۱۱ پاسخ

خدا رو شکر منم وقتی دیدم تب می‌کنه میمیرم و زنده میشم

همش تو فکرت بودم خدارو هزار مرتبه شکر شیاف همیشه داشته باش تو خونه

الحمدالله انشاالله که همیشه سلامت باشه عزیزم

دیدی گفتم نگران نباش
مراقب خودتو کوچولوت باش🌱

خداروشکر عزیزم در پناه امام حسین باشه ❤️

خداروشکر، انشاالله همیشه در پناه خدا باشید عزیزم

خداروهزاربارشکر..ان شاالله دیگه هیچ وقت تکرارنشه

خداروشکر ان شالله هیچوقت هیچ بچه ای خم به ابروش نباره دل مادر داغ ببینه سلامتی همه بچهامون سالم سلامت باشن کافیه بخدا سلامتی بچهامون مهمترین نعمت زندگیه🥺🥺🙏🙏🙏🙏🙏🙏😔😔😔

سلام عزیزم الهی که بلا دور باشه ازتون
الان بهتره؟چطور متوجه شدید که تشنج کرده؟علتش چی بود؟

خداروشکر عزیزم ، خدا نگهدار بچه های هممون باشه ، بخاطر تب تشنج کرده بود؟

الحمدلله که حالش خوبه بلا و آسیب ازش به دور‌ . حسابی مراقبش باش
قربونت زنده باشی.

سوال های مرتبط

مامان سلدا💜آسیه مامان سلدا💜آسیه ۱۶ ماهگی
دختر عزیزم لحظه هایی که صدای خنده های تو، تو خونه مون می پیچه انگار دارم از خوشحالی پرواز می کنم. می خوام همیشه شاد ببینمت عزیزم و برای شادی تو هر کاری می کنم

هر روز که از خونه بیرون می رم به این فکر می کنم که چه کاری می تونم انجام بدم که تو خوشبخت تر باشی، تمام تلاشی که می کنم برای اینه که تو بهترین ها رو داشته باشی

هیچ وقت حتی ذره ای از این حس عاشقانه ای که به تو دارم کم نمیشه عشق همیشگی من تو بزرگ ترین بهانه ی زندگی هستی

دختر مهربونم، لبخندت تمام خستگی های دنیا رو از بین می بره

وجود تو دخترم منو به زندگی دلگرم می کنه

عزیزترینم تمام احساسات خوب دنیا را زمانی تجربه کردم که تو به دنیا اومدی

شادی و خوشبختی من، قلب من برای تو می تپه، تو مفهوم زندگی منی

ممکنه سال ها بگذره، من پیر شده باشم و تو بزرگ، اما چیزی که هیچ وقت تغییر نمی کنه عشق من نسبت به توئه دختر قشنگم

بمونه به یادگار 1404/3/7
خدای خوبم بخاطر وجود دختر قشنگم سلدا پرنسس کوچولوم آسیه شکرت😘🌿
مامان فندق هام مامان فندق هام ۱۳ ماهگی
تو رو خدا هرکس پیامم رو دید برای صبر و ارامش من دعا کنه، دوقلوهام ذله ام کردن از اول اول که دنیا اومدن عذابم دادن تا الان که یک سالشون شده، به شدت بدغذان غذا نمیخورن شیر نمیخورن خیلی خیلی بهونه گیر هستن و دائم در حال گریه ان، فقط شلتاق میدن، من هنوز بعد از یک سال یک شب نخوابیدم دخترم تا صبح گریه کنه، از صبح بیدار میشه باز تا شب گریه میکنه فقط میگه بغلت باشم خیلی بهونه گیره، خیلی خسته ام، شوهرمو هیچوقت حلال نمیکنم کوچکترین کمکی بهم نمیکنه خونم همیشه بهم ریختش اصلا وقت نمیکنم مرتب کنم با ذلت غذا میپزم بچه هام نمیذارن یه حمام برم خیلی خستم گاهی که خیلی بهم فشار میاد میگم جفتشونم خفه کنم بعدم خودمو بکشم راحت بشم، کدوم مادری مرگ فرزندشو میخواد اینا منو به جنون رسوندن، از انصاف خدا به دور بوده دوتا رو یکجا گذاشت تو دامنم حداقل یکیش رو آروم سر راهم نذاشت هر دوتاشم مثل همن..... بیشتر از بچه ها از شوهرم ناراحتم انگار فقط بچه های منن، براش از خدا بدترین ها رو میخوام امیدوارم هیچوقت عاقبت بخیر نشه اون میدونه من چه عذابی رو دارم تحمل میکنم و با چه خون دلی دارم دوتا بچه رو نگه میدارم😭😭😭😭
مامان اِلارا مامان اِلارا ۱۳ ماهگی