۶ پاسخ

عزیزم هر روز پسرتو ببر بیرون یه دوساعتی تا انرژیش تخلیه بشه
یه شیشه اب و میوه بردار برو
اگه میتونی سرای محله یا خانه فرهنگ ثبت نام کن شهریه ش کمتره
ببر پارک حتما

روزی یکی دوساعت دربیایین بیرون ی دوری بزنین بزار دلش وا شه یا مثلا گاهی ک میخاد با بچع جاریت بازی کنه خودتم برو کنار ی نیم ساعت بازی کنن توام مراقب باش ک دعوا نگیرن، اونام بچن خوب و بدو نمیدونن ک

منم با جاریم که دختر عمه مه توی یک ساختمان زندگی می‌کنیم اونا پایین من بالا اون سه تا بچه داره دوتا دختر یه پسر دختر اولی ۱۱ سالشه دومی ۱۰ سالشه پسرش هم ۶ سالشه دخترم خیلی اونارو دوس داره همش میگه در باز کن بزار برم پایین بازی کنم خیلی مقاومت میکنم نزارم دو سه روز نمیزارم بعد میبینم خیلی اسرار میکنه التماس میکه مامان فقط نیم ساعت برم بازی کنم میام دلم میسوزه میزارم بره بعد دختر بزرگش اصلا نمیزاره دخترم تو خونه شون راه هنوز بره همش براش اخم میکنه عصبی میشه سرش داد میزنه که چرا اومدی برو خونت پسرشم هیچ وسیله دست دخترم نمیده اگرم دخترم برداره اینقد کتکش میزنه با مشت یا دست میزنه تو شکم دخترم و تو پهلو هاش دخترم چند روز بو همش گریه میکرد پهلوم درد میکنه دلم درد میکنه وقتی میاد از پایین با گریه با بغض میاد میگه پسرش منو زد با مشت زد تو شکمم یا پهلوم من نمیدونستم که شکم درد پهلو دردش بخاطر مشت های این پسر جاری کثافتمه مامانشم هیچی نمیگه حتی عمو شم ب پسرش نمیگه نزن این بچه ست دیروز ب شوهرم گفتم بچه صبح رفته پایین دخترشون عصبی شده داد کشیده سرش که چرا اومدی برو خونت پسرشم زده تو شکم بچم میگه خوبه که زده عیب نداره بچه ست وای اگه بچه‌ های خواهرام از بغل دخترم رد بشن شوهرم قیامت بپا میکنه چرا از بغل دخترم رد شدن ولی بچه های برادرش دخترمو میزنه که همیشه خدا میگه دلم درد میکنه پهلوم درد میکنه بازم میگه عیب نداره لعنت ب مردا که اینقد بیشعورن

میدونم ناراحتی ولی از بچه های ۳ ساله کینه ب دل نگیر ناراحت نباش از دید دیگ نگاه کن اونا ب حدی نرسیدن ک خوب و بد رو تشخیص بدن از رو عمد همدیگرو خیس کنن شاید بازی میکردن ب هرحال سعی کن زیاد نبریش ببرش پارک یا خوراکی بخر با ی چیزی سرگرم کن رفته رفته بزرگتر میشن هم‌دیگر اذیت نمیکنن

دقیقا منم شرایطم مثه توعه فقط پسر جاریم ۱۰ ۱۱ سالشه خرس گنده پسرمو میزنه وحشیه. نمیزارم پایین بره گریه می‌کنه جیغ میزنن در باز کن برم
بیشتر وقتا سعی میکنم سرشون گرم کنم یا ببرم پارکی جایی

عزیزم دقیقا شرایط منو داری منم شهر غریبم و با جاریم اینا همسایه ایم تا یکسال قبل دقیقا شرایط تورو داشتم همش دخترمو میزدن و هولش میدادن اوناهم هم سن و سال دخترم بودن چقد از هم سر این موضوع ناراحت میشدیم دوست نداشتیم همدیگه‌رو بیرون ببینیم ولی از وقتی یه سال بزرگتر شدن خیلیییی باهم رفیق شدن اصلا همدیگرو اذیت نمیکنن و خیلی خوب بازی میکنن رابطه من و جاریم بهم بهتر شد. اقتضای سنشونه رفته رفته بهتر میشن تحمل کن و تا جایی که میتونی وقتی اونا بیرون هستن بیرون نرین بیشتر به جاش پارک اینا برین

سوال های مرتبط

مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی
مامان هامین مامان هامین ۳ سالگی
#موقت
خواهر شوهرم ۲تا بچه داره اولی دختره۱۳ سالشه تاخیر رشدی داره و مدرسه استثنایی میره کلاس سومه ،دومی پسره ۵ سالشه
احساس میکنم پسرش هم ی علائمی داره اما خودش هر موقع ما رو میبینه بدون اینکه ما چیزی بگیم شروع میکنه حرف زدن میگه پسرم خیلی باهوشه و ازش مطمئنم و...
پسر من ۳ سالشه خیلی فوتبال دوست داره وقتی میره با پسر اون بازی کنه متوجه شدم که اصلا بلد نیست شوت کنه با اینکه ۵ سالشه مامانش میگه به فوتبال علاقه نداره ی چیز دیگه هم اینکه دندونای شیری ش دوران نوزادی سیاه شد و ریخت دقیقا خواهرش هم اینجوری بود ،چند وقت پیش از زبون مادر شوهرم شنیدم که پسرش رو واسه حرف زدن برده دکتر چون واضح حرف نمی زنه
ولی خب خواهر شوهرم با اعتماد بنفس کامل میگه بچه دومش هیچ مشکلی نداره ،خب تا اینجاش به من ربطی نداشت میدونین چی اذیتم میکنه این که هر وقت ما رو میبینه غیر مستقیم میخواد با حرفاش بهم بگه که پسر من مثل دختر اونه ،تمام اطرافیان میتونن ک پسرم مثل بلبل صحبت میکنه هم چیزش به موقع و سر وقت اتفاق افتاده نمیدونم چرا نظر عمش اینه؟ جالب اینه ک پسر من و پسر اون با ۲ سال اختلاف سنی توی یکسال از پوشک گرفته شدن پسرم ۲سال ونیم بود پسر اون ۴ سال
میشه با حرفاتون بهم آرامش بدین؟