۱۸ پاسخ

من بهش یاد دادم که چجوری بیاد پایین الان دیگه تازگیا نمی‌افته

پسر منم اینجوری بود مبلامو روبه دیوار گذاشتم دیگه نتونست بره روش

همچین مواقع ک مشغول کاری در اتاق ببند ک نره هرکاری ک میدونی خطرناکه و سمتش می‌ره اگه میشه راهشو ببند مثل در بستن

منم هرروزیه جاش آسیب میبینه ازبس شیطونی میکنه

عکسشو کامل بزار خواهر چشم نمیزنیم

باورت میشه من از دست دخترم مبل و تخت و دادم سمساری
میرفت روشون بعد خودشو تا وسط فرش مینداخت

خداروشکر که بخیر گذشته خداروشکر نگو نگو ک از دست ابوالفضل نابودم ماشاالله دست شیطونو از پشت بسته امروز دوبار از پشت کامیونش افتاده با سر صداش درنمیاد انقد اینور اونور میخوره ک نگو ولی دیگه چاره چیه باید مراقبشون باشیم

وای منم پسرم تقریبا همین پسر شما بود
رفتم با فک خورد به میز تلویزیون بعد زبونش موند بین دوتا دندون سوراخ شد
آنقدر خون اومد که من ضعف کردم آخر زنگ زدم بابام اومد گفت نگران نباش نه بخیه زدنیه نه چیزی خودش خوب میشه
بچه ان دیگه نمیشه که دست و پاشون بست فقط باید بیشتر احتیاط کرد

من سر دختر اولم همش با شوهرم دعوام میشرد ینی اون فک میکرد مقصر منم منم عصبی میشدم میگفتم خب چیکار کنم .مثل کره ماه وسایلو تو اسمون نگه دارم والا خب شیطونن و واقعا کنجکاو کاشف.

الهی☹️🩷 منم دیدم سوفیا یاد گرفته از تخت و مبل بالا بره دیگه بهش پایین اومدنم یاد دادم. که رفت بالا نیفته خودش بیاد پایین

دختر منم امروز از مبل افتاد خدا رحم کنه

باز تخت ارتفاعش کمتره دختر من تخت نوجوان داره از اونایی که روی تخت سه تا کشو داره فکر کن رفت روی تخت از تخت هم رفته بود روی کشوها بعد افتاده بود ارتفاعش حداقل یک مترو بیست سی میشه

ای خدااا عزیزززم🥺
دخترمنم امروز صورتش خورد به کنسول بچم زیر چشمش بدجوری کبود شد خدا رحم کرد چشمش نخور😫
مبلاتو برعکسشون کن چاره ای نیست من اینکارو کردم

الهی عزیزم🥺
صدقه بنداز خواهر. وقتاییکه مشغول کاری در اتاق وببند نتونه بره خیلی خطرناکه

درسته دختر منم بازیگوش شده

بخیر گذشته اشکال نداره

عزیزم در اتاق ببند تا نره رو تخت چند بار بچمم از تخت افتاد

کنترل نمیشن مخصوصا پسر بچه

یعنی خودش از تخت و مبلا میره بالاااا؟

سوال های مرتبط

مامان گل لیلیوم🌺 مامان گل لیلیوم🌺 ۱۴ ماهگی
مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم ۱۵ ماهگی
مامانا در چه حالین
من دخترم خیلی خیلی زیاد اذیتم میکنه به حدی که بعضا میگم کاش نزاییده بودمش انقد پشیمونم کرده
تو خونه حق ندارم نه غذا درست کنم نه غذا بخورم نه دستشویی برم نه ظرف بشورم نه لباس پهن کنم نه هیچ کار دیگه ای فقط باید یا بگیرم بغلش یا کنارش بشینم انقد گریه میکنه جیغ میزنه حد نداره
میبریمش بیرون تو ماشین فقط صدا میده اعتراض میکنه ولشم میکنیم همش میخوره زمین کار خطرناک میکنه دیگه بخدا هستم از دستش
همش ناله میکنه میارم بخوابونمش نه شیر درست حسابی میخوره رو پام انقد تکونش میدم نمیخوابه پاهام دیگه بخدا داره میشکنه خودمم پریودم پاهام کلا رو خودش بند نیست چه برسه دخترمن یه ساعت تکون بدم دیگه توان وزنشو نداره
حتی باباش هم میاد انقد اونم اذیت میکنه ناله میکنه گریه میکنه زنو شوخری دیگه کلافه میشیم نه شام میتونیم بخوریم از دستش یا گریه میکنه یا همه چیو برنیداره پخش پلا میکنه
توروخدا راه حل بگین بهم دیگه توان ندارم ادامه بدم انقد دوست دارم خلاص کنم خودمو
موقع غذا دادن که همش پوره هست فقط عوق میزنه هیچی درست حسابی نمیخوره جرات ندارم به غذا جدید براش درست کنم از بس که هرچی درست کردم نخورد