۱۲ پاسخ

چون هورمون رشد همزمان با هورمون خواب ترشح میشه و دندونشون موقع خواب درمیاد ؛لثه هاشون وقتی خوابالو میشن و قبل از خوابیدن خیلی درد میگیره شاید برا همون پستونکو گاز گازی میکنه.. اگه پستونکو ندادی بهش ، حتما دندون گیر و مسواک انگشتی بده دستش گاز گازی کنه دردش اروم شه..
دندونگیر هم فقط مارک بیبی لند خوبه بقیه شون سفتن تو دهن بچه هم خوب جا نمیشن 🌹

نه بابا هیچی نمیشه منم دیدم هی الکی میخواد بخوره روز هم چون فقط موقع خواب میخورد دیگه بهش ندادم دو سه شب اول بهونش گرفت الان دیگه یادش رفته

عزیزم دقیقا مثل ماهان تاپیک منوبخون خیلی سخت بودهزارتاپستونک خریدم فقط ۱ روزسالم بودفرداش سوراخش میکردمنم یهویی گرفتم ولی خیلی نق نقوشده وجیغ میزنه وگریه میکنه امامن پشیمون نیستم

من تصمیم دارم پستونک و بعد از شیر بگیرم . چون تو موقع از شیر گرفتن پستونک کمک حال میشه

بنظره من اینهمه وایسادی میزاشتی واکسنشو بزنه بعد ،واکسن ۱۸وماهگی سخته پستونک براشون دلخوشیه منم بعد واکسن ازش میگیرم اما نه یهویی روزا نمیدم شبا میدم یه مدت بعد شبام هی کم‌میکنم ،بچه یهویی دنیاشو گم میکنه نمیدونه چیشده

خوبه والا برخوردش
هیما قیامت کرد

همین یهویی خوبه
من واسه پسرم تا یکسالگی دادم وبعدش قیچیش کردم انداختم توخونه خودش چندباری رفت گذاشتش دهنش دید نمیشه ولش کرد

رزا که پستونکی نیس ولی سر شیشه هاشو میجوعه،،اونم اونته گرونه آخر سر رفتم شیشه شیر بیبی لند طرح اونت خریدم خداروشکر قبول کرد باز اونا ارزونن🥲من خودم پستونکی بودم قشنگ یادم میاد بزرگ بودم رفتم دستشویی اونجا از دهنم افتاد دیگه نخوردم،الان از مامانم پرسیدم میگه ۴ سال داشتی🤦‍♀️🤦‍♀️تا اون موقع خوردم

از شیر که نگرفتیش؟ شیر میخوره یا شیر خودتو یا شیشه؟

منم یهویی گرفتم،الان دم دستم هست ولی نمیدم بهش
مسافرت هستیم شبا خسته میخوابه نمیدونم بیام خونه چجوری بشه

من قصدم بعد ازواکسن 18ماهگیه
الانم پستونک گاز میگیره هفته ای یدونه خراب میکنه و میخرم واسش تو پیک دندون درآوردن اسیاب و نیش هستش درد داره

من ک نتونستم ترک بدن دقیقا دختر منم جفت پستونک هاش پاره کرد شب اصلا نخوابید فقط گریه میکرد نزدیک واکسن 18 ماهگی هم بود دوباره خریدم 😐شب فقط با پستونک می‌خوابه

سوال های مرتبط

مامان هیما💕 مامان هیما💕 ۱ سالگی
پرسیدین شب چجوری بدون پستونک هیما رو خوابوندم
من ادعا ندارم والا🫠چیزی ک برام جواب بوده و تجربمو میگم بهتون ببینین شاید واسه شماام جواب بده
هشت روز پستونک گرفتنم طول کشید.
روز ۱: پستونک رو یکم فقط سوراخ کردم،موقع خواب میدادم دستش ،گریه کرد نق زد بداخلاقی کرد هی گفت درستش کن ولی صبوری کردم،بردمش بیرون یه تایم طولانی ، شب موقع خواب طبق روال پستونک سالم بهش دادم.
روز ۲: یکم سوراخ بزرگ تر شد ، نق و بهانه گیری خیلی شدید شد،بردمش خانه بازی حسابی خستش کردم ،شب با شیر خوابید بدون پستونک ولی در طول شب هروقت بیدار شد پستونک سالمشو بهش دادم.
روز ۳:کلا سر پستونک رو بریدم،تخم شربتی درست کردم ریختم روش گفتم اه اه شده،خیلی ناراحت شد گریییه،بهش گفتم بنداز سطل آشغال یا بده به جوجو ها محکم میگرفتش میگفت منه! گفتم زنداییم که بچه ۷ساله داره اومد خونمون سرگرم شدن باهم یادش رفت بهانه گیری کنه،بچه زنداییم هی بهش گفت پستونک خیلی زشته اه اه حالم بد شد من نمیخورم از این حرفا ، در طول شب بیدار که شد گذاشتم پنج شیش دیقه گریه کنه بعد بهش دادم،هر بار بیدار میشد میزاشتم یکم گریه کنه بعد پستونک سالمو میدادم بهش
روز ۴: باز پستونک رو خواست و دید روش تخم شربتی ریخته و خرابه،خودش گفت اه اه و انداختش سطل آشغال😁یکم بعد انگار دلش نیومد رفت برداشت دوباره،باز کلی گفتم اه اه شده خراب شده ، بخاطر تخم شربتی ها نمیزاشت تو دهنش اصلا ، شب وقتی گریه میکرد با صدای بلند میگفتم پستونک اه اه شده یادته؟!میخوای بخوریش؟! خودش گفت نه ولی باز گریه کرد ،هرسری میزاشتم روپام ، دیگه نزدیک صبح که خودم پاره بودم پستونک سالم بهش دادم ک بخوابه
ادامه تاپیک بعد
مامان جوجه طلا مامان جوجه طلا ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبلی...

یه روز گذشت و دیدم هیچ تغییری حس نمیکنه چون نمیمکه و لیسش میزنه🫠

اینم بگم که من از ماه قبل مرتب بهش میگفتم که دخمل مامان دیگه داره بزرگ میشه و یه روز پستونکش میره پیش نی‌نی کوچولوهایی که گریه میکنن و به جاش خرسی(عروسکش) میاد بغلت می‌خوابه، و یه جورایی داشتم تو ناخوداگاهش زمینه‌سازی می‌کردم و مرتب هم عروسکش رو میاوردم کنارش

وقتی دیدم این سوراخ‌های ریز بی‌فایده بوده اومدم یکم با قیچی سوراخا رو بزرگتر کردم
دوتا سوراخ یکی رو نوک پستونک، یکی بغلش

یه روزم اینمدلی دادم بهش دیدم بی‌فایده است و یکم متوجه شده که خراب شده و می‌چرخوندش ولی بازم می‌خوادش

روز بعدی تا حواسش نبود اومدم کامل نوکشو قیچی کردم و گذاشتم زیربالشتش
ظهر خودش که اومدم برداره تا بخوره یهو درش اورد نگاش کرد دوباره گذاشتش دهن ولی فهمیده بود خراب شده دادش به من

منم بهش گفتم واااای دیگه پستونکت خراب شده، بزرگ شدی و میخواد بره پیش نی‌نی‌ها
بیا خرسی رو جاش بغل کنیم و ازش گرفتمش و بدون پستونک خوابوندمش

بریم تاپیک اخر
مامان هیما💕 مامان هیما💕 ۱ سالگی
روز ۵: در طول روز اصلا سراغ پستونک رو نمیگرفت،خودم آوردم براش گفتم چیشد پستونکت؟گفت اه اه شده و خودش انداخت سطل آشغال ، به هرکی میرسیدیم میگفتیم ،مثلا مامان بزرگش داییش دوستاش ، به همه جلو خودش میگفتم پستونکش اه اه شده انداختیم بیرون،شب گریه کرد آب دادم بهش باز گریه کرد بغلش کردم رو پا گذاشتم هی گفتم پستونک نیست ولی قیامت کرد و پستونک رو گرفت!
روز ۶:به جای پستونک شبا هروقت بیدار شد یه دندونی دادم دستش،جیغ کشید پرتش کرد! هی بلند بلند گفتم هیما پستونک رو انداختیم دور! یکی دوبار اول قبول کرد خوابید دفه سوم ک از خواب بیدار شد دیگه بهش دادم راحت بخوابه.
روز۷:در طول روز که اصلا نخواست ، خودمم میگفتم میخوای بهت بدم میگفت نه اه اه! شب موقع خوابم که اصلا نمیخواست،در طول شب بیدار ک میشد میگفت آب و با گریه آب میخورد میخوابید و این شروع پیروزی من بود😁
روز ۸:کلا پستونک به فراموشی سپرده شده بود،درطول شب نق نق میکرد،تختش گهواره ایه،تکونش میدادم بلند میگفتم بخواب عزیزم و خودش میخوابید!
امروزم که روز ۹! امیدوارم بیدارشدناش تا صبح کمتر بشه و دیگه بخوابه! 😄