۱۰ پاسخ

مامانای اینجا درد دارن که میگن بزن برقص ندارن که عزیزم
من خودم سزارین اولم درد داشتم وقتی سوند برام گذاشتن دردش عجیب بود غیر قابل تحمل
اما سزارین دومم اذیت نشدم
بعضیا اذیت میشن بعضیا نه چرا مامانارو قضاوت می‌کنی تو از دلشون خبر داری که میگی الکی میگن

وای دقیقا اصلا درد نداره من بعد اینکه زدن میگفتم پس چرا میگن درد داره بعد تازه میگفتم من تو این عمرا نمیتونم دستشویی کنم دکتر میگفت چرا عزیزم الانش هم داری میکنی😂😂

برا من درد و سوزش سوند وحشتناک بود جوری ک یواشکی اشک میریختم تا ۳هفته بعدش هم سوزش ادرار داشتم ک گفتن بخاطر همین سونده
فکر کنم بدن هرکسی یجور متفاوت واکنش نشون میده نسبت ب سوند

سوند درد نداره ولی یه حالت ناخوشایندی واسه من داشت چون من همیشه رو ادرار اذیتم‌ اون موقع که سوند وصل شد فقط التماس میکردم درش بیارین برم‌دسشویی یه حس بدی بهم داد

برا شما سوند وصل کردن عمل کردن برا من ۵صبح سوند وصل کردن ۲ظهر بردنم عمل سوند هرچقدر بمونه حال آدم بدتره یه چیز چندش واضافیه

بعضیا واقعا درد داره براشون من خودم اصلا درد نداشتم اما ی مامان بیچاره دیگه ک سوند زدن از شدت درد عرق سرد میکرد و هی ناله میکرد نمیدونم چرا

کاربرد سوند و تاحالا نمیدونستم🤦🏻‍♀️😂خودش از مثانه ادرارو تخلیه میکنه؟

خب ادامش من منتظرم

وای سوند از فوبیاهای منه، تجربه ندارما
زایمانم ۱ ماه دیگس
چیکار کنم خدایا
خیلی ازش ميترسم

سوال:کسی عکس آتلیه ای نمی‌خواد فقط 40
دوتا بشتر بخواین دونه 30
کلیپ مناسبتی هم 40

سوال های مرتبط

مامان پاشا🩵 مامان پاشا🩵 ۱ ماهگی
پارت دوم#
زایمان سزارین

من نشستم رو تخت یه دکتر بیهوشی اومد که آمپول بی حسی بزنه گفت اصلا تکون نخور کل کمرمو بتادین و ضد عفونی کرد بعدش دوتا آمپول زد به کمرم که یکم درد و سوزش داشت
بعد دختره بالا سرم بود با دستش هولم داد گفت زود دراز بکش خلاصه دراز کشیدم آوردن پرده زدن جلو صورتم و دستگاه فشار و اکسیژن وصل کردن بهم من کم کم حس میکردم پاهام داره داغ میشه و بی حس بعد یه چیز مهم دیگه که من که گفتم بعد از بی حسی سوند بزنن اونا هم تو اتاق عمل یادشون رفته کلا نزدن😂😂😂😂😂
دیدم دکترم اومد شروع کنه ولی حس میکردم یه کار داره
می‌کنه واااای که من تو همه ی این لحظه ها کلا استرس و
ترس و دلهره داشتم
هیچ دردی نمی‌فهمیدم ولی می‌فهمیدم دارن هی تکونم میدن شکممو
بعد یه فشاری میدن بالای شکممو که بچه در بیاد که دو بار فشار دادن نی نی دراومد😜😍🧿
بعدش تو حین عمل من دو بار نفس تنگی گرفتم که اکسیژن زدن واسم بعدش دیدم هیچ دوستم انگار داره کش میاد داشتن میدوختن تو شکمم حس خالی و سبکی بود دو بار هم فشار دادن شکممو دوختن تموم شد دکترم اومد تبریک گفت خسته نباشید گفت به همکاراش و رفت بعدش پرده رو برداشتن منو بردن ریکاوری یه ساعتی موندم اونجا که بازم نفس تنگی داشتم بعدش نی نی رو گذاشتم رو سینم بردن بخش که بدترین چیز ممکنی که من تجربه کردم فقط لرزش بعد از عمل بود یعنی داشتم اینقدررررررررر می‌لرزیدم و دندونامو بهم میکوبیدم دندون درد گرفته بودم یعنی تا یکی دو ساعت بعد از عمل من فقط می‌لرزیدم که گفتن اثر آمپول بی حسیه خلاصه بعد از ریکاوری منو بردن بخش که من خیلی بی حال بودم همچنان می‌لرزیدم بعد همسرمو مامانمو دیدم منو رو تخت بخش خوابوندن
پارت سوم
تاپیک بعدی#
مامان کایان 🩵🚙 مامان کایان 🩵🚙 ۶ ماهگی
زایمان سزارین پارت سوم)
بعدش اومدن داخل اتاق لباس پوشوندن سروم وصل کردن منم خیلی ترسیده بودم میلرزیدم اصلا آمادگی نداشتم ولی وسایل های پسرم و پرونده ام پیشم بودن چون دکتر گفته بود تا تاریخ نامه ام نزدیک بیمارستان بمونم بعدش گفتن دراز بکش سوند رو بزنیم من با گریه گفتم میشه شوهرمو ببینم گفتن آره دراز کشیدم همون موقع کلی اب اومد کیسه ابم کلا پاره شد دیگه سریع نشستم رو ویلچر گوشیمو با طلا هام گرفتن گفتن ما میدیم به شوهرت و نذاشتن ببینم مامانمو و شوهرمو بعدش پرستار برد تا در اتاق عمل از اونجا به بعد یه آقا بود که برد تا در اتاق عمل بعدی که راهش (یه راه رو دراز بود) همون لحظه هم حرف میزد که شوهرت چی کاره اس چند سالته بعدش دیدم وارد اتاق عمل شدم ۵تا پسر بودن همشون ادکلن زده و به خودشون رسیده بودن یه لحظه فکر کردم رفتم عروسی 😂🤣بعدش از رو ویلچر بلندم کردن گذاشتن رو تخت عمل در همین هین دکترم اومد منو دید خندید و رفت من نشسته بودم رو تخت که دکترا هوون پسرا ازم سوال میپرسیدن و میخندون منو بعدش دکتر بیهوشی اومد و داشت آمپول میزد که دکترم اومد نشست آمپول رو زد در همین هی ازم سوال میپرسیدو میخندوندن اصلا درد بیحسی رو نفهمیدم دکترم اومد از دستم گرفت گفت اصلا استرس نداشته باش و به دکتر بیهوشی گفت دخترم از ۳۴هفته هی میگفت می‌خوام زایمان کنم بچه داره میاد گفتم کیسه ابم ترکید گفت پس واسه چیزی که ترکید کاری نمیشه کرد 😂 بعد سریع گفتن دراز بکش گفتم من بی‌حس نیستم دکترم با خنده گفت اورژانسی هارو بدون بی حس عمل میکنم خندیدم بعدش گفت شوخی میکنم الان بی حس میشی
مامان 🩵🩶💙محمدرضا مامان 🩵🩶💙محمدرضا ۸ ماهگی
آنژیوکت رو بد جا زد و اولش از آرنج دستمو نمیتونستم خم کنم ، بعدشم که خم میشد خون برمیگشت تو سرم🤕
بعدش سوند رو آوردن، سوند هیچ دردی نداشت فقط یه سوزش کوچولو و یه حس بد که همش فکر میکنی میخواد دراد😑🤕
ساعت یه ربع به یازده با ویلچر اومدن ، بردنم اتاق عمل ، مامانم و خواهرم و خواهر شوهر موندن تو اتاق و ازم خدافظی کردن🥹 و همسرم تا در اتاق عمل اومد🥺 هیچ استرسی نداشتم ، شب نخوابیده بودم چون داشتم آشپزی میکردم برا چند روز ، حسابی خوابم میومد😴جلو در اتاق عمل هم باز فشارمو و ضربانمو چک کردن و چند تا سوال پرسیدن ، بعدش بردن اتاق عمل شماره ۱۱ ، نشستم رو تخت ، تا دکتر خودم بیاد ، دکتر بی حسی گفت خم شو جلو ، آمپول بی حسی رو زد به کمرم درد نداشت ولی باز یه حس خاصی داشت ، یه فشاری به کمرم میومد که یکم‌ ناخوشایند بود ، بلافاصله کمک کردن دراز بکشم و پاهام داغ شدن و دیگه نتونستم تکونشون بدم! دکترم اومد ، اول شروع کرد جای عملو ضدعفونی کردن و بهم‌گفت که نترسم داره ضدعفونی میکنه و متوجه میشم، بعدش گفت که میخوام عمل شروع کنم آماده ای؟ گفتم یس😁😎 از سقف نور چراغ یه جوری بود که دیده میشد دکتر داره چیکار میکنه😮😵‍💫
مامان کایرا مامان کایرا ۱ ماهگی
مامان آریا مامان آریا ۱ ماهگی
تجربه من از عمل سزارین ☺️
ما صبح ساعت پنج رفتیم زایشگاه بابک ( تهران) اومدن
اول آزمایش دادیم بعد ان اس تی گرفتن بعدش سوند وصل کردن،
سوند اصلا درد نداشت ولی یه حس بدی داشت اما قابل تحمل بود ، البته من خودمو سفت گرفته بودم باید شل کنین تا لذت ببرید 🤣
بعدش که دیگه نوبتم شد رفتم داخل اتاق عمل ،خییییلی ترس داشتم از ترس مثل بید می‌لرزیدم ....
رفتم پرسنل و دکتر خیلی خوش اخلاق بودن ، صحبت میکردن ترسم از بین بره.
آمپول بی حسی که مبخواستن بزنن بهم گفتن شل بگیر تا به تزریق دوباره نرسه منم گوش دادم...اصلا درد نداشت ...هیچ دردی نداشت حتی از سوند وصل کردن راحتتر بود ، دراز کشیدم کم کم بدنم‌گرم شد و شروع کردن به کار چند تا پرستار هم بالا سرم هعی صحبت کردن ...
که یهودکتر گفت خییییلی اب داشت کیسه ات ، بچت هم اب خورده ، دستگاه انداختن آب توی دهنش کشیدن و من خیلی ترسیدم تا صدای گریه اش اومد....
باز پرستارا اومدن به شوخی و که شبیه توی و لباش شبیه توی و این حرفا ....
ادامه شو میزارم