هیچ لذتی از نوزادی بچم نبردم داعم استرس دارم نمیدونم چیکا کنم قبلا اصلا اینجوری نبودم اصلا هیچ لذتی از زندگی نمیبرم

منم همینم
چون بار دوتا بچه روی دوش من ی نفره
جفتشونم به من وابسته هستن

البته بعد از زایمان کلا ریختم بهم و ی آدم دیگه ام
چون همه چیزم یهو تغییر کرد و وارد ی چیزی شدم که وحشتناک مسئولیت داره برام

کاش ازدواج نمیکردم و این همه مسئولیت و دغدغه برای خودم درست نمیکردم😞

داغونم داغون💔
هیچیز قبلم سرجای خودش نیست

واین منو بیشتر داغون میکنه

منم مثل شما ببین انگار مثلا تمام زندگیم خلاصه شده تو همین بچه ،یعنی یه اهش یه گریه ش من دیوونه میشم

غصه نخور تنها نیستی منم همینجوریم

عیب نداره این بخاطر مسئولیتیه ک افتاده گردنت اولین باره داری طعم مادری میچشی تا به خودت بیای یکم طول میکشه من سر بچه اولم اینطوری شده بودم اذیت شدم ولی این دومی بهتر بودم خداروشکر

عزیزم احتمال داره یه ویتامینی از بدنت کم باشه منم قبل بارداری بودم چن جا رفتم دکتر تا خوب شدم

عین منی

من فقط دوست دارم بچم سریع بزرگ بشه

دقیقااا منم مث تو ام ی فکرا منفی میزنه ب سرم ک حد نداره

منم بخدا دائم استرس دارم نمیدونم چراا اصلا بعضی موقع ها از عالم و آدم خسته میشم کسی هم ادم و درک نمیکنه همه میگن وظیفه اش هست😪

میگزره منم مثل تو بودم

چندتا بچه دارین من برا بچه اولم اینطور بودم و عزیزم احتمال افسردگیم هست پیگیری کن