مامانا قرار شده از وقتی من میرم سرکار، چون تو شهر غریبم، مامامم و مادرشوهرم نوبتی بیان پیش بچه بمونن که تنها نمونه.
الان مادر شوهرم اومده تا دو ماهی میمونه منتها اصلا دست به سیاه و سفید نمیزنه حتی بچه که صبح زود بیدار میشه هم بیدار نمیشه و میمونه ۱۰ بیدار میشه و عملا هیچ باری از دوشم برنمیداره. حتی برا صبحونه و ناهار که نمیتونم همزمان بخوریم چون بچه نمیذاره، بهش میگم اول شما بفرمایین بعد من. با اینکه میبینه گرسنم ۴۵ دقیقه طول میکشه خوردنش😑😬 واقعا نمیدونم این کاراش یعنی چی
رسما از وقتی اومده یه باری هم رو دوشم گذاشته

دستش درد نکنه خونشو ول کرده میدونم خسته ایی ولی خودت رو جای اون بزار میتونی جاش باشی...من باینکه مادرشوهرم پایین ما زندگی میکنه چند بار گفتم ۵ دقیقه بچمو نگه داره برم حموم قبول نکرد گفت من نمیتونم

دکوری میاد خونتون فقط پذیرایی بشه؟چه جوری تحمل میکنی والا من اعصابم نمیکشه بفرست بره خونشون

کاش نمیومد😐

همینکه اومده خیلی خوبه ولی وقتی فایده ای برات نداره به چه دردت میخوره ،اتفاقا نگو بره یا چیزی ،صبحونه اینا خوردنی یه ربع بیست دیقه بعد بگو مامان جا بیا بچه رو بگیر منم بخورم گشنمه ،و یا اول بگو بچه رو بگیر من بخورم بعد توبرو بگیر😁

خب بفرستم بره نمیتونی پرستار بگیری دث ماه به جای مادرشوهرت