۵ پاسخ

حالا من دارم مینالم از اینکه بچمو نمیخوان اون دختر خدانشناسش پای مارو از اونجا بریدن نه دعوتمون میکنن نه بچمو دوست دارن شوهرمم که خوب بود بهم توجه میکرد یکاریش کردن اصلا مثله روز اول نیست بهشم میگن بچتو بغل نکن منم نمیدونم باید چکار کنم.

منم مث تو خیلی نگرانم
دیروز پسرم پشت سرشون گریع میکرد فسقل بچه

اگه با ننه شوهرت مشکلای دیگه ای نداری
بده هی برا خودش
کمکیه
بهترین پرستار ممکن😂خیال راحت به اون یکی برس
حرص نخور
بچه ت اول اخر مال خودته
انقدر دیدم از اینا
بزرگ شدن اهمیت ندادن به مادربزرگ

خودت رو اذیت نکن اونم مادر بزرگشه...بچه منم همینجوریه ..ذهنت رو آروم کن منفی فکر نکن ...بزرگتر بشه بهتر میشه یه موقعی میاد بزور هم نمیتونی بفرستیش خونه مادر بزرگش

به نام خدا...منم تو یه ساختمونم اصلا رو نمیدم مادرشوهرم دخترمو بغلم که میکنه من وایمیسم نگاش میکنم و از دستش میگیرم

سوال های مرتبط