۸ پاسخ

من دیشب‌تت صبح تو‌ تختم‌ آروم آروم ب حال‌خودم گریه کردم از اینکه‌بچه‌خواهرشوهرم هسمن پسرمه‌عین ی زن بیس ساله‌کنار‌مامانش میشینه حرف میزنه و خودشو شیرین کرده بچه من فقط مشغول شلوغی دیشب مادرشوهرم گفت این زبون نفهمه چیزی‌نگفتم‌بعدش گفت ی چیزی ب بچشون میگیم ناراحت میشن🥲🥲

دختر من اصلا معروفه به جنب و جوش و تحرک زیاد من که دیگه رد دادم خواهر یعنی آروم راه رفتن اصلا براش معنی نداره.فقط میگه بدو بدو کنه

فک کنم هممون تو همین شرایطیم

دختر منم همینه پریروز رفتم دکتر مغذ و اعصاب دارو برام نوشته برای کنترل خشمم

عزیزم پسر منم همینه الان از خونه مامانم اومدم اینقد اذیت کرد و از پله بالا و پایین کرد و به همه چی دست زد و همه چی رو به هم ریخت خستم کرد قسم خوردم تا عاقل نشه دیگه خونه هیچکی نرم الان از دست درد پا و کمر دارم میمیرم

فکر کردم فقط پسر من اینطوریه🥲😭

دقیقا منم دخترم اینه مگه برن مدرسه خوب شن

ماهم وضعیتمون همینه خونه نشین شدیم هیچ جا نمیریم

سوال های مرتبط