۴ پاسخ

چند روز پیش جاریم با بچه هاش اومدن خونم بعد از ناهار دخترش که ۲۰سالشه از میله ی بار فیکس پسرم آویزون شد و چون وزنش زیاده و خودش هم فشار پایین یهو افتاد فوری رفتم سمتش اولش خوب بود بعد دوسه دقیقه تو بغلم سیاهی چشمش رفت و فقط سفیدش موند و کلا بی هوش شد انقدر استرس کشیدم از موی سرم تا ناخن پام دو ساعت داشت می لرزید فشار خودم اومد رو ۷چه مکافاتی کشیدم اون روز
تا الان زیر شکمم درد میکنه ولی خدارو شکر حرکت بچه رو حس میکنم تا الانم کامل به خودم نیومدم
خدا بخواد نگه داده چیزیش نمیشه این استرس کشیدنا دست ما نیست
ان شاءالله چیزی نمیشه نگران نباش

ای خواهر مازناخیلی ساده ایم ازساعت ۵ بیدارم بخاطر ی خواب مظخرف ک روانم بهم ریخت اخه خدا ک هس غمی نیس

نه عزیزم با یه بار استرس چیزی نمیشه

نگران نباش میتونی بری بهداشت قلبش روچک کنی،،، فقط صداش میاد...

سوال های مرتبط