بچم ۶ماهشه چجوری بچه رو تربیت کنیم با ادب و آروم باشه الان یه تاپیک دیدم خانومه خیلی ماهرانه رفتار کرده بود با بچش
از الان باید آموزش ببینه من خیلی کار های اشتباه کردم
ببینید خانومه چطور برخورد کرده با پسرش اول اینکه موقع عوض کردن پوشک نداشته کسی بدن بچرو ببینه تا بفهمه خوب و بد چیه موقع لباس عوض کردن همیشه گفته مامانی نگاه نکن لباس عوض میکنم و بزرگتر شده یاد گرفته خودش نگاه نکرده
وقتایی که تو جمع بودن بچه چیزی پرسیده حرفی زده اول جواب اونو داده که به بچه بی توجهی نشه بعد با بقیه حرف زده
خیلی تاثیر داره بنظرم این چیز ها آفرین داره من اشتباه میکردم پوشک بچم و پیش عمه و خاله عوض میکردم دیگه اجازه نمیدم بدن بچمو کسی ببینه
این باعث میشه بچه بزرگتر که بشه بگه اره چه ایرادی داره بزار شلوارم و دربیارم لختمو ببینن
یا وقتی باهام حرف میزنن دیگه می‌خوام اول ببینم بچه چی میخواد خوابش میاد یا شیر میخواد دیگه بهشون اهمیت نمیدم اول بچم تربیت و رفتارش خلق و خوش مهمه
فردا همین بچه بی ادب بار بیاد عمه هاش مسخره میکنن و میخندن بهمون
چون بچه جاریم بیش فعاله جلو همه شلوارش و در میاره ۴سالشه
خواهر شوهرم مسخرش می‌کنه یا بهش میگه وحشی

۶ پاسخ

حتی اینکه موقع عوض کردن و شستن مستقیما دستت به اونجاش نخوره هم مهمه برای تربیت جنسیش
نگیدنمیفهمه چون حتی نوزادایی هستن که خودارضایی میکنن

🫠من اینکار رو میکردم میبردم اتاق می دیدم دنبالم میان تو اتاق گفتم خب چه کاریه بیخیال شدم
یکمی که بزرگتر بشه دیگه کامل این رفتار رو جمع میکنم

دوره تربیت ازتولد تاسه سالگی خانم آمنه روستایی

کاملا درسته عزیزم اینجوری حریم خصوصی رو یاد میگیره

الان که کوچیگه اصلا متوجه نمیشه چی میگی بذار حداقل یسالش بشه

من اموزش علمي رو نميدونستم
ولي خودم مامانم بهم ياد داد اين كارارو بكنم
يه بارم جلوي كسي نه پوشك عوض كردم نه لباس
با شوهرمم حرف ميزنم دخترم حتي جيغم بزنه ميگم جانم مامان اروم ميشه

سوال های مرتبط

مامان دکمه خانم🧸 مامان دکمه خانم🧸 ۷ ماهگی
آقا مارو گول زدن همه میگفتن دوماه اول سخته والا من چندماه اول انقدر بچم آروم بود کیف میکردم از بچه داری اصلا نمیفهمیدم سختی بچه که میگن چیه ولی هرچی گذشت سختتر شد خوابش کمتر شد بهونه هاش بیشتر شد(دلارز اول اصلا گریه نمیکرد ولی هرچی اومد کولی شد😂)جدیدنم وارد فاز وابستگی و چسب بودن شدیم یه دستشویی میرم بدو بدو میاد دنبالم میرم آشپزخونه سشو میاره بین دوتا پام وگریه میکنه و میگه باید بغلم کنی و من بغلش میکنم چون اون نمیخواد منو اذیت کنه فقط میخواد ببینه من دارم رو کابینتا چیکار میکنم درسته یه دستی کار کردن سخته ولی چاره نیست باید با دل کوچولوشون راه بیایم🥺امشب دوساعت طول کشید تا خوابوندمش🤦‍♀️ البته که من دیگه خودمو وقف دادم با بچه داری ورزشمو میکنم به خودم میرسم با بچم بازی میکنم فقط شب بیدار شدنش تو مخمه که ایشالا یا من بپذیرم این موضوعم یا بچم با دل مامانش راه بیاد تا صبح بخواه هر کاریم میشد کردم فایده نداشت که نداشت مثل این که شیر شب به این راحتی قطع نمیشه