دلم خیلی گرفته 😔
جاربم دختر عمومه امروز رفته زایمان میکنه نزدیک دوماهه بستری بوده بارداری پرخطر بود آخه هر روز زنگش میزدم حالش میپرسدم میگفتم حالا اونجا گناه داره هم استرس داره هم شهر دیگست آشنا زیاد پیشش نمیره باهم رابطه خوبی داریم
ولی یه هفته پیش یکی از فامیلامون گفت جاریت هفته دیگه زایمان میکنه منم گفتم نه معلوم نیست آخه جاریم بهم گفت مشخص نیست دکتر نگفته چیزی
منم گفتم لابد اون یچیزی همینجوری گفته دیگه
بعد پری روز بیرون بودم باز یکی بهم گفت جاریت پنجشنبه زایمان میکنه
گفتم نه گفت چرا خودش گفت .من همون روز دوبار زنگش زدم گفت که مشخص نیست تا هفته ۳۴ تموم شه بعد سونو بگیرن تا ببینم دکتر میگه زایمان یا بازم باید صبر کنی
بعد الان زنگ زدم رو گوشیش کس دیگه ای جواب داد گفت ۸ صبح رفته اتاق عمل ک زایمان کنه
آخه مگهههه چیه
مگه ب من راست می‌گفت چی میشد
واقعا درک نمیکنم بخدا

.🥰🩷

شاید فکر می‌کنه تو حسادت می‌کنی یا چشم میزنی . دقیقا خاله منم همینه هیچی نمیگه یا دروغ میگه. آخر فهمیدم میگن مثلا من حسادت میکنم چشم میزنم. در صورتی که پشمام ریخته بود اینا چی میگن تو دل من هیچی نیست

شاید یهویی شده کیسه آبی چیزی پاره شده گ رفته .وگرنه چ لزومی داره پنهان کنه ازت دلخور نباش .ما ۵ جاری هستیم باهم صمیمی .راز دار غیبت گو خانواده شوهر کیف میکنیم باهام .

واااای جاری منو داشتی چی😂😂😂
میشینه خونه نقشه میکشه چه دسیسه ای درست کنه ۲۶ سالشه همسن خودمه

عزیزم حتما واقعا دقیق نمی دونسته منم بارداریم پرخطر بود به بعضیا می گفتم شاید مثلا پتج شنبه به بعضیام می گفتم معلوم نیس چون واقعا خودمم نمی دونستم چی میخاد بشه
بنظر من که بنده خدا منظور بدی نداشته چون خودمم تو اون شرایط بودم

عزیزم میگی جاری ها چ دختر عمو بوده باسه چه خواهرت

خب بهش بگو و از خودش بپرس دلیلشو
بهترین کار اینه ک ادما مستقیم باهم صحبت کنند
ب کسی هم نگو