سلام مامانا خوبین میخواستم یه اعترافی بکنم که با خودم قرار گذاشته بودم که اگه هیجده ماه تونستم این کارو بکنم بعدش بیام اینجا تحریه هامو بگم که بقیه هم اگه خواستن استفاده کنن
من دخترم از وقتی بدنیا اومد حتی تو بیمارستان هم سینمو نگرفت و من اولین شب زایمان بخاطر این موضوع نخوابیدم و اومدیم خونه ادامه داشت این موضوع و من شیر میدوشم و بهش میدادم کلی دکتر رفتم مرکز بهداشت رفتم و کلی زجر کشیدم بطوری که من ده روزه زایمانمم استراحت نکردم حتی وقتی بخاطر بخیه هام نمیتونسمم درست راه برم و خونه مهمون بود میرفتم تو اتاق شیر میدوشیدم کلی مهمون تو خونه و من تو اتاق و بالآخره دخترم بعد تقریبا پانزده روز سینمو گرفت ولی از روز اول رفلاکس داشت و من کلی اذیت شدم همیشه گریه میکردم نشد یکبار ده دقیقه شیر بخوره اوایل خوب بود رفته رفته بدتر شد اونقدر مک نمی‌زد که شیزم. داشت خشک میشد خیلی روزای سختی بود یک ماه بعد دیگه کم کم نخورد سینمو بازم کلی چالش و دکتر ولی فایده نداشت تصمیم گرفتم که بدوشم شیرمو بدم اوایل با دستی میدوشیدم و بعدش برفی گرفتمکلی تحقیق کردمم کلی زجر کشیدم کلی حرف شنیدم کلی بیخوابی کشیدم و تا یکماه پیش فقط شیر خودمو میدادم دخترم ولی مریض شدم دیگه نتونستم شبا بیدار بمونم تصمیم گرفتم شبا شیرخشک بدم و روزا شیر خودم خداروشکر به طور معجزه آسایی دخترم خورد شبا ولی روزا اصلا شیرخشک نمیخورخ ولی دیگه آخرای شهریور میخوام دیگه ندوشم و کلا تا دوسالگی شیرخشک بدم چون شیرم خیلی خیلی کم شده من بابت این موضوع و مقاومتم و قوی بودنم بخودم افتخار میکنم و اینم بگم هیچکس تو این راه کنارم نبود همه میگفتن عقل نداری شیرخشک بده خودتو راحت کن ولی من خودم نمی‌خواستم با وجود شیر خودم شیرخشک بدم ا

۱۴ پاسخ

منم از اول تا الان شیر خودمو دادم چالشم زیاد داشتم
شدیدا کولیک داشت من 5 ماه تمام هیچی نمی‌خوردم کوچیک ترین چیزی که می‌خوردم پسرم انقد گریه میکرد و جیغ میزد کبود میشد بعدش یک ماه شیرمو نمی‌خورد کامل میدوشیدم تو شیشه میدادم شیرمم کم شد ولی چاره ای نبود بعدا خوب شد خداروشکر شیرمم خوبه وزن دهیش خوب بود از اول

چه طولانی بود کاش مختصر شو برا ماهایی که خسته ایم بگی 😅

خدا قوت کوثر جان
منی تا الان شیر خودمو دوشیدم و دادم میدونم چقدر این کار سخت و پر چالشه

منی ک ۳ ماه و نیم اینکارو انجام دادم میدونم چقدر سخته
خداقوت💝
منم مریض شدم نتونستم دیگه بدم
از اونورم دخترم با شیر خودم رفلاکس خیلی شدید گرفت و استپ ورنی کرد ترجیح دادم شیرخشک مخصوص بدم

خداقوت عزیزم خسته نباشی خدا دختر گل تو نگه داره برات❤️

عزیزم این انتخاب خودت بوده،اینکه چقدر درست بوده یا نه مشخص نیست چون اونیکی راه رو امتحان نکردی درکل مادری خودش کلی چالش داره مخصوصا اونایی که برای اولین بار مادر میشن، من خودم از ماه دوم شیر خشک دادم و اگه برگردم بازهم شیرخشک میدم چون از هم دخترم الرژی به پروتئین شیر داشت و هم رفلاکس پنهان داشت،نه خودمو عذاب دادم نه بچمو، شوهرم که از همون بیمارستان میگفت شیر خشک بده ولی دوس داشتم شیر دادنو امتحان کنم کنم که از شما چه پنهون اصلا خوشم نیومد،دیگه هم خودم راجت شدم هم بچم بعد اون اروم گرفت و شبا راحت میخوابید، اینو برای این میگم که صرفا هرراه سختی نشونه بهتر بودنش نیست

خسته نباشی

خیلی حوصله داشتی من زیاد تلاش نکردم تا دو سه هفته بعد زایمان سینمو نگرفت شیری هم نداشتم که بهش بدم تسلیم شیر خشک شدم شاید اگر سینم شیر داشت بازم شیر میدوشیدم میدادم بهش

منم شر خودما دادم با تمام سختی هایی که کشیدم فقط خدا کنه انسان های خوب و موفقی بشن تا زحمات ما هم بی ثمر نباشه

افرین واقعا سخته دوشبدن شیر

چه مادر زحمت کشی دستت طلا

خداحفظش کنه تو هم خسته نباشی مادر گل

آخی عزیزم چ عذابی کشیدی ، مادر فداکار🥺 انشالا دخترت بزرگ ک شد جواب این خوبیتو ب بهترین شکل بهت بده و صالح ترین فرزند باشه برات

اینارو نمی‌گم که مادرایی که شیرخشک میدن ناراحت بشن یا بگم شیرخشک بده من خودم با دادن شیر خودم حالا به هر طریقی افسردگی بعد از زایمانم کم میشد
دیگه هیچ وقت بچه دار نمیشم ولی اگه بشم دیگه بخودم تو این موضوع سخت نمی‌گیرم و میزارم خودش انتخاب کنه
بازم خداروشکر ♥️🤲

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۲ سالگی
#قطع کامل شیر
من شیر شب پسرمو بصورت تدریجی قطع کردم و خیلی زیاد هم بچم هم خودم اذیت شدیم چهل شب من با این بچه داستان داشتم بیدار می‌شد و گریه های وحشتناک ،اینسری که دکتر بردم دیدم وزنم کم کرده ،تصمیم گرفتم کلا شیرشو قطع کنم ،دکتر گفت بهتر بچه تا دو سال شیر بخوره ولی نه به این صورت رفتم شیر کم کنم و تدریجی قطع کنم دیدم هی میاد سمتم غذا نمیخوره در یک حرکت تصمیم گرفتم یهویی شیر قطع کنم اصلا نمی‌خوام بگم خوبه یا بده هر بچه ای فرق می‌کنه ولی واقعا برای بچه من با این حجم از وابستگی به سینه تنها راه این بود چون هی سرگرمش میکردم پنج دقیقه بعد باز یادش میومد و گریه شدید چسب زدم نوک سینم گفتم بوف شده مامان دیگه پسر بزرگی شدی باید با لیوان بخوری کلی هم با همسرم باهاش بازی کردیم بهش کلی محبت کردم همش بغلش کردم و میکنم ولی خدایی یهویی خیلی خوب بود خودش میاد میگه بوف و اصلا هم گریه نکرد و تمام تلاشمو کردم نبینه هی سینمو که براش خاطره بد بمونه چسب بهش دادم زدم به پاش گفتم ببین پات بوف شده چسب بزنیم تا از چسب هم خاطره بدی نمونه خلاصه سرتونو درد آوردم قطع شیر یهویی برای من و بچم خیلی خوب بود اصلا گریه هم نکرد وابستگی به خواب هم نداشت که با شیر بخوابه اینارو قبلا قطع کرده بودم انشاالله که وزن گیریش خوب بشه
مامان شکر پنیر مامان شکر پنیر ۱ سالگی
شیر شب هم از چهار ماهگی شروع کردم و از نزدیکترین تایم به وعده شب شروع کردم مثلا پنج ماهگی که غذا خور شد شام می‌دادم بعد نیمساعت شیر و بعد نیمساعت خواب و بعد به ترتیب از نزدیکترین تایم به وعده غذایی شروع به خذف کردم مثلا ده شب رو آب میدادم یک یا دو بامداد رو شیر میدادم بعد کم کم تایم گرفتم از ۱۵ دقیقه شروع کردم و هر سه شب دو سه دقیقه کم کردم تا تایم ۵ صبح که طرفای شش ماهگی بود و واسه دندون و مشورت با متخصص خواب این وعده تا حوالی یازده ماهگی ادامه داشت تا حذف کلی با همون شیوه قبلی شیر روز هم دخترم پنج‌وعده می‌خواد که با بازی و … دو نه دونه حذف کردم البته دخترم خودش تایم شب قبل خواب رو اول حذف کرد چون غذا و آب می‌خواد دیگه شیر تمایل نداشت و کم کم شیر پاستوریزه توی لیوان نی دار بهش دادم تا حس نمیدن درش ارضا بشه و سینه نخواد
البته دختر من یکساله ک شد پنج وعده در ۲۴ ساعت شیر می‌خورد که با آمادگی خودم و دخترم و با توجه به تحقیقات که شیر بعد یکسالگی ارزش غذایی نداره و صرفا یک عادت هست این پنج وعده رو شروع به کم کردن کردیم چون بچه یکساله نهایتا سه وعده شیر باید بخوره و کم کم با پیشنهاد جایگزین مثل میوه های آبدار و خنک و شیر گرم پاستوریزه تو لیوان نی دار و بازی و سرگرم کردنش وعده ها رو کم کردیم و سیزده ماهش که بود خودش کلا دیگه شیر نخورد و الان شیر پاستوریزه می‌خوره