۹ پاسخ

من به خاطر کار شوهرم روستاها زیاد میریم خیلی هاشون فقیرن ولی بچه زیاد میارن همشون رو هم عروس داماد میکنن خیلی شکر گذارن
ولی دوستای شوهرم کارخانه دارن پولدار بچه کم میارن

اگر کمکی داری بیار دومی رو چون تنهایی نمیشه به دوتاشون و کارای خونه رسیدگی کنی

بزار پسرت بزرگشه عاقل شه بعد بیار که حداقل کمکت باشه نه اینکه بیشتر روانت خرابشه من پسرم تنها بود اون وقتاکه تهران بودم تااومدم رشت بافاصله ۱۰ سال یکی دیگه آوردم الان همه جوره کمکمه پسربزرگم باهم حمام میرن باهم کوچه میرن بازی میکنن پارک میریم میبرتش بازی میکنن خیلی هواشو داره الانم یه مدت پیش هم میخوابن

نه حتما بچه ی دیگه بیار خواهرم دخترش تک مونده پشیمون شده باز بچه دار نمیشه

بنظرم هنوز خودت از نظر روحی و ذهنی آماده یک بچه دیگه نیستی. مامان هایی که از نظر روحی خودشون خیلی تمایل داشتن با این تفاوت سنی کلی دارن اذیت میشن و سخته براشون حالا شما که هم دست تنهایی، همم حوصله بچه دیگه رو هم نداری. اگه خودت سن و سالت هنوز اجازه میده بنظرم یکمی دست نگه دار این از آب و گل دربیاد بزرگتر شه برای بعدی حتی می‌تونه کمک حالتم باشه. البته ببخشید چون گفتی همفکری کنیم نظر دادم وگرنه خودت خیلی بهتر شرایطت رو می‌دونی عزیزم.

سال دگ میتونی بزاریش کلاس منم دگ بچع نمیارم

بذارش مهد

گلم فعلا نیار بزا بچه ات یکم بزرگتر بشه فهمیده تر بشه البته اگ میخوای مغز خودت سالم بمونه ولی اگ میخوای زودتر دوراز جونت دیوونه بشی بیار چون تو از کجا میدونی شاید یه بچه شر و شیطون گیرت اومد درکنارش شاید مثل دختر من فقط گریه میکنه اعصاب و روان برات نمیمونه. ولی من ک خودم دیگ نمیخوام. منم دلم میسوزه ک تک فرزند باشه ولی خب حوصله میخواد

سلام مگه چندسالته

سوال های مرتبط