مامانا لطفا جواب بدید
شما تا چه حدی خواسته های بچتونو فراهم میکنید؟؟؟
هرچیزی که توانشو داشته باشید براش تهیه میکنید یا گاهی عمدا میگید نه ....
مثلا دیروز با پدرشوهرم بازار بودیم دخترم گفت بریم پارک کلی زار زد هرکاری کردم آروم نشد پدرشوهرم بردش پارک البته خیلی وقت بود هم نرفته بودیم پارک ...اما اگه با باباش می‌بودیم اون لحظه مطمئنن نمی‌نمیبردیمش پارک چون دیروقت بود و شرایطش نبود ....
یا مثلا سر لباس پوشیدن مدام لباس عوض میکنه هر لباسی بخاد میپوشه منم آدم حساب نمیکنه حریفش نمیشم
اما دیروز که خاست لباس دخترعمشو بپوشه محکم گفتم ن و اگر لباس کس دیگه ای رو بپوشی همین الان میزاریم میریم خونمون ...خلاصه دخترم سریع لباسو پس داد اما یکم بعدش زد زیر گریه و گلایه کرد ..اما لباسو ندادم بهش ...
من و شوهرم اکثر خاسته هاشو فراهم میکنیم اما یجا هایی که خیلی سخته رو نه میگیم
میترسم عادت کنه هرچیزیو بخاد و نتونیم انجام بدیم
خصوصا که خاهرش.هرم 9 سالشه همینطوریه با گریه همه خاسته هاشو به کرسی مینشونه

۶ پاسخ

من واسه لباس معمولا میذارم اونیکه دوس داره بپوشه
مهمونی که میخوایم بریم چنتا لباس آماده میکنم و میذارم انتخاب کنه چون بچه ها تو این سن هرچیزی دم دستشون باشه و راحت باشن میپوشن
مثلا همین دیشب رفتیم بستنی خوردیم اون باز بهونه فالوده گرفت ولی نگرفتیم واسه،ش‌که عادت نشه چون ی پفیلا هم خریده بود قبلش..مثلا میاد چنتا اسباب بازی به من نشون میده میگه به بابا میگم بخره میره به باباش میگه میذاریم چند وقت میگذره به ی بهانه ای تشویقش می کنیم و یکیشو میخریم

من اساسا تو بحث خرید زود فراهم نمیکنم ک بد عادت نشه

هر کاری تو خونه بخواد انجام بده
کاریش ندارم تا جایی ک ب خودش اسیب نزنه

در مورد لوازم دیگران
میگم ک خواسته و اجازه صاحبش مهمه ..

دخترم بشدت قانعه.ببرم پارک یکم گریه مکنه موقع برگشت ولی عادیه نمیزارم لوس بشه یا بگم باشه ده دیقه دگ.باید یاد بگیره ک هرچیزی تایمی داره.برا خوردن خابیدن رفتن گشتن.حتی یکی هم میاد خونم مخاد باهاش بره یکی دوبار گذاشتم دگ شده عادت براش قبل اون شخص بیرون تو راهرو منتظر وایمیسته.دگ نمیزارم شده قایمکی میرن ولی نمیزارم بره.

هنوز خیلی کوچیکه تازه شروع تربیته
پسر من انقدر گریه نمیکنه ولی خیلی نق میزنه، ما یسری قانون داریم اونارو رعایت میکنیم، مثلا سوپر مارکت نمیتونه بیشتر از یه خوراکی برداره، یا پارک بیشتر از یه تایمی نمیمونیم، یا از خونه کسی نباید چیزی بیاره با خودش البته اینو اوایل انجام میدادچند بار ک منعش کردم گریه کرد ولی رو حرفم موندم و دیگ کم کم یاد گرفته
ولی در کل سخت نمیگیرم، لباس و اینکه چی میخوره یا چی میپوشه و خیلی وقتا میزارم کارشو انجام بده

اگ گفتی نه
دیگ جمله ات تحت هیچ شرایطی نباید عوض شه
بچه با گریه میخواد حد و مرزهای پدر و مادر رو بشناسه
و شما باید براش تعیین کنین

میشه بگید کجاها نه میگید؟چطور کنترلش میکنید؟

سوال های مرتبط

مامان مامان دختری مامان مامان دختری ۲ سالگی
سلام خوبین این همه اومدم گریه و ناله کردم اما فک میکنم زخم دخترم خوب شد بسته شده اما هنوز کرمش رو ادامع میدم که انشا الله جاشم کامل بره این دفه ذبگه میخاخ تحت نطر دکتر گوارش بزارمش قبلا هم برده بودمش اما ی مدت خوب سد قط کرذم دارورو بعد اونم گاهی یبس میشد که ی جور تو دسشویی با ترس یا تو بغلم دفعش میداد اما دگ نمیخام بهش فشار بیاد بخدا اگر میشد کل عمر پیدرولاکس بخوره مشکل نداشتم و میدادم دعام کنید بچه هایی که منو میشناسن میدونن چقد سختیا کشیدم الیته نمیگم خیلی اما خب سختی کشیدم یکیش امسال نمیخام حرفش بزنم بیماری بود که مجبور شدم شش هفت ماه همه رختو با اب جوش بشورم و استرسا و گریه ها که کردم و کشیدم اون روزم اون اتفاق که شوک بدی بهم داد بازم خداروشکر که زخم دخترم بهتر شد خیلی و فک کنم خوبه باز برم دکتر میگم ببینه خودمم که باید ی وقت بزارم برم دکتر روانپزشک چن سال این وسواس و ترسو دارم به دوش میکشم مامانم میگه گرمیجات بخور اما فک نمیکنم اثر کنه بالاخره ک وسواس فکری با ی دوره قرص حل میشه همیشه که نیس امیدوارم دخترمم روز ب روز بهتر بشه و خدا همه مادرای مث من و بقیه مادرارو کمک کنه