۸ پاسخ

کجاته این

دقیقا منم عین این داشتم خیلی استرس داشتم خیلییی فکرم درگیر بود دکتر رفتم گفت چیزی نیس ولی اگه میخای خیالت راحت شه تست بده منم ندادم بعد چند روز گم شد انگار خیلییییی ریز بود دکتر پیدا نمی‌کرد خودم نشونش دادم

عزیزم زگیل نیست نترس

این پاپول مرواریدیه منم داشتم انکار براق اره؟

ن بابا این کجاش زگیل آخه

مگه زگیل خطرناکه ؟ اینجا اینقد میگن
منم چند ماهه یه دونه بالای رونم دراوردم فکر کنم از همسرم گرفتم ولی اهمیت ندادم تا حالا اینجا خیلی میشنوم

منم یبار داشتم وقتی فهمیدم چندروز بعدش رفت همون موقعم دکتر رفتم معاینه کرد گفت چیزی نیست حتی دارو هم نداد

نه این زگیل نیست
نگران نباش
منم یه چیزی شبیه همین درآوردم منم خیلی ترسیدم هفته گذشته رفتم پیش دکتر تا دید گفت نه این زگیل نیست گفت اینا مربوط به عروق میشه
منم خیالم راحت شد

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
تحربه عاااالی و موفق من برای از شیر گرفتن دخترم.
یعنی اصلا متوجه نشد، حتی همسرم میکفت ما نفهمیدیم تو کی بچه رو از شیر گرفتی انقدر که همه چی عادی بود🤭
من یک ماه پیش از شیرگرفتم ولی الان یادم اومد که تجربه‌مو بذارم شاید به درد حتی یک نفر بخوره♥️
من اول وعده های شیرشو کم کردم،
اگه در روز ۶بار شیر میخورد هفته بعد ۴بار در روز بهش شیر میدادم
و وقتی تایم غذاش میشد میذاشتم قشنگ گرسنه بشه و با گوشی یا توی حیاط درحال اب بازی و توی پارک غذاشو میدادم که کامل بخوره(بااینکه دخترمن خیییلی بدغذا بود و هیچی بجز شیر نمیخورد این روش‌ها جواب میداد و غذاشو کامل میخورد)
و در اخر ۲ بار در روز، فقط قبل خواب ظهر و شب.
برا قطع شیر قبل از خواب هم یه چندتا قاشق از شام‌شو نگه میداشتم و میبرم توی رختخوابش بهش میدادم ، گوشی هم براش کارتون میذاشتم که سرگرم شه و بخوره، بعدم آب میدادم و دیگه شکمش سیر بود بهونه شیر نمیگیرفت.
و تمام...
حتی یک بار هم بهم نگفت شیر میخوام🥹💖
خیلی روش خوبی بود، هیچ‌کدوممون اذیت نشدیم..
امیدوارم شما هم با این روش راحت از شیر بگیرین و دعام کنین
مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
خواهشا کسی نیاد اینجا نصیحت بنویسه راجع به چیزی که میخام بگم امشب پسرم رو برده بودیم پارک یه پارک تو یه منطقه ی بالا شهر همه بچه ها تو قیمت وسایل بازی خوشتیپ بودن و تمییز و مرتب پسر من افتاده بود دنبال بدتیپ ترین بچه ی دنیا والبته شلخته ترین و نچسب ترین که یعنی واقعا خواستنی نبود من اصلا به ایناش کار ندارم خیلی چرک بود و کفش نداشت جورابم نداشت فقط این یه دونه بچه تو پارک اینطوری بودپسر من ثانیه ای ولش نمی‌کرد مدام دنبالش میرفت هر کاری اون میکرد اینم میکرد با همون پاهای برهنه مثلا دویید رفت تو دشویی پارک که شوهرم بدو بدو رفت پسرم رو گرفت ما جفتمون خیلی مایه شدیم ولی من چیزی نگفتم بغلش کردیم رفتیم نگم چه اشکایی می‌ریخت واس اون بچه چون مطمئنم پارک نمیخاست اصلا بازی نکرد فقط چسبیده بود به اون رفتیم یه پارک دیگه که از دلش دراد مطمئنم باورتون نمیشه اینجا هم رفت نچسب ترین و نخواستنی ترین و کثیف ترین بچه رو انتخاب کرد ما شُکه شدیم شوهرم خیلی خیلی ناراحت شد گفت لابد بزرگم شه میخاد بره دنبال آدمای به درد نخور این بچه هایی که میگم دقیقا اونایی بودن که پدرومادراشون تو پارک ولشون کرده بودن واصلا نمیدونستن کجا هستن من بارها از پسرم وقتی میبرمش بیرون این حرکت رو دیدم ولی به شوهرم نگفتم ولی واقعا فکرم رو مشغول کرده چرا باید بره دنبال بچه های کثیف اونایی که کسی کاری باهاشون نداره شلخته هستن و......