سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی با اپیدورال ( پارت ۱ )
خب از قبل ترش بخوام بگم من ۳۰ هفته که برا سونو وزن رفتم گفتن که دهانه رحمم ۸ میلی متر فانلینگه یعنی از بیرون بستست ولی از داخل ۸ میل باز شده حالت قیف طور دکترم گفت استراحت نسبی داشته باش که باز نشه ولی من طبق تشخیص مامانم رفتم خونشون و استراحت مطلق شدم😂
رفت تا ۳۲ هفته که لکه بینی داشتم رفتم بیمارستان معاینه شدم سونو دادم گفتن همه چی خوبه برو اگه خونریزی داشتی بیا لکه بینی زیاد مهم نیست دوباره ۳۵ هفته لکه بینی داشتم اول اهمیت ندادم گفتم مثل دفعه قبله ولی سه روز ادامه داشت باز رفتم معاینه شدم دو سانت باز بودم اینم بگم درد اصلا نداشتم فقط لکه بینی بود بعد دیگه دکترم گفت تا ۳۷ هفته برو فقط بخواب که دهانه رحمت خیلی نرم شده هر لحظه ممکنه زایمان کنی استراحت کن که ۳۷ هفته رو پر کنی
خلاصه با استراحت مطلق ۳۷ هفته روپر کردم ۳۷ هفته و ۵ روز رفتم پیش دکترم معاینه شدم هنوز دو سانت بودم گفت برو پیاده روی و ورزش کن دردت گرفت برو بیمارستان دردت نگرفت هم هفته آینده بهت نامه میدم بستری شی منم چون هم خسته شده بودم هم میترسیدم وزن بچم زیاده شه زایمانم سخت شه گفتم نمیشه همین هفته نامه بدین گفت باشه پس فردا بهت نامه میدم برو بستری شو😐(اصلا انتظار نداشتم قبول کنم یچی پروندم گرفت)😂 گفتم بدون درد برم اذیت نمیشم چون از اول بارداری هم استراحت مطلق بودم و تحرک اصلا نداشتم گفت دهانه رحمت خیلی نرمه سریع باز میشه لگنتم عالیه اذیت نمیشی چون شرایطط خوبه بهت اجازه دادم وگرنه به همه سریع نامه نمیدم
مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو ۶ ماهگی
تجربه زایمان
قسمت ۲
دکتر همه چی رو بررسی کردن
چون یه کوچولو حرکاتش اونروز تغیر کرده بود گفتن همین امشب برو یه سونو بده بعدم برو بیمارستان ان اس تی بده
اگه شرایط خوب بود که هیچی برو خونه حواست به حرکاتاش باشه تا دو شنبه ،سه شنبه وقت داری همون تاریخ زایمانم
اگه نه که برو بیمارستان بستری شو
بعد ازشون معاینه تحریکی خواستم
گفتن من خیلی دلم نیست بعدم تو مطب انجام نمیدم چون الان تو مرحله حساس هستی یه وقت کیسه آب پاره بشه خطرناکه تو بیمارستان برو بهشون میگم برات انجام بدن
دیگه من رفتم سونو که همه چی عالی بود
از سونو که اومدن همسرم گفتن به دلم نیست بریم ثامن چون هم پاستور رو قبلا تجربه کردم راضی بودم ثامن معلوم نبود چجوری بازم باشه همم دکترم خیلی دلشون به اونجاست که وااااااقعا این تصمیم خیییلی خیر بود وگرنه بچم شاید تو بیمارستان بدنیا نمیومد یا خانم دکتر نمیرسید بالای سرم
خلاصه رفتم بیمارستان پاستور برای ان اس تی
که ان اس تی خوب بود و همه چی گل و بلبل😂❤️
با خانم دکتر هم زنگ زدن به ماما گفتن معاینه تحریکی هم برام انجام بده
که بنده خدا گفت این معاینه تحریکی نسبت به معاینه قبلی یکم اذیت میشی طبیعیِ عزیزم
و ۲ سانتی که قبل باز بودم باز بود
و گفت اینطوری من میبینم
احتمالا ۲_۳ روز دیگه زایمانته
دیگه ما رفتیم سمت خونه