۱۶ پاسخ

شیر خودمو میدم
ولی به معنای واقعی سرویس شدم
خیلی خیلیییی سخته
هر چی بزرگتز میشه سخت ترم میشه
دائم اویزونه

خیلی سخت بود وهست خیلیییی
اولش که شبا از سینه درد بیدار میشدم سینم رگ میکرد اینقدر درد می‌گرفت بیدار میشدم وقتی بچم شیر می‌خورد ۵ دقیقه اول فقط دستمو گاز میگرفتم که جیغ نزنم اینقدر که دردم میومد زخم شده بود سینم بدشم که هر دو ساعت مهم نیست کجایی چکار میکنی میتونی یا نه هیچی مهم نیست فقط باید بشینی به بچه شیر بدی مهمونی هستی خیابونی بازاری اصلا مهم نیست
الانم که بزرگتر شده همش اویزنه تا خسته میشم میام دراز میکشم میاد میوفته روم شیر میخوره هر جایی هستیم یکم خسته میشه گریه میکنه روسری رو میده بالا که شیر بخوره همه هم میگن خب بچه شیر میخاد بهش شیر بده میگم‌بابا الان شرایطش نیست آخرم مجبور میشم‌شیرش بدم
ولی با همه این سختی ها لگر جایی بچم پیشم نباشه یکی ببینم داره به بچش شیر میده اینقدر دلم تنگ میشه ای شیر خوردنش و با همه این سختی ها خیلی برام لذت بخشه الان صبرم نیست از شیر بگیرمش ولی میدونم دلم برای این روزا تنگ میشه و برای بچه بعدی هم اگر خدا کمک کنه و شیر داشته باشم شیره خودمو میدم

دقیقا مشکل شما رو داشتم ولی سرسینه پلاستیکی خریدم و بچه م سینه گرفت ولی انقد که لاغر و کوچولو بود و من نگرانش بودم بهش تو دادن شیرخشک زیاده روی کردم بخصوص شبا که بیدار میشد شیر خودمو نمیدادم همین باعث شد شیرم کم شد و به مرور خشک شد هنوزم بزرگترین حسرتم اینه که کاش شیر خودمو میخورد🥺

من ده روز افتادم آی سی یو دیگه بچه ها شیر خشکی شدن و خوشحالم چون ب دوقلو شیر دادن سخته

دخترم به جای اینکه وزن اضافه کنه کم میکرد شیرم مغز دار بود ولی کم بود با تشخیص دکتر شیرخشک دادم.
وقتی اونروزا یادم میاد دوست دارم کلمو بکوبم به دیوار که چقدر بچم اذیت شد کاش از اول شیر خشک میدادم
اصلا عکسای روزای اولو نگاه نمیکنم 😔

من همش میترسیدم شیرخشکی بشه بعد باخودم فکر میکردم اگ ی روز ی چیز بشه شیر پیدا نکنم چی ولی الان ب معنای واقعی سرویسم داعم اویزونمه و بد غذا دوبرم اونایی ک بچه هاشون شیرخشکی بودن بهتر غذا میخورن

منم سینم زخم شد.خون گریه میکردم تا خوب شد.خیلی اذیت شدم و فقط خدا بود که بهم توان و طاقت داد وگرنه شوهرم و همه میگفتن نده بهش شیرخشکیش کن.

فقط بگم که وقتی یاد اون دو روز بیمارستان میوفتم که سزارین شدم و نمی‌تونستم به بچم شیر بدم با اینکه شیر داشتم حالم از خودم و همه چیز بهم میخوره... فقط یه حس انزجار و کثافت بهم دست میده چون انقدر حالم خراب بود درد داشتم هنوز سرپرستار بخش سرم سرو صدا کرد که پاشو خودتو جمع کن بچتو شیر بده گشنشه آروق شو قشنگ بگیر تا بتونه شیر بخوره و.... پاشو سینه هاتو بشور بو عرق میدی و بچه روت بالا آورده لباس تو عوض کن .... آخه من فقط دلم میخواست بمیرم از اون درد راحت شم بعداینا این حرفا رو به من میزدن دلم تیکه تیکه شد

منم بخاطر جراحی تیرویید ک بعد سزارینم داشتم سه ماه بیشتر نتونستم بهش شیر بدم و شیر خشکی شد اما خداروشکر الان از شیر خشک و پستونک گرفتمش رسیدم به مرحله شیر پاستوریزه اونم دو وعده در شبانه روز.
فقط مونده پوشک ک استارتش رو زدم انشالا ک بتونم و بقول قدیمیا پسرمو دیگه از آب و گل درش میاورم

من شیر داشتم بچمم می‌خورد ولی آنیا خیلی ریز بود فامیلا شوهر هی میگفتن شیرت قوت نداره شیرخشک بگیر بهش بده تپل بشه بچه ریزه و فلان ازبسسسسس همش میگفتن یه بار شوهرم رفت شیرخشک گرفت گفت چندوقت کمکی بهش بدیم شاید بهتربشه، یه بار فقط یه بار شیشه شیر بهش دادم دیگه سینمو نگرفت هررر کار کردم دیگه اصلا نگرفت
چقدر گریه میکردم اوایل🥺هنوزم پشیمونم ک چرا شیشه بهش دادم
بچه بعدیم اگ شیر داشته باشم اصلا آبم باشن شیرخشک دیگه بهش نمیدم

شیر خودم و میدم همش اویزون سینه اس. سینه هام دو هفته اس زخمه چون خانوم همش اویزونم نمیتونم پمادی چیزی بزنم. البته دکتر گفته از شیر بگیرمش چون وزنش کمه ولی گذاشتم یکم هوا خنک شه ک با شیر گاو ک میخام جایگزین کنم مریض نشه

دختر من اولش سینه گرفت یهو بعد چند روز دیگه سینه نگرفت فقط شیشه گرفت منم دوماه با شیر دوش شیر خودمو دادم بهش سر دوماهگی یهو شیشه رو هم‌ول کرد و دوباره سینه گرفت و بعد اون‌دیگه لب به شیشه نزد و فقط شیر مادر خورد

منم سینه هام نوک نداشت با سرنگ می‌کشیدم بیرون بعد ک میخاستم ب پسرم بدم نمی‌گرفت اصلا .. بعدم میدوشیدم میریختم تو شیشه براش .. اوایل ک آغوز بود مرتب میدوشیدم چون پسرم زردی داشت و با وزن کم ب دنیا اومده بود میخاستم سیستم ایمنیشم ی کم قوی بشه .. وقتهایی ک بچه میخابید من باید استراحت میکردم با ی شیر دوش همش در حال دوشیدن بودم .. سینه هام آخرش زخم شد و شوهرم گفت ولش کن دیگه .. اونجوری شد ک بعد ۲ ماه کامل شیرخشکی شد

من که هر دو رو میدم
بنظرم شیر مادر خیلی بهتره چون طبیعی کار خدا هست همه نیاز ها رو داره
شیر خشک هم میدم چون دوتا با شیر خودم سیر نمیشن
خیلی هم سخته مثلا اگه یکیو شیر بدی اون هم صد در صد می خواد پس هر دو باید شیر بخورن و گاهی باهم گاز میگیرن و زخم میشه سینه ها ...
بعضی میبینی شرایط ندارن شیر خشک میشه راهی جز شیر خشک ندارن

منم نتونستم بدم هم مشکل نداشتن شیر هم نمیتونست سینه رو بگیره . زردیش هم داشت همینطور میرفت بالا گشنه بود . دکتر براش شیر خشک نوشت . دیگه وقتی عادت به شیشه کرد من تازه سینه هام پر شیر شد ‌. ولی دیگه نخورد چون شیشه خوردنش براش راحت‌تر بود . و منی که تا ۷.۸ ماه غصه میخوردم که نتونستم بهش شیر بدم چقد ناراحت بودم. خداروشکر دیگه الان واسم مهم نیست😅

من شیر خودم میدم خیلیییی اذیتم خیلی با یه سینه میدم

سوال های مرتبط

مامان هلی سه قلو ها مامان هلی سه قلو ها ۱ سالگی
خیلی خب مامان های عزیزی که بچه تون همسن بچه های من هستش لطفا بخونین ❤️

وقتی من میگم دارم با بچه م تمرین میکنم جیش گفتن رو دلیل بر این نیس که شما بری به زور بچه رو از پوشک بگیری بچه شب ادراری بگیره استرس بگیره تمرکز و یادگیریش و از دست بده یا کم‌کاری کنه شما اعصابت به هم بریزه سر بچه داد بزنی یا کثیف کاری کنه کتکش بزنی

بچه ی شما توی ۱۸ ماهگی هنوز آماده از پوشک گرفتن نیس نمیدونم دختر خالم ۱۴ ماهگی گرفت دختر همسایه مون ۱۶ ماهگی گرفت منم باید بگیرم نداریم بچه ها با هم فرق دارن اون فقط به بچه ش ظلم کرده همین 👌
فقط برای راحتی خودش و جیب شوهرش به زور بچه رو از پوشک گرفته

تا روزی که بچه شما با زبون خودش جیش نگفته به زور از پوشک نگیر


هلمای من ۲ سال و نیمه بود از پوشک گرفتمش همه میگفتن شوهر کردنی شده پوشک داره ولی بچه من اذیت میشد زودتر از اون و حرف مردم ارزشی نداره 🙏


حالا بعضیا بهم گفتن من از شیر هم گرفتمش مثلا تو ذهن خودشون مسابقه میدن با بقیه😃

من ترجیح میدم تا پایان دو سال در کنار شیر حیوانی بچه ها شیر خشک رو بخورن چون شیر خشک غنی شده هستش و موادی که به شیر خشک اضافه شده تو شیر گاو یا گاومیش و یا بز وجود نداره بعد اون هم باز شیر رو ترک نمیکنیم فقط شیر خشک رو حذف میکنیم به جاش شیر حیوانی میدم