۷ پاسخ

نارحت نشو گلم ولی دیگ از این حرفا نگو چون آسیب میبینه

دختر منم همینه عزیزم یه موقع خیلی ناراحت بشه موهاشو می‌کشه🫠من فقط دستاشو آروم میگیرم می‌بوسم آروم میشه کم کم اصلا واکنش نگران کننده نشون نده چون کارشو تکرار میکنه

اقتضای سنشونه دختر منم ب پسر عمه هاش و خاله هاش وابستس مهمونی رفتنی یا مهمون اومدنی مصیبته فقط گریه میکنه ک منم باهاشون برم یا شما برین من نمیام بزرگ تر ک بشه درست میشه

وای دختر منم هرکس میاد پشت سر چنان اشکی میریزه من باید تا نیم ساعت ارومش کنم نمیدونم چرا اینجوری شده قبلا نبود بخدا

همشون همینن

همشون همینن

مقتضای سنش هست نگران نباش

سوال های مرتبط

مامان قلب من شایانم🤱 مامان قلب من شایانم🤱 ۳ سالگی
رفتیم بیرون بعد پسرم اون اسباب بازی را دید رفت بازی کرد بعد داشتیم میرفتیم پسرم نمیومد میگفت که باز میخوام بازی کنم شوهرماعصابش خورد شد نمیومد جیغ میکشید و گریه دیگه مامام زوری اووردش تو ماشین بعد شوهرم صداشا برد بالا گفت ککه سگ به ترکی گفت بعد گفت میزنم تو دهنتا جیغ نکش بعد دیدم دوباره جیغ منم جوری پسرم زد و گوشما کشید دیگه اعصابم خورد شد و محکم زدم تو شونش اینقدر اعصابم خورد شده 🥺😔😔😔😔 بعد شوهرم میگفت هرچیم براش بخری باز اونجوری ها تربیت کردنای تو دیگه بیا اینم تربیتت گفتم من میگم نگیر یه چیزا ولی تو میری میگیری میگه ولش کن گناه داره نزار صداش در بیاد من تربیت کردم هیچی باز جیغ کشید گفت زهرمار میزنمتا 😏😏😏😒😒😒 اومد بالا بگم ها برا دختر خوارت خوب قربون صدقش میری تا یذره گریه میکنه دایی دایی میکنی چته زورت به این بچه رسید این حرفاشا رفت رو مخم منم زدمش اینقدر اعصابما خورد کرد 😩😔😔😔😔 اعصابم خورد شد بچما زدم بعد اومد پفک اوورد که با باباش بخور باباشم یه اخمی کرد دیگه پفک را نییورد اینقدر دلم برا بچم سوخت گفتم نگاه کنا بچما میره منت یه مشت گوها را میکشه اخرش اینجوری 😔😔😔😔
مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی
مامان قندکوچولو🙆🏻 مامان قندکوچولو🙆🏻 ۳ سالگی
امروز یه اتفاق خیلی بد واسه پسرم افتاد حالم از اون موقع بده هی اون صحنه میاد جلوی چشمم و حالم دوباره بد میشه 😞😞
بردمش دسشویی بعد گلاب به روتون پیپی داشت وقتی پیپی کرد من داشتم میشستم اونجایی که پیپی ریخته بود رو بعد پسرم عادت داره هی پامیشه میره یه طرف دیگه میشینه پیپی میکنه ، امروز نذاشتم گفتم همینجا فقط پیپی کن بعدکه کارش تمام شد موقع شستوشو پاشد رفت یجا دیگه بشینه یهو پشتش خورد تو دیوار و با سر و صورت پرت شد تو سنگ دسشویی و یه صدای خیلییییی بدی داد سرش و جیغش رفت بالا و خون از دماغش شروع کرد چکه کردن جیییغ میزد و گریه میکرد پیشونیش اندازه یه گردو اومد بالا و سیاه شد
منم همون موقع که این اتفاق افتاد حالم بد شد سرم سنگین و سِر شد و از شدت ترس گلاب به روتون شروع کردم بالا آوردن و دستو پام می‌لرزید
دیگه سریع با مامانم بردیمش بیمارستان و عکس هم گرفت از سرش گفت چیزی نیست فقط اگر بالا آورد باید ببریدش اسکن بشه
خیلی استرس دارم خیلی دارم دق میکنم از این قضیه 😭😭😭😭