رفته بودم حموم الان ، انقد گریه کردم و خودمو خالی کردم 😔
ما ۵تا خاعریم و من سومیم دوتا خواهر بزرگام یکیش تهرانه یکیشم اصفهان ،منو خواهر چهارمیه نزدیکم ب خونه مامانم اینا ، مامانم همش ب اون خواهرم زنگ میزنه چند ساعت حرف میزنن ، من رفتم مهمون نشستم پیشش اونوقت چند ساعت بااونا حرف میزنه منم حوصلم سر میرع 😕
میگ چون اونا دورن صداشونو نشنوم آروم نمیشم ، حالا ب اون خواهرم ک نزدیکه به اونم زنگ میزنه ها، ولی من تازنگ نزنم عمرا زنگ بزنه🥺الان ی هفتس رفته اصفهان روز اول من زنگ زدم دیگ بعد اون زنگ نزده ببینه مردم زندم ، مثلا حاملم من🥺
دلم خیلی گرفته خو الآنم من ازشون دورم دیگ چرا یبار نمیگه زنگ بزنم صداشو بشنوم😔بخدا تو هرکاری رفتم کمکش کردم ولی ب اونیکی خواهرام میگف شما خسته میشین ، حتی بین پسر من و بچهای اونام فرق می‌ذاره😔ماه پیش همه خونه بابا اینا بودیم خربزه برید بابام ی تیکه اخریشو مامانم داد ب پسر خواهرم اونم گفت نمی‌خورم ب اونیکی بچها داد اونام نخوردن آخر داد ب من گف بده پسرت بخوره 🥺حالا پسر منم بغل دستش بود خودش نداد گف تو بده 😔
بخدا خیلیاشو ننوشتم 😢خیلی دلگیرم از دستش

۱۷ پاسخ

متاسفانه فرق گذاشتن بین بچه ها تو خیلی خانواده ها هست
برا خودشونم توجیهات الکی دارن
خیلی نرو طرفشون، باهم خوش باشن
هربار بری ناراحت و غصه‌دار برگردی فایده نداره
پدر و مادرها خیلی وقتها انتقاد هم کنی از،رفتارهایشان قبول نمیکنن
دوری دوستی... بگو کار دارم ...

والدين سمی. ادم رو لایق محبت و رفاه و عشق و محبت نمیدونن. گاهی فقط اسم مادر یدک میکشه

عزیزم ❤️ واقعا من جات نیستم ولی اگه خودم بودم عملا دیگه ارتباطم رو کم‌ میکردم باهاش واقعا نمیتونم یکی اینطوری باهام رفتار کنه منم هیچی نگم حتی اگه مادرم باشه. الان مادرشوهر من طبقه پایینمه تا خودم‌نرم یا زنگ نزنم اصلا کاری به کارم نداره من تو خونه بیفتم یه چیزیم شه تا شوهرم نیاد هیچکس نمیفهمه. حالا منم دیگه نه میرم نه زنگ میزنم مادرم هم بود همین کار رو میکردم اعصابم نمیکشه این رفتارارو.

بنظرم حتما به خودش این حرفارو‌‌ بزن عزیزم درد و دل یا گله هر چی که خودت میدونی اونجوری شاید بفهمی موضوع چیز دیگه ای بوده و سوتفاهم یا حداقل خودتو خالی کردی

کاش مادرم زنده بود حتی اگه بین من و خواهرام فرق میزاشت 🥺 تا هستن قدرشون نمیدونیم

رفتار همسرت با مامانت چطوره؟ شاید از همسرت دلخوشی نداره عزیزم وگرنه آدم که بین اولاد فرق نمیذاره😊

این فرق گذاشتن ها همیشه هست ...مادر پدر منم همینن ...بیخیالشون شو و سعی کن توقع نداشته باشی ازشون

رفتار آمد نکن مجبوری میدونی اینجوری رفتار میکن نرو بذار خودت اذیت نشی بذار حرض نخوری اشتباه نرو بذار دلتنگی میکن اصلا ی ماه نرو عزیزم

سعی کن کمتر بری خونش کمتر زنگ بزنی از بس همیشه تو دنبال مادرت بودی خوبیت به چشم نمیاد وظیفه شده

اخی عزیزم هواست بده زندگیت
بیخیالشون باش
منم ازخانوادم دورم ظهرغریب کسی ندارم
توهم بگیرشهرغریبی اعصاب خودتوخوردنکن روی نینی اثرمیذاره

برو تراپی. زخمهای روحت رو درمان کن. بیش از این اسیب نبینی

اینجوری فقط خودتو عذاب میدی بنظر من برو رک‌و رو راست بهش بگو بعدم بگو از الان توقع داشتم ولی از این ب بعد هیچ‌توقعی ندارم دستتم درد نکنه بعدم دست پسرت بگیر و برو

درسته پدر و مادرت هستن
ولی با توجه به رفتارشون
توقعت رو کاهش بده
حریم مشخص کن
رفت و آمد رو کم کن
شاید چون هميشه بودی
و همه کار کردن و چیزی نگفتی
دیگه اهمیت براشون از دست دادی
میگن اینکه همیشه هست

ای بابا خیلی بده بین بچه ها فرق میذارن، تو زندگی خودتو بکن یا باید باهاشون دائم درگیر بشی یا خودتو بزنی بیخیالی، ولی به نظرم سر موقع اش حرف دلتو با مادرت بزن

خب من‌جای تو بودم عزیزم تمام این حرفا رو بخودش میگفتم بالاخره تکلیفت مشخص میشه

عزیزم تاحالا باهاش حرف نزدی درباره این موضوع هر چی باشه مادرته

😪😪😪😪 این دوران واقعا دوران سخت و حساسی ولی سعی کن خودتو ناراحت نكنی
نمیدونم راجب مادرت چی بگم 😪

سوال های مرتبط

مامان نی نی و پسرم مامان نی نی و پسرم هفته بیست‌وششم بارداری