۳ پاسخ

دیگه هر بچه یه جوریه ، با دکترش مشورت کنید فقط ، هرچی اون میگه همون کارو بکنید

صبور باشید ، بالاخره خوب میشه
ببینید وقتی بچه حساسیت نشون میده به غذا ینی سیستم ایمنی بدنش به اون ماده حمله میکنه واسه همینم واکنش نشون میده روی پوست به هر شکلی
اصلا اون ماده که حساس هست رو دوباره ندید بهش چون ممکنه خدایی نکرده بدن واکنش بدتری نشون بده و خیلی خطرناک بشه
فقط با دکترش مشورت کنید و صبور باشید

به پوشکش حساسیت نداره؟

ربطی نداره به مواد غذایی زیاد
بده همه چی بخوره

سوال های مرتبط

مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۴ ماهگی
خدایا من واقعا نمی دونم چیکار کنم
شوهرم خیلی آزار روحی روانی میده بهم
مثلا امشب بهم می گه فردا می خوام یه کاری رو برم
منم گفتم نمی خواد بری
بعد بلند بلند حرف میزنه نمی گه بچه خوابه خودم هم چشمام خسته بود
دوباره می گه درست بگو برم یت نرم
بعد من می گم نه نمی خواد بری
دوباره می پرسه
بخدا خیلی روحی روانی داغونم کرده
به شدت دارم کم میارم خیلی سخته با همچین مردایی زندگی گردن
اصلا آدم خوبی نیست
بخدا نمی دونم باهاش چیکار کنم
حتی مس خواستم به خانوادم بگم که خیلی اذیتم می کنه تو خونه
اما گفتم خانوادم که اصلا طلاق رو قبول نمی کنن
پسرم هم گفته داره خیلی کوچولوئه تازه پسرم تشنج های بدون تب داره
باید سرساعت دارو بخوره و همه چیش به موقع باشه
باهمه وجود ایم مرد هم به شدت منو اذیت می کنه
هر کاری بهش می گم انجام نمیده
مثلا خودش شام می خوره
پسرم هم دائم گریه می کنه نمیزاره من غذا بخورم
همیشه ناهار و شام من نمی تونم بخورم
چون شوهرم خودش غذاشو می خوره میره
دیگه حتی برای چند دقیقه بچه رو نگه نمی داره
واقعا این حجم از بی رحمتش تو خونه رو نمی دونم چیکار کنم
بدگویی منو خانوادم رو میره به پدرومادر می کنه
منو پیش خانوادش بی نهایت بد می کنه
واقعا من چیکار کنم تو رو خدا بگید😭😭😭😭😭
مامان قلب مادر مامان قلب مادر ۱۴ ماهگی
من دیگه بریدم خسته شدم
حرف ها و تنهای مادرشوهرم صبح تا شب تو سرم داره رژه میره تنهایی و نبود هیچ کس جز شوهرم تو یه شهر تنها داره پدرمو درمیاره
بچه ۶ ماهه استپ وزنی کردی
صبح تا شب از شیره بادوم تا ماهیچه و تخم مرغ همه چی درست می کنم هیچی نمی خوره
بزور باقاشق شیرخشک میدم نمی خوره بالا میاره
مادرشوهرم می گه چقدرسایز پاهاش کوچیکه
چقدر قدش کوتاه
به بچه های یکساله نمی خوره
دارم نابود می شم
هرروز حرفاش توی سرمه
پسر من قبلا تو بیمارستان تشنج بدون تب کرد بستری بود
سراون استپ وزنی گرفته
همش دارم ازش نیش می خورم
حرف می شنوم
به مادرشوهرم می گم خاله ام تازه زایمان کرده مادرشوهرشون مادرش پیششن
چون ازم پرسید کی پیششه
بعد برگشته می گه خاله ات سرتره براهمین مادرشوهرش پیششه
آخه من زایمان کردم
نیومد به من سربزنه خونه مادرم
انقدر نیش میزنه
الان یه هفته این حرفارو شنیدم از ذهنم بیرون نمیره حرفاش
هرروز مثل چی به بچه میرسم خونه تمیز می کنم
هیچ کسی هم ندارم دردمو بهش بگم آروم شم‌
خدا کجاست دلمو شاد کنه آرومم کنه
بابا خسته شدم دیگه😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مامان زندگی مادر مامان زندگی مادر ۱۴ ماهگی
خانما تا حالا براتون پیش اومده که به جای تشویق و تحسین از تربیت بچه اتون دائما حرف و تیکه و تنه بشنوین
به خدا از وقتی بچه ام بدنیا اومده همش دارم غصه می خورم از دست حرف های مردم
بچه آپ تشنج بدون تب داشت بدون علائم
بعد مادر شوهرم برگشت گفت‌ تو اگر ماند خوبی بودی نمی زاشتی بچه‌ ات تشنج کنه بخوابه تو بیمارستان قرص بخوره
همه تنه ها و تیکه هاشون شروع شد
هر کی بچه امو می بینه
هی شروع می کنه اینو نه اینکارو نکن
منم به همه حرفاشون احترام میزارم
حتی یگ نفر هم نشده ازم بخاطر این همه کاری می کنم بگه چقدر مادر خوبی هستی چقدر به بچه ات می رسی
مثلا پسرم از وقتی اومده از بیمارستان یبوست داره
سه بار دکتر بروم روغن زیتون گلابی انجیر همه چی هم امتحان کردم خوب نشد
هنوزم درگیرم بعد سه ماه
الان بعضی وقتا بارهنگ میدم بهش یکم کمتر زور میزنه
بعد پدرشوهرم می گه
من بارهنگ می دونستم خوبه قدیما میدادن به بچه ها
صبح خونمون بود می گفت چقدر بچه شله
الانم پیام داده چرا دا ی با قاشق چای خوری غذا میدی
با قاشق غذا خوری گنده ها بهش غذا بده
همش می گن کارت اشتباه
مو به مو کارام عیب میزارن
حتی می گن پوشک نکن
کهنه ببند
بااینکه آدمای روستایی نیستن
اصلا بچه من غذا نمی خوره بزور بعضی وقتا بهش غذا میدم
قاشق کودک هم کوچولوئه
اگر با قاشق گنده بدم بالا میاره اوق میزنه