی داشته باشی بچه دوم دیگ نمیخاد همش خونه مامانت باشی خودت تجربت بیشتر شده تاظهر تنهایی بعدش شوهرت میاد خودتم ک میگی کمک حالم هس

خوبه که تا دو خونست
معمولا بارداری ها مثل هم نمیشن ایشاللا بعدی راحت میشه

بارداری دوم قطعا راحت تره
شک نکن
خودتم باتجربه تر شدی
کمکت هم ک میکنه مبارک باشه

بارداری ها متفاوته به خدا توکل کن ان شاء الله ک راحت باشه برات

بزار یکسال دیگه اقدام کن اونموقع بچت از آب گل بیشتر دراومده

۱سال دیگه اقدام کن

عزیزم ب نظرم قبل از اقدام حتما تحت نظر دکتر باش ک بدنت از لحاظ ویتامین و... کمبود نداشته باشه
تو بارداری هم مکمل هاتو بخور و اصلا ب خودت سخت نگیر ک انشالله بارداری راحتی داشته باشی
صبحها میتونی پرستار هم بگیری که هم از بچت نگهداری کنه هم کمک حالت باشه یا ناهار بزاره
دو ب بعد هم ک همسر هستن
ب نظر من بیار

سوال های مرتبط

مامان سامین 🤴🏻 مامان سامین 🤴🏻 ۲ سالگی
اینم نظری کوچیک من🖤🙂
حلوا زنجبیلی . من یک سال و نیم بود اقدام بودیم و سه ماه هم بود جدی می‌رفتیم دکتر چون نمیشد. روز مادر بود منم پریودم تاخیر داشت رفتم به مادر شوهرم تبریک بگم خواهرشوهرمم بود به اونم تبریک گفتم اونم برگشت گفت تو هم که مادر نیستی روز زن مبارکت. نمی‌دونم تحت تاثیر اون فشار اون دوره بود یا چی من شدید ناراحت شدم و دقیق یادمه تا نشستیم تو ماشین من زدم زیر گریه که راست میگن دیگه من که مادر نمیشم. بااینکه تاخیرم داشتم ولی میگفتم دکترا میگن نمیشه و بحثمم شده بود با خانواده شوهرم یجوری بود تصمیم داشتم کلا طلاق بگیرم و یه ماه بود خونه داغون دست نمیزدم. به اصرار مامانم و شوهرم همون روز ولادت حضرت زهرا فهمیدم باردارم. و چند ماه قبلش هم وفاتش خواب دیده بودم که داریم سفره حضرت زهرا رو که هرسال خونه مادربزرگم هست رو آماده میکنیم یه پسر کوچولو اومد از پله خونشون می‌ره بالا میگم ععع این کیه مادربزرگم گفت این سامین هست و خیلی پسر خوبیه. از خواب بیدار شدم زنگ زدم به مامانم گفتم مامان دایی اینا باز بچه دار میشن خواب دیدم من. 😅اسم سامین هم کلا صبحش پاشدم سرچ کردم تو نت دیدم اسم پسره. نمی‌دونم ولی مادری کرد برام حضرت زهرا🥺.