۳ پاسخ

دخترمن یک روز ناخودآگاه از دستش افتاد داخل حیاط ما طبقه بالا بودیم ... و همون لحظه گفتم آخ گربه اومد برد واسه بچه های خودش..... دوشب بهونه گرفت بعد بمرور یادش رفت

کاش زودتر می‌گرفتی به هر حال من سرشو یکم بریدم ولی می داشت دهنش فکر میکرد خراب شده بدش میومد چند روز بعد بیشتر بریدم که دیگه کلا زده شد و بیخیال شد منم سریع قایم کردم یه دونه زاپاس داشتم قایم کرده بودم که اگه خیلی بیتابی کرد بدم که نکرد

دختر منم فقد قبل خواب میخورد تا اینک عادت کرد تو بیداریم میخاست منم سریع ترکش دادم گفتم پیشی بدیم بخوره بنداز جلو گربه بگو خورد من یسالو هف ماه ترک دادم

سوال های مرتبط