من به یک نتیجه ای رسیدم
بچه خیلی از آرامش مادرش میگیره
شبای که من اعصاب ندارم بچه هام دیوونه میشن تا صبح گریه میکنن اما وقتای که خوش اخلاقم اونهام خوش اخلاقن راحت میخوابن
واسه همینه که مامانای خونسرد بچه هاشون آرامش بیشتری دارن
سلام قلبکم تیت بو گروه کوردکان خانمن له روبیکا
حق گفتی دقیقا.ببین من خواهر بزرگم برای اولین بار سر دندون دراوردن علیسان اومد دیدش از تعجب داشت شاخ درمیاورد باورش نمی شد میگف اصلا نفهمیدم کی دندون دراوردن حالا من برا هر دندون علیسان ۳ شب تب و .... دارم این فقط دندونشه تازه
من فک میکنم واس بارداریه من بارداریه سختی داشتم کلا استراحت مطلق بودم و خیلی استرس داشتم اون استرسای لعنتی رو بچم تاثیر گذاشت و الان ی پسر نق نقو گریوک دارم با بچه ابجیم ۴ ماه فرقشونه اون انقد اروم میره برا خودش بازی میکنه ولی پسر من همیشه و هرجا در حال نق همه میگن خدا بهت صبر بده و منم میگم امین ولی شکر واس داشتنش
و منی که هرشب کم میارم و میگم خدایا کمک کن فردا بتونم ادامه بدم هردفعه یه چالش،الانم چالش دندون درآوردن خیلی رنج میکشن و منم عذاب می کشم اینقد سینه ام رو گاز می گیره شیر خوردنش شده یه فوبیا برام
تو شهر غریب دست تنها خیلی سخت میگذره هم روحی هم جسمی
شکر بابت وجودش،همیشه میگم این بچه اس گناه داره مت مادر توانمندی نیستم و کم میارم چرا
چقد درک کردم حرفاتون رو...دورو برم پر بچه هست وقتی اخلاقشون رو میبینم اینکه چجوری میخوابن چجوری خودشون بازی میکنن چجوری میخندن و شیرینی میکنن بعد یه نگاه به پسر خودم میندازم که صبح تا شب در حال جیغ و گریه و چسبندگی واقعا دلم به حال خودم میسوزه...بخدا چشام ضعیف شده از بس بد خوابیده...بخدا گوشام مشکل پیدا کرده از بس این بچه جیغ زده...الان جوری به صدای گریه حساس شدم که وقتی گریه شدید میکنه ناخودآگاه پانیک بهم دست میده و خودم رو میزنم
من دیروز کلی گریه کردم از بس قیافم مثل میمون شده مشکله روده شدید دارم دارو گرفتم نمیتونم درست استفاده کنم احساس میکنم اکثرا پسرا اینجورین همش جاو چشام سیاهی میره میگن همش بخور تا جون بگیری دیگه نمیدونن اجازه خوردنم نمیده
باهات کاملا موافقم پسرمن خیلی خیلی بچه بد قلق اذیت کنی از اول بود هست خدا شاهده عذابم میده ها عذاب
یک شب خاب راحت ندارم
بخاطر رفلاکسش الرژیش خابش سبکه
یکسر دارم تکونش میدممممم
پادرد دست درد کمر درد دارم .همش وول وول میخوره
ساعت ۱۲ خابوندمش ساعت. یک و نیم نرده ها تخت گرفته وایستاذه بیدار ازونموقع دارم تکونش میدم بخابه چلاق شدم
صب تا شب نق نق بهونه گیری گریه نارومی
از اول بخاطر الرژی و رفلاکس جونم بالا اومذه
اوایل اگزما کهیر خارش داشت ک همش بی قرار بود
از ۶ ماهگی رفلاکسش ب پنهان تبدیل شد شیر ب بدبختی میخوره
غذا عق میژنه
بد خابه بدخاااابع بدخابععععععععععع
خابش سبکه
خدا میدونه چقدر اذیتم کرده و هنورم میکنه😞
من دوتا بچه دارم عزیزم نصف گریه های دومی رو اولیم نکرد انقدر اروم بود دومی رو ماشالله ش باشه خیلی اذیتی و وابسته
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.