رفته بودم داروخونه، تو فکر این بودم که بعد از خریداز کدوم مسیر برم کجا و …
که با صدای جویدن آدامس هوش و حواسم بهم خورد
واااای خدای من
نقطه ضعف دارم روی یکسری آداب
باورتون نمیشه ، دختر خانومی بودن تینجری، ناز ،ظاهر فوق العاده
داشت این آدامسو میجوید
اگر چهره‌اشو نمیدیدم میتونستم تصور کنم که دورتا دور دهنش پر از بزاق و کف باشه
پا شدم یکم راه رفتم صداش رفته بود رو مخم
یهو با تکون آقایی که به زور میخواست از بین منو پیشخوان رد شه به خودم اومدم
و فهمیدم چند ثانیه ست زل زدم به اون دختر خانوم
و اونم همینطور
و دستشو گرفته بود جلوی دهنش😂😂😂
خدای من🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
از بچگیم از انواع صداها مثل جویدن، هورت کشیدن، آدامس ترکوندن
کشیدن دمپایی و کفش روی زمین و … بشدت عصبی میشدم
اینو میدونم که آداب خوردن و … از ۵ سالگی باید آموزش داد و قبل این سن نباید سختگیری کرد
اما گاهی با رفتار آدمهای مختلف که روبرو میشم
به این فکر میکنم که تربیت یک بچه مثل یک اثر هنریه
خیلی باید براش زمان گذاشت و دقت کرد
و طوری که هر لحظه میبینیش کیفشو ببری
و قدیمی نشه برات
و هم کیفیتشو درک کنی
خلاصه که این دختر ناز ممکنه از دید یه مادر دیگه کار خاصی نمیکرده و انتخاب خودش بوده که صد در صد درسته
منکه خریدمو کردم
و تو این جریان یک رهگذر بیشتر نبودم
ولی زمان بزاریم برای این نسلها

تصویر
۱۲ پاسخ

از یه زاویه دیگه ولی اون داشته لذت میبرده از آدامس جویدنش بدون اینکه فکر کنه بقیه راجع بهش چه فکری میکنن

ولی ی جایی هم خوندم و دقیق هم یادم نیست
حساسیت ب این صداها از نظر علمی هم مربوط ب گوش هامونه
میزان حساسیت گوش بالاست

گلم از مکمل بلاک عکس داری؟

راد قشنگم همش فکرمیکنم پسرم بزرگتر شه شبیهه این اقای جذاب میشه موهاش رنگ موهاش چهره اش،حتی هیکلش 😍😍🥹🥹بعد ذوق مرگ میشم 🥹🥹

وای من درجه اول از ملچ ملوچ کردن برا غذاخوردنشون اعصابم بهم میریزها یعنی در حدی نمیتونم تحمل کنم که از سر سفره پا میشم میرم
بعدم از صدای ادامس....کفش کشیدن رو زمین و اینایی که لیست کردی را بدم میاد ولی نه به شدت این دو مورد

من هم از انواع صدا ها با دهان، خوردن قاشق چنگال ب بشقاب ، خرت خرت خیار خوردن حالم بد میشه

تنها استثنا صدای آدامسه ک نه تنها بدم نمیاد لذت میبرم ازش😅😅

حالا خانوادم ب من میگن وسواس فکری داری😵‍💫😵‍💫😵‍💫
و مثلا با تکرار رفتارشون میخوان برام عادی هم بکنن حقیقتا الان ک یادم اومد با عشق فراوان ک ب مامانم دارم، احترامی ک به علم و آگاهیش دارم در همین لحظه شدیدا دلخور شدم ازش ک چرا بهم میگه وسواس داری🤣

تنها نیسم پس 🥲بد شدت بدم میاد چایی هورت کشیدن موقع غذا خوردن دهن باز بخوری صداش بیاد
🥲🥲

منم دقیقا رو این صداها حساسم اعصابم شدیدا بهم میریزه و دست خودم نیس

کاملا با حرفتون موافقم تربیت بچه مثل یه هنر و مهارتی که یاد میگیریم باید وقت بذاریم حوصله کنیم شبانه روز از خواب و استراحت بزنیم تا بهترین بشیم پس تربیت به همین شکل یه روزی یه مهمانی از رامبد جوان پرسید چرا بچه نداری گفت تو فکرشم باید اطلاعاتمو ببرم بالا مطالعه داشته باشم خندیدم گفتم چه مسخره بازیا، ولی الان که خودم مادر دوتا بچم میگم خیلی سخته و به همه اطرافیان میگم از قبل آمادگی داشته باشن کتاب بخونن کلاس شرکت کنن، تا تو مسیر مادری قرار بگیرن براشون راه هموار شه و سخت نگذره شرایط

فکر میکردم فقط من این اخلاق رو دارم پس تنها نیستم من از هورت کشیدن دماغ بالا کشیدن تخمه شکستن خرپ خرپ کردن خیارو هویج آروغ زدن صدای ته دیگ ملچ و ملوچ کردن متنفرم گاهی اوقات با شوهرم و پسرم دعوامون میشه

منم این صداهارواعصابمه شدید

دقیقا منم ادمیم که از جویدن آدامس اونم با صدا
غذا خوردن همراه با ملچ ملوچ
و چیزای ک شما گفتی نمیتونم کناربیام رو اعصابمه😂

سوال های مرتبط

مامان ❤️فاطمه❤️ مامان ❤️فاطمه❤️ ۳ سالگی
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
ماماناى عزيز من امروز خيلى فكرم درگير شده ، يعنى اتفاقى توى كلاس باراد افتاد كه باعث شد عميق تر بهش فكر كنم. يكى از بچه ها كه با پدرش اومده بود و پدرش هم بسيار آروم و متين هست ، به شدت پرخاشگرى ميكرد. به پدرش لگد ميزد دستش و گاز ميگرفت توى كلاس نميرفت و هر چى پدرش آروم صحبت ميكرد اين بچه بدتر ميكرد. بقيه بچه ها هم در حال ضبط اين صحنه ها🤦🏻‍♀️ يادم افتاد نبايد پدر و مادرش رو قضاوت كنم چون پسر خود من هم چند تا كلمه بد ياد گرفته و ميگه كه اصلا و ابدا در خانواده ما گفته نميشه، از جايى ديگه متاسفانه ياد گرفته و خودتون ميدونين تو اين سن پاك كردن اين حرفا و رفتارا از ذهن بچه ها چقدر سخته. ميخوام بگم ماماناى عزيز صبورتر باشين واقعا رفتارى كه ما با بچه هامون داريم محيطى كه توش پرورش پيدا ميكنن فقط خودشون رو تحت تاثير قرار نميده بلكه به دوستان و اطرافيانشون هم قابل انتقاله🥲. مواظب باشيم همين يه فرياد يا حرف بد از روى عصبانيت اول به بچه خودمون و بعد به بچه ديگه و همينطور جامعه بزرگ و بزرگتر منتقل ميشه. پس بياين آرومتر باشيم با حوصله تر و مودب تر 🤪 نسل بعدى حداقل آرامش و احترام بينشون باشه .
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
چند روز بود فشار آب ساختمون پایین بود و اصلا نمیتونستم چیزی بشورم
امروز صبح زود که همه خواب بودن، ماشین لباس‌هارو روشن کردم
فشار آب هم خوب بود، یه دوش گرفتم
داشتم صبحونه آماده میکردم یادم افتاد قبل پریود شدنم میخواستم موهامو رنگ ریشه بزنم
فردا یه مهمونی باغی دعوتیم
نمیدونم تو اون تایم گرما چی بپوشیم چون مهمونی خونوادگی نیست و چی ببریم🤪🤪🤪
جاتون سبز امروز دیزی پخنم که منو راد حسابی گرسنه‌مون بود خوردیم چون بابایی گفته بود ممکنه دیر بیاد
داشتم اتاق‌ها رو جارو میکردم دو تا مطلب یادم اومد که بهتون بگم
اولی برای مامانهاییکه مشکل صافی کف پای بچه‌هاشونو دارن
دمپایی انگشتی بخرید زودتر از اون چیزیکه فکر می‌کنید مشکلشون رو به بهبودی میره
دومی دوتا کتاب هوش چند ماه پیش خریدم ایناها خیلی خوبه و سرگرمی مناسبیه
و اینکه بذرهای مختلف خریده بودم، امروز با راد جعفری و شاهی کاشتیم
خیلی بامزه باهام همکاری کردو خاک ریخت و دونه‌های بذرو پاشید و بهش گفتم روزی یکبار باید بهشون آب بدیم از ساعت ۱۰ صبح صد دفعه رفته نگاه کرده و میگه در نیومدن که😂😂😂

خلاصه که بچه‌ها مفهوم انتظار و صبر و گذر زمان رو درک نمیکنند پس تا در اومدنشون باید سرگرمش کنم😍😍😍
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
یه مدت با راد که میرفتیم خانه بازی با یه دختر هم سن خودش به نام آسمان دوست شده بود

امروز که رفتیم، پرسیدم آسمان نیست، گفتن که ااااا خبر ندارین
تو خونش عفونت داره و بستری شده، چند هفته تب داشته و خوب نمیشده
یادمه سه هفته پیش قبل مشهدمون مامانش ویروس گرفته بودو از ماشین نیومده بود پایین
اما آسمان اومدو بازی کردو ۴ روز بعد بیشتر بچه‌های اون روز مریض شدن و زنجیره ویروس اتصالشو قویتر کردو حسابی بقیه رو درگیر کرد

امروز به منشی خانه بازی گفتم کاش شرایط طوری بود که خونواده‌ها رعایت میکردن
وقتی یکی از اعضای خونواده بیماری ویروسی داره
اگر بچه نشونه‌ای نداره ، برای این نیست که مریض نیست اون ناقل میتونه باشه
منشی میگفت مامانش استوری میزاره و به دکتر و بیمارستان و … بد و بیراه میگه برای تشخیصشون
گفتم خب حق داره چون بچه‌اش مریضه پاره تن شه
اما میدونه با اینکاری که کرد چقدر آه بقیه رو خرید که اینقدر بچه‌های اونجا مریض شدن و بستری شدن
واقعا از صمیم قلب برای همه آرزوی سلامتی میکنم😍😍✌🏼✌🏼
اما خودمون رو هم که نمیشه به کوچه علی چپ بزنیم
یسری چیزها دست خودمونه رعایت کنیم
همیشه از بقیه توقع انسانیت داشتن که درست نیست
کی قراره وجدان ما بیدار شه…
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
امروز صبح راد کیف دکتریشو آوردو منو چک کردو گفت خانوم هیچ مشکلی نیست
منم تشکر کردمو گفتم آقای دکتر یه آمپول به من میزنید که بدنم قوی شه …
بعضی شربتهاش که طعم خوبی نداره مثل آنتی بیوتیکهارو با همین بازی به خوردش میدادم
بعضی روزها که کارام تو آشپزخونه طول میکشه
راد با یسری اسباب بازیاش میاد کفه آشپزخونه دراز میکشه و تو دست و پای منه اما خب هم من میتونم اینجوری سرگرمش کنم هم خیلی صدام نمیکنه
امروز تقریبا یه رب به یک بود و داشتم سالاد شیرازی رو با آبغوره مخلوط میکردم که یهو نفهمیدم چی شد
کاسه و من پخش زمین شدیم
اینقدر دردم گرفته بود که زدم زیره گریه، تا به خودم اومدمو اون منگی پرید رادو دیدم که لباش آویزونه و وسایلشو از ترس بغل کرده
تا بهش گفتم مامان من خوبم، زد زیره گریه
بغلش کردم
گفتم چی شد، من متوجه نشدم مامان
گفت پات رفت رو ماشین پلیس شیشه‌اش شکسته
اما شما هم چپ کردین، گریه‌اش ادامه داشت خیلی خیلی ترسیده بود
محکم بغلش کردم، گفتم میتونی امدادگر شی و کمکم کنی تا من بتونم بلند شم
خلاصه که شرایط سختی بود اما به خیر گذشت
اگر اون لحظه بهش یادآوری میکردم برای اینکه اسباب بازیاشو نیاره قطعا این ترس تو ذهنش میموند
تصمیم دارم یه قصه همین مدلی براش تعریف کنم تو اتاقش و تویه شرایط خوب
که اتفاق امروز براش فقط تلنگر باشه
امیدوارم که شماها هم در سلامت کامل باشید❤️❤️✌🏼✌🏼
مامان آراد مامان آراد ۳ سالگی
مامانا یه سوال دارم ازتون با عرض معذرت دوستم یه پسر داره هم سن و سال پسر من دقیقا ۲۶ روز از آراد بزرگتره ، یه مدته یه نگرانی هایی براش پیش اومده که کلا بهمش ریخته میگه پسرم دوست داره لخت بمونه و بلافاصله تا لخت میشه دست میرنه به آلت تناسلیش، یا اشیا رو میزا ه روش و یهو میبینم که حالت نعوظ هست، و تا میگم چیکار نیکتی میترسه و دستشو میکشه میدونه که اینکارو باید قایمکی کنه چند بار هم میگفت تو حموم تکیه داده بود بهم و یه حالت تماس با پام ایجاد کرده بود ؛ خیلی نگرانه میگه طبیعیه یا نشونه ی بلوغی چیزیه، من بهش گفتم شاید چیزی دیده گفت اصلا و ابدا رابطمون که با همسرم هیلی کمه اونم در زمان مناسب اصلا ندیده، شوخی جنسی اصلا نداریم و حتی ماهواره هم نداریم که بگیم تو تلوزیون چیزی دیده، حالا به نظرتون این حالت ها طبیعیه ؟ و اینکه چکار باید کنه ، مدام در حال انجام این کار نیستا خیلی کم پیش میاد این چیزا رو ازش ببینه و اینکه فوق العاده بچه باهوش و با استعدادیه