۴ پاسخ

بازخوبه خونه مامانت نزدیکه من شهرغریبم‌ تازه زایمان کردم الان دقیقابادوتابچه تنهام خونه شوهرم مجبوره بره سرکارشیفت شبه

منم شوهرم صب قبل اینکه بیدار شم میره سر کار ظهر یه ساعت خونس دوباره میره ۱۰ شب میاد گاهی ۱۱
تازه اون ۲۰ روزی ک همسرت خونه بود و هم نمیتونه بمونه نهایت دو سه روز بتونه کنارم باشه اونم باز حداقلش باید سه چهار ساعتی و بره کار خودشه و نمیتونه ول کنه
همینه دیگه حساس شدی بیشتر
هرچند ک بهش نیازم داری واقا تو این دوره
کم کم عادت میکنی دوباره

اره منم همینم امروز بدجور احساس عجز کردم یهو کمرم گرفت موندم همینطور زنگ زدم شوهرم بیاد ببرتم خونه مادرم
گفت نمیتونم من امروز به خدا رسیدم قلبم خیلی شکست احساس ناتوانی خیلی مزخرف

عزیزم ،مگه همسرت دیر به دیر میاد؟
منم اصلا تحمل دوری همسرم ندارم

سوال های مرتبط

مامان حلماجان💕 مامان حلماجان💕 ۶ ماهگی
#موقت
خانوما برای شماهم پیش اومده این فکر وخیالا ک چرا الان بچه خواستم زود بود باید بیشتر تفریح میکردم دیگ وقت نمیکنم زیاد با همسرم باشم این فکرا؟؟؟

من هربار دخترم خیلی گریه میکنه و خیلی کمر و دستم درد میاد شروع ب گریه میکنم خودم🤦‍♀️ و همش میگم چرا اینقد زود بچه خواستم خیلیا چقد سنشون بیشتر ولی بچه ندارم راحت میخورن میخوابن تفریح میکنن با همسرشون بدون فک میرن بیرون 🥲 خیلی دلم گرفته نمیدونم این تنهایی هم خیلی بیشتر بهم فشار اورده حداقل اگ نزدیک خانوادم بودم بعضی روزا دخترمو بهشون میدادم یکم خودم میرفتم بیرون استراحت میکردم الان اینجا توشهر غریب همسرم صب میره عصر میاد بعضی روزا حلما یکساعتم نمیخوابه درست و کل کارام میمونه ..
احساس میکنم خیلی خودم دور سدم از همسرم قبلا همه جا باهم بودیم حتی ی شب تنها نمیخوابیدیم ولی الان بخاطر شرایط جدا میخوابیم کلا خیلی زندگیم تغییر کرده از یطرف خوشحالم از یطرف همش فک ب گذشته میکنم ک راحت خواب و تفریحم بود الان ن😕 همش حس میکنم اونک ازیت میشه همش منم ن کس دیگ
ی دلگرمی یه حرفی یچیزی بگین ک دلم اروم بشه این فکرو حیالا رو نکنم🤦‍♀️🥲