۱۲ پاسخ

من کاملا حالتونو می‌فهمم با این تفاوت که من شهر غریب زندگی میکنم از صبح بچم شدید گریه میکرد و هیچی آرومش نمی کرد بی اختیار زدم زیر گریه یه جوری که تا حالا سابقه نداشته ، بعضی روزا میگم الان واقعا وقتش بود بچه دار بشیم با اینکه لحظه شماری میکردم برای اومدنش همه اینا به خاطره بار زیاد مسئولیت و دست تنها بودنه به خودت افتخار کن انقدر قوی داری ادامه میدی مطمئن باش این روزام زود تموم میشه

عزیزم فقط خداروشکر کن و شاکر باش روزی هزار مرتبه که بچت سالمه، از روز اول تو بیمارستانام آرزومه سالم بشه بتونم بغلش کنم ببرمش خونه، تو خود خود خوشبختی هستی فقط الان نمیدونی

من شرایطم بعد زایمان افتضاح بود کلا رابطه ام با شوهرم خراب شده بود خیلی بدبختی کشیدم ولی وقتی گریه و ناراحتی داشتم شیرمو میدوشیدم یه چیزی میخوردم بعد به پسرم شیر میدادم

حق داری عزیزمم
الانم هورمونات بهم ریختن
اگه از یک ماه بیشتر شد ناراحتیت مراقب افسردگی بعد زایمان باش و برو روانشناس
ولی به این فکر کن که اکثرمون شبیه همه شرایطمون
منم تنهایی دارم با دوتا سر و کله میزنم

حق داری عزیزم واقعا سخته
من ک خانوادم کمک حالمن بازم کم میارم و نمیتونم
بی خوابی و خستگی زیاد و ذهنی ک اروم نیس و... همه اینا رو این افکارت تاثیر داره و بخاطر همیناس پس خودتو بخاطرشون سرزنش نکنی اصلا

توقعت رو از شوهرت بیار پایین،الکی خودتو اذیت نکن،اینا درست بشو نیستن،فکر بچه باش،فقط چند ماه صبر کن درست میشه

کم خوابی ، ذهن نا آروم ، همراه نداشتن تو بچه نگهداری ،به هم ریختن بدن ، به هم ریختن هورمون ها و ...‌ همه اینا باعث میشه این احساس رو داشته باشی و کم کم به سمت افسردگی پس از زایمان رو بیاری تا جایی ک میتونی کمک بگیر از خانواده و دوستان با همسرت حرف بزن تا یکم همراهی کنه باهات وقتی یکم وقت داشته باشی برای خودت حالت بهتر میشه . انشالا بیای و از حال خوبت و لذت بردن از نی‌نی‌ت برامون تعریف کنی 🤍

من هر وقت ناراحتم شیر خشک میدم ب بچم

وای عزیزم
سزارین بودی؟

عزیزم مردااکثراکمک نمیکنن من خودم دوتابچه موتنهایی بزرگ کردم خانوادمم یه شهردیگه بودن خودم تنهااونجابودم بچه هامم شیربه شیربودن .بچه ای که خدابه ماداده خیلیا حسرت داشتنشو دارن .درسته سخته خیلیم سخته ولی این روزامیگذره ودلت تنگ میشه براین روزا.انشاءالله که همیشه شادباشی ناراحت نباش سخت نگیربه خودت .

ای کاش اطرافیان میفهمیدن چه بار سنگینی روی دوش مادریه که تازه بچه دار شده ای کاش متوجه میشدن بیشتر از هر زمانی احتیاج به کمک داره وگرنه خودش داغون میشه

اره من شنیدم میگن شیرجوش وناراحتی تاثیر داره رو بچه،من باز شوهرم خیلی کمک حالمه ولی شیر ندارم🤦نمیخامم ب شیرخشک وابسته بشه بچه م،فقط روز اول خیلی شیرداشتم هر پرستاری میومد بالا سرم میگفت ب بچه ت شیر بده ببینم بلدی همشون میگفتن مامان ماشاالله شیرت خیلی خوبه بچه ت قشنگ سیراب میشه،ولی ازوقتی اومدم خونه اصن شیر ندارم همش دوقطره

سوال های مرتبط