۱۵ پاسخ

من عمرا قبول نمیکردم جات بودم خیلی سخته....
منم دست تنهام هیچ کمکی ای ندارم ثانیه ای جدا نشدم ازشون🥹
صبح با دختر کوچیکم در حد ۵دقیقه بخدا رفتیم پایین جلو درمون یه دوری بزنیم و کلید شوهرمو با اسنپ براش بفرستم سرکارش یعنی قلبم داشت میگرفت دو دقیقه ای برگشتم
همش میگفتم وای الان گریش نگیره ببینه ما نیستیم بیدارنشه ببینه کسی پیشش نیست خیلی گناه داره اینکارو نکن بعدا به اونا عادت میکنه اظطراب جدایی از مادر رو میگیره ولی درکی نداره که بتونه بیانش بکنه
بزرگتر بشه براش شاید اختلال بزرگی به وجود بیاد یا مادرشوهرتو ببر خونتون یا پرستار بگیر یا اصلا به همین مادرشوهرت پول بده بیاد بمونه

نمیشه بیان خونت کمکت؟
که دوتاشون پیشت باشن؟؟
ما ی دونه داریمو داغونیم
چون اون یکی که میفرستی می‌ره حس بدی به ادم میده
مامان جان تلاش کن فرقی نداری بینشون
یکیشون خیلی آقاتره ولی هر دو یک انداره به توجه و بودن مادر احتیاج دارن

سلام عزیزم
منکه نمیتونم درکت کنم ولی تو فامیلمون دوقلو داشتن دیدم که مامان یا مادرشوهر میان خونشون کمکی یا اینکه میبرنشون شیفتی
عذاب وجدان نداشته باشه یک سالشون که شد دیگه بگو بیان خونتون کمک

ای جانم عزیزم خدا برات نگهرداره

من دوقلو دارم ولی تا بحال ۱ روزم از خودم جدا نکردم اصلا اینکارو نکن یکم سختی تحمل کن تا بزرگ شن دیگ‌چیزی نمونده ک

من با وجود این همه کار خونه و بچه ها. ثانیه ای از خودم دورشون نکردم. مگه اینکه بخام برم جایی. بزارمشون پیش مامانم یا مادر شوهرم. در حد چند ساعت

عزیزم همسایه نا ۳قلو داشت
برای اینکه بین بچه هاش فرق نذاشته باشه و بچه هاش ب مادر و مادرشوهرش عادت نکنن
چرخشی بچه ها رو عوض میکردن
قرارشون غروب هر روز بود
هرسه تا بچه رو جمع میکردن جلو در خونه و تقسیم میکردن بین خودشون
خیلی جالب و سنجیده بود روشش
اینجوزی دگ فردا ردز هیچ کدوم از بچه هاش حس بد نمیگرفت

عزیزم من جات نیستم شاید واقعا برات سخته
ولی تورو خدا اینکار نکن
همون مادرشوهرتو بگو بیاد خونه ات کمکت.
ما یه دوقلو داشتیم الان ۴۱ سالشونه چون اون زمان شرایط اقتصادی ونگهداری بد بود یکیشو دادن مادربزرگش نگه داره
الان دوتا برادرا خیلی از هم دورن و اونی که با مادربزرگش بود خیلی از خانواده ترد شده با اینکه ۴۱ سالشه خودش الان چندتا بچه داره میگه اون زمان که من نیاز به محبت مادرم داشتم منو دادین جای دیگه...
هیچکس جای شمارو نمیتونه برای بچه پر کنه

عزیزم حق داری سخته دو قلو داشتن❤️
اما خیلی از خودت دور نگهش ندار. بگو بیان خونتون کمکت و جلوی چشمشون باشی هردو بهت نیاز دارن
الان سن اضطراب جداییشونه

نگران نباش گلم دور اون مادرشوهرت مثل پروانه بگرد خداروشکر کن که مادرشوهرت کمکت میده خدابرات حفظش کنه خودتم بروبیا یا مادرشوهرت بیار کنارت تا بیشتر کنارت باشن ماهم داشتیم یکیش پیش مامان خودش بود یکیم پیش خودش راهشون ازهم دور ولی ماشاالله الان دوتاخانم شدن هیچ اتفاقی نیفتاد مهر مادر فرزند هیچ وقت ازبین نمیره گلم هزار ماشاالله به مادرشوهرت سا یه اش مستدام😘😘😘

من دوستم دو قلو داره تا ۴ذماهگی مادرش میرفت اونجا کمکش،بعدش یه بچه اشو مادرش برد،،کلا شب روز،ولی الان یه سالشونه،،،اورده پیش خودش،،خودشم روزا میرف پیش مادرش تا شب،

منم دقییییقا همین شرایط و دارم عزیزم.هر روزی یکیشون یا خونه مامان مه یا مادر شوهرم

عزیزممم. خدا حفظشون کنه ان شاءالله.
حق میدم بهت
۱ بچه هم سخته دیگه چه برسه به ۲ تا بچه.
ولی خب اینجوری هم اون بچه ای که کنارت نیست گناه داره.
هرچقدرم که مادر بزرگ بهشون رسیدگی کنه، آخرش هیچی مثل مادر نمیشه.

من زنداییم دوقلو داره پسر
تا قبل از یک سالگی تقریبا می‌فرستاد خونه خواهرش و خواهرشوهراش
هربار یه جا بودن نه دائم
ببین عزیزم خیلی سخته ولی اگر دائم فقط یکیشون رو بفرستی شاید برای خود بچه خوب نباشه
پس هراز گاهی جاهاشون رو عوض کن
زندایی من یه روز در میون بچه ها رو می‌فرستاد یکیش پیش خاله اش یکیش پیش عمه اش
بعد خیلی هم وابسته شده بودن بچها به عمه و خاله اشون اما خوب شبا برای خواب خونه بودن فقط گاهی بعضی شبا چون بچها خوابشون کم بود می‌ذاشت بمونن شب رو

عزیزم درکت میکنم خوب کاری میکنی خب توام برا بچه داری نیاز به انرژی و استراحت کافی داری عذاب وجدان نگیر اصلا ❤️

سوال های مرتبط