۱۵ پاسخ

بگو اگه کیکم بده سلیقه خودت بد بوده ک همچین ایده ای فرستادی
بعضیا چ پرروان😬

باید میگفتی خودت میتونستی درست کنی و التماس میکردی این دفعه درست کن منم برات مشتری میفرستم عالی شده دستت دردنکنه و خسته هم نباشی بعضیا شعور حرف زدن ندارن متاسفانه بلدم نیستن حرف نزنن

سلام کیک کیلو چند درست میکنید

سلام مامانا من کارم اتلیه هست . بدون رفتن ب اتلیه و هزینه زیاد بجاش عکس ساده بفرس اتلیه تحویل بگیر با کمترین هزینه
طراحی برچسب کتاب دفتر . آتلیه کردن عکس تغییر پس زمینه تغییر رنگ لباس و....... با قیمت ناچیز با یکبار سفارش مشتری دائمی ما باشید
در روبیکا کانال دارم با ۵سال سابقه کاری
آتلیه سنا
لینک کانال: https://rubika.ir/atoleya_sana

به تخم چپ مهدی
پول بزن به جیب و بهش فک نکن
فقط چنین مواقعی
جواب بده بهشون بگووووو


ععععععججججججججببببببببب

سلام مامانا من کارم اتلیه هست . بدون رفتن ب اتلیه و هزینه زیاد بجاش عکس ساده بفرس اتلیه تحویل بگیر با کمترین هزینه
طراحی برچسب کتاب دفتر . آتلیه کردن عکس تغییر پس زمینه تغییر رنگ لباس و....... با قیمت ناچیز با یکبار سفارش مشتری دائمی ما باشید
در روبیکا کانال دارم با ۵سال سابقه کاری
آتلیه سنا
لینک کانال: https://rubika.ir/atoleya_sana

برا تو قشنگ تر شده آفرین واقعا حوصله و هنر میخواد

از آدمای بی لیاقت هیچ انتظاری نداشته باش
والا عکس کیک شما ۱۰۰برابر بهتر و قشنگ تره
میگفتی اگه راست میگی درست میکردی به منم منم که نیست

دقیقه نودی زدی کیک ب این خوبی از سرشم زیادیه
این دیگه چ حرفی بوده ک زده

والا برا تو قشنگ تره

چه قشنگ عالیه 😍.

عالی درست کردی عزیزم😘😘
اون شعور خودش رو رسونده🤦‍♀️

برای شما که قشنگ‌تره

عالیه عزیزم افرین .
خب بگو درست میکردی چه کاریه اومدی منت سر من میزاری مگه نامه برات داده بودم

این عکسی بود که فرستاد

تصویر

سوال های مرتبط

مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۳ سالگی
سلام به روی ماهتون🌹، چه خبر ؟؟ همه چی رو به راه؟
ما که تصمیم داشتیم برای تولد آرتا بریم کاشان ولی دیروز تغییر نظر دادیم و هتل تو اصفهان گرفتیم صبح حرکت کردیم چند جایی ایستادیم ساعت ۳ بود رسیدیم  هتل آماده شدیم رفتیم کیک خریدم🎂(شیرینی فروشی خورشید) بعد از تم تولد بادکنک خریدیم پیش به سوی نقش جهان  مکان مورد علاقه من🥺 نگم براتون چه بادی یهو شروع به وزیدن کرد با عکاس هماهنگ کردیم امد چندتایی عکس گرفت ولی اون برنامه ریزی که داشتم نشد، آرتا قشنگ من۱:۲۶ دقیقه شب ۴۰۱/۲/۱۲  بدنیا امد یعنی من الان رو تخت بیمارستان با تمام نگرانی ها دراز کشیده بودم چون آرتا ۳۵ هفتگی سزارین اورژانسی شدم همیشه تاریخ ۱۱ من کلی حالم بهم میریزه استرس دارم یاد روزی که تکونای آرتا رو حس نکردم ، وقتی پزشک گفت ختم بارداری بچه ضربان قلب نداره وااای چه روز و شبی رو گذروندم🥺 آرتای من میخواست تاریخ ۱۲ اردیبهشت تو بهترین ماه سال بدنیا بیاد خدایا شکرت بابت داشتن پسرم🥰🥰
نگم چقدررررر خسته شدم امروز ولی ارزششو داشت آرتا کلی خوشحاله😍
مامان کنجد مامان کنجد ۳ سالگی
سلام دوستان دو هفته پيش ما رفتيم پشت بوم خونمون كباب درست كنيم بعد موقع شام يهو باد شديدي گرفت جوري كه تمام وسايلو اينور اونور پرت ميكرد ، بچم اولين بار انگار همچين صحنه اي ميديد و به شدت ترسيد و گريه كرد و باباشم سريع بردش پايين ولي با اينحال ترس افتاده تو دلش كلا ار باد ميترسه حتي يه نسيم خنك، كلا دوست داشت بره رو تراس يا پشت بوم الان اصلا احازه نميده درو پنجره رو باز كنم، بردمش پارك به اصرار خودش باد كه ميزد يكم ميگفت بريم بريم خونه اصلا خيلي ناراحتم ، ديروز تو ماشين هم ميگفت شيشه رو بدين بالا چرا ماشين تكون ميخوره, خيلي ناراحتم بچم يهو ترس بدي افتاد به جونش .ديروز تو ماشين شيشه رو يكم دادم پايين گفتم نوك انگشتامونو بديم بيرون ببين چه خوبه باد ميزنه يا موهامونو بديم بيرون باد ببين نميبرتش فقط با موهامون بازي ميكنه اونم خوشحال شد و خنديد و هي عروسكشو ميداد بيرون تا اونم بازي كنه با باد خداروشكر يكم ديروز به خير گذشت ولي باز تا توي خونه پرده تكون بخوره نگاش سريع ميره سمت پنجره ، خيلي نگرانم ميترسم اين ترس روش بمونه ، چه راهي دارين كه كمكش كنم ؟
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۳ سالگی
سلام عشقا خوبید؟؟ روز گل پسرای گهواره مبارک تنشون سالم و لبشون خندون باشه ، شاهد موفقیتاشون باشید🥰😍
هفته پیش که پست گذاشتم چند ساعت بعدش یه تصادف وحشتناک داشتیم خودم که حسابی داغون شدم 🫠 فقط خدا آرتا رو برامون مثل گل نگهداشت خدایا شکرت 😍 من و همسرم از ناحیه کمر صدمه دیدیم سر من ضربه بدی خورد که تا دیروز درگیر دکتر بودم خداروشکر بهترم ولی دست راستم تاندومش کشیده شد و درد خیلی بدی دارم🥲 و مقصر هم ۲۰۶ بود که از سمت راست یهو با یه سرعتی پیچید جلوی ما که از دوربرگردون دور بزنه ، یه آقای مسن و بشدت عصبی بود که به همسرم میگفت بزار پسرام بیان تو رو قیمه قیمه کنن، نمیدونم تو حالت درد و خونریزی سرم یهو سرش فریاد کشیدم😐( خودم از حرکتم ناراحتم) فقط بهش گفتم اگه بچم چیزیش شده باشه زنده ت نمیزارم که ایشون ساکت شد، بعد دوتا پسراش زودتر از مامور و آمبولانس رسیدن، که پسرش کلی امد عذرخواهی کرد و با پدرشون بحث که این چه کاری بود چرا اینجوری رانندگی میکنی، به هرحال ما رفتیم بیمارستان هفته ای پر از درد و تنهایی رو گذروندیم🌹 ،ولی  عقب افتادم از برنامه ریزیام حتی نتونستم یک صفحه کتاب بخونم و تمام کلاسام عقب افتاد این هفته هم باید استراحت کنم ، آرتا رو هم نتونستم کلاس ببرم بچم هی بی تابی میکنه، قدر سلامتیتون رو بدونید خوشگلای من، همیشه شاد باشید 🥰🌹😍