خیلی ناراحتم بچم باسنش قرمز و تاول زده بود فک کردم سوختگی بردم دیروز دکتر گفت قارچ گفتم از چیه گفت از رطوبت از اولی که به دنیا اومده مادر شوهرم و مادرم تا یه هفته باهم پیشم بودن بعد ده روز ایندفعه یه هفته خونه مادرم یه هفته خونه مادرشوهر اون چند روز که باهم بودن باعث اختلافاتی بین مادرم و شوهرم شد الآنم خونه مادرشوهرم هستم اونم نمیزاره پوشکش کنم لای پاش کهنه میزاره باهاش کنار اومدم پسرم جیش می‌کنه میگم باید سریع عوض کنم دکتر گفته از قارچ ولی برای اینکه پسرم خواب و تحمل گریشو نداره نمیزاره عوض کنم و قارچش داره بدتر میشه از طرفیم اون یکی نوش سرماخورده بود به ما نگفت آوردنش پیش پسرم و من و الان جفتمون آنفولانزای بد گرفتیم دکتر به من گفت سه روز بستری باید بشی به نظرتون چیکار کنم شرایط بدی گیر کردم و هر چی به همسرم میگم بریم خونه خودمون میگه تا 40 روزش نشه نمیبرمت گاهی وقتا به فکر خودکشی میفتم

۱۶ پاسخ

من خودم الان دوتا دوقلو دارم از طرفی یه دختر نه ساله و مادر و مادر شوهرمم خونه ماهستن که هرروز به اوضاعی دارن پس که ته دلم راضیم دوتاشونم برن خودم باشم پس منم باید الان خودکشی کنم نهایت میخوان یه ۱۰ روز بمونن برن اونم صبر میکنم همین

اینجوری میخوای یه مادر قوی باشی و بچت رو بزذگ کنی شاید فردا روزی یه مشکل بزرگتر برات پیش اومد به جای راه حل و صبر بازم میخوای خودکشی کنی 😐

کهنه قارچ رو بدتر میکنه پمادارو مرتب بزن و با شامپو بچه بشورش گاهی هم ازاد باشه زیر تشک مشما دار بذار

منم زیر شکم دارم با اینکه طبیعی بودم ماله بچست که میاد پایین من الانم جمع نشد زیر شکمم با اینکه طبیعی بودم مثل جای بخیه دراومده اینا طول میکشه تا خوب شی باید صبر کرد تا بیاد سر روال

با همسرت برو دکتر قضیرو به دکترت بگو و به دکتر بگو پیاز داغشو زیاد کنه با شوهرت حرف بزنه شاید فرجی شد
برو بیمارستان به نظرم بچه هم از تو میگیره بدتر میشه
واسه دخالتای مادرشوهرتم ماشالا الان بیست و شش روز از زایمانت گذشته سزارینم باشی تا الان سرپا شدی به زور بچتو ازش بگیر کلا بچه تو بغلت باشه نزار بهش دست بزنه تا جایی ک میتونی بهونه بیار بگو گشنشه منو میخاد میخام شیر بدم بهش از اینجور حرفا از الان بزاری هر کاری کنه تا اخر همینی
اون قظره ای هم که میگی زیادش خیلی خیلی مضره دستکاه گوارش نوزاد هنوز نارسه انقد دارو اینا میدین خدایی نکردی طوری میشه
تنها موندنتم ما هم این رسمو داریم میگن نباید تنها بمونه تا چهل روز ولی من کلا نه روز خونه مامانم موندم بعدش اومدم خونه خودم راحترم خرافاتو بزارین کنار چی میخاد بشه اخه

اگه طبیعی هستی به این بهانه بگو خدارو شکر خوبم میتونم کارای خودمو بچمو انجام بدم می‌خوام برم خونه اینجا بودن معذب میشم کارایی یا حرفایی بزن که قانع بشه

طبیعی زایمان کردی یا سز بودی

به شوهرت نگفتی بچت این قارچو گرفته از این رطوبطه بگو مادرت نمیزاره کاراشو بکنم شاید یکم نرم شد تو الان یک شازده پسر داری نباید خودتو ببازی باید مواظب بچت باشئ تا حدی که میتونی نزار کسی دخالت کنه بعدنا همچی میفته دست اونا پس قوی باش مواظب خودتو بچه باش

به نظرمبه عنوان پیشنهاد خواهرانه یه مشاوره برو

اصلا فکر نکن ک سخته چون سختر میشه برات بخدا توکل کن و کار درستو انجام بده عزیزم

خب باید باهاش حرف بزنی
هیچ جا خونه خود آدم نمیشه و ادم اونجوری راحت نیست
لااقل خونه خودت فقط خودتی که از بچت مراقبت میکنی و قطعا خودت بهتر میتونی

به دکتر میگفتی با شوهرت حرف بزنه

نمیتونی بری خونه مامانت؟

عزیزم با یه انفولانزا گرفتن و اینا میخوای خودکشی کنی

دیوانه ای دختر خودکشی چرا راه حل هست وقتی میگن بستری شو خب بشو پسرتم خوب میشه رعایت کنین بگو مادرت کمکت کنه

اشتباه نوشتم دکتر گفته از رطوبت

سوال های مرتبط

مامان سوگند مامان سوگند ۱ ماهگی
زایمان قسمت دهم
باورم نمیشد وارد ماه هشتم شده بودم استرسام خیلی کمتر شده بود خیلی خوشحال بودم با وجود پساری احساس بهتری داشتم و فک میکردم تا آخر هشت ماه رو به راحتی میتونم برم تا اینکه با ورود به هفته ۳۱ دکتر گفت جنین پایینتر بهش خونرسانی کمتری شده و این یه هفته وزن نگرفته دخترم ۳۰۰ گرم وزنش کمتر از پسرم بود و دوباره یه استرس جدید، انگار قرار نبود من رنگ آرامش ببینم ، دکتر گفت هفته دیگه بازم بیا باید هرهفته سونوی داپلار انجام بدیم و اگه همینطور پیش بره باید زودتر بچه ها رو دربیاریم تا لاقل قل دیگه که وزنش خوبه سالم به دنیا بیاد، من این یه هفته رو شروع کردم به خوردن چیزای مقوی که باعث وزن دهی میشد و با تموم شدن ۳۱ هفته باید میرفتم پیش دکترم ، مطب که بودیم یهو حس کردم لباس زیرم خیس شد وقتی که معاینه میشدم به دکتر گفتم و دکتر گفت به آبریزش کیسه آب مشکوکی و باید تست آمینوشور بدی همسرم رفت و تست رو گرفت و بعد از انجام تست دکتر گفت که منفیه و نگران نباش ، دخترم هم وزن گرفته بود ولی اون وزن نگرفتن یه هفته پیش باعث شده بود یه ۳۰۰ گرمی وزنش از داداشش کمتر باشه همه سونوها انجام شد و دکتر گفت برو و دوهفته دیگه بیا مشکلی نیست و من با خیال راحت اومدم خونه.
مامان آراد 🐣 مامان آراد 🐣 ۶ ماهگی