۱۵ پاسخ

تو همین گهواره فراااااوونه😂
طرف میاد راه حل میخواد برا مشکلش مادرایی پیدا میشن‌که فقط میان کامنت تعریف از خودشون و بچه شون میذارن

مشکلی از بنده خدا حل که نمیکنن هیچ بدتر درد دلش هم بیشتر میکنن😁

حس تنفر😂

خوب شاید بچه اش واقعا خوبه و احساس رضایت داره و وقتی مشکلی نداره باهاش و اونطوری نیست بگه هست یعنی؟! من که برام مهم نیست خلاصه ی مادر که با دیدن رفتارا خوب و پیشرفت بچه اش ذوق میکنه چرا باید بدم بیاد؟! اتفاقا لذتم میبرم. اگه شما روحیه حساسی دارید در این موارد اصلا نباید با کسی راجب مشکلات بچه اتون بگید .من خودم ناراحت نمیشم مگه اینکه طرف واقعا سرکوفت به من بخواد بزنه و بدون اینکه من چیزی بگم یهو بخواد بگه بچه من اینطور بچه تو نیست و بره تو بر مقایسه وگرنه من خودم یچی بگم و اون بگه نیست و فلان بیشتر سعی میکنم ازش کمک بگیرم بیینم چه روندی داشته .گاهی وقتا همیشه ام آدم ها از رو بدی اینطوری نمیگند و میخواند کمک کنند.

میگم چه خوب و میگذرم
سری بعد هم اصلا در مورد بچم حرف نمیزنم

حسِ اینکه خیلی خالی بنده 😂😂😂

خواهر شوهرم حامله بودم می‌گفت من همش مهمون داشتم استراحت نمی‌دونستم چیه
الانم میگه من فلان غذا رو میدادم بچه هام تپل بودن ماهیچه میدام و .... اما من اصلا اهمیت نمی‌دم
دروغ نگم دوران حاملگی خیلی به حرفاش حساس بودم

کارما 😄

اصلا بهش اهمیت نده مطمین باش الکی میگه..وازاین ب بعدروش تربیتی ازش نخواه

ولش کن

مطمئن میشم بچشو تحت فشار گذاشته و خوب نمیشناسه،چون بچه ها متغیر هست حالات و کاراشون .همیشه رو روال خوب نیست

پیشش دیگه صحبت نمیکنم و اومد باز گنده گوزی کنه صحنه رو ترک میکنم تا بفهمه حرفاش به پشمم هم نیست

و حالشو میگیرم

محلش نزار و صحنه رو ترک کن

هیچ بی تفاوت هرکس بچشو یه جور تربیت میکنه به کسی ربطی نداره.🤣🤣🤣

هیچی والا شاید تو لحظه اول حس کمبود بهت بده ولی نباید گول انرژی منفیت رو بخوری چون همه بچه ها مثل هم نیستن قرار نیست نسخه تربیتی اون رو بچه شما جواب بده

سوال های مرتبط

مامان boys مامان boys ۵ سالگی
سلام مامانا بچه من دیروز دوماهه شد شیر خودمو میدم من هیچی نمیخورم از صبح فقط یه کم صبونه یه کم ناهار یه کم شام هرچیزی هم نمیخورم حبوبات و اینا هیچی بینش ۳تا خرما یه چایی، دو سه لقمه ارده شیره و همش عرق نعنا، حالا نمیدونم خدا خواهی یا بخاطر خرما و ارده شیره شیرم خوبه خداروشکر ولی خودم شدم پوست استخون سر اون یکی پسرمم همین بودم صورتم که پیر شده لاغر هر روز بدتر میشم جمعه ها میزم خونه مامانم همه بهم میگن چقدر لاغر شدی مخصوصا صورتم مامانم میگه بابا بخور ما اون موقع خونه مادرشوهر زندکی میکردیم هر غذایی درست میکردن می‌خوردیم مگه سوا چیزی واسه خودمون درست میکردیم بچه هامونم عادت میکردن شیرمونو میخوردن میگه بخور عادت میکنه ولی من وقتایی که بچم بیشتر میپیچه به خودش و همش گریه میکنم خودمو مقصر میدونم میگم یه کوچولو فلان چیزو خوردم اینجوری شد نمیخوام هم خودم هم پدر بچه اون روز در میاد واقعا پسر اولمم همینجور بودم شده بود بعد دو سال عین مرده متحرک و رفتم بعد دوسال و بیست روز تو صورتم ژل زدم ولی الان به شدت پسرم بدغذاست واقعا چی درسته طرز فکر من یا بقیه؟ شماها که شیر خودتون میدید واقعا چیکار میکنید ؟