امروز حال همه ی ماماناییکه میگفتن بچم احساس میکنم منو دوست نداره و فلانی رو دوست داره درک کردم.
بچم توپارک خورد زمین ،از بغل باباش اومد بغل من اما از بغل من رفت بغل زنعموش و اروم شد و دیگه بغل منم نیومد تازه وقتی اروم شد هم میگفتم بیابغلم به حالت بازی و ..نیومد وتازه چندتاهم زد.
خیلی حالم گرفته شد....اصلا قلبم دردگرفت...

دختر من بهم خیلی وابستس گریه کنه فقط بغل خودم اروم میشه نهایت مامانم مشهد بودیم هفته پیش دم صبح نمیدونم خواب بد دید چی شد یهو زد زیر گریه هر چی بغلش کردم نازش کردم از بغلم فرار میکرد مامانم بیدارشد اومد همین که بغلش کرد اروم شد خوابید منم دلم گرفت چرا بغل من اروم نشد

پسر منم وقتی تنهاییم یادش میاد مامانشم هست

حالا فک کن مادرشوهر من اصرار داره بچه من تو بغل اون آروم بشه نه من از این ناراحته بچم وابسته منه همه تلاششو میکنه اونجوری بشه خداروشکر موفق نبوده

ماهان وقتی باباش هست اصلا بغل من نمیادوقتی گریه میکنه و بیقراره بغل باباش آروم میشه مامانم باشه بغل مامانم میره کلا وقتی کسی نیست پیش من میاد☹️