سلام من دیروز بیمارستان مهرگان اصفهان زایمان سزارین کردم
اصلا و ابدا به کسی توصیه نمیکنم بره
آشغال ترین بیمارستان از نظر رگ گیری ( بدا گذاشتن برانول خداشاهده ۸ بار دست منو سوراخ کردن ک کف اونجا پر خون شده بود) برا گذاشتن سوند ۴ نفر مثل وحشی ها ریختن سرم و فوق العاده بد سوند برام گذاشتن ، به جان بچم اگر راه چاره داشتم همون لحظه فرار میکردم
فقط دکتر بیهوشی خوب بود ک از کمر اسپاینال کرد و من اصلا متوجه نشدم
بعدم ک اومدم بخش تهوع شدید داشتم یه امپول اوندانسترون به من نمیزدن
مامانم با داد و بیداد مجبورشون کرد امپول بزنن
هزینه اش هم با تامین شد ۳۵
خلاصه ک اگر تجربه رفتن به غسالخونه رو دور از جون میخواید پیدا کنید برید بیمارستان مهرگان اصفهان

۱۰ پاسخ

دکترتون کی بود ؟؟؟؟؟؟؟

دکترت کی بود؟

پمپ درد هم داشتی؟ بااون شد ۳۵؟

سلام وای نگو پس میگن مهرگان خیلی خوبه که یا خدا پس من کجا برم یعنی برم خانواده

چقد بد حالت چطوره الان؟دقیقا چند هفته و چند روز بودی

خب میگفتی بعد بی حسی برات سوند بذارن

پس چرا من اومدم بخش تهوع نداتشم
فرقمون چی بود

اخی. چقدر بد بوده
حالا خودت بهتری؟ نی نیت خوبه؟

منم زایمانم قراره اونجا باشه☹️
دکترم گفت اتاق عملش عالیه ولی بخش رو نمیدونم

خصوصی بود😑

مقالات مرتبط

بهترین بیمارستان بارداری در تهران
بهترین بیمارستان بارداری در تهران
آماده کردن ساک زایمان
آماده کردن ساک زایمان برای بیمارستان | لیست وسایل ساک زایم...
محتویات ساک لوازم نوزاد
محتویات و لوازم مورد نیاز ساک نوزاد برای بیمارستان
تا چند بچه میتوان سزارین کرد؟
تا چند بچه میتوان سزارین کرد؟

سوال های مرتبط

مامان آرمان🩵 مامان آرمان🩵 ۲ ماهگی
بچهای اصفهان کیا به تازگی بیمارستان مهرگان سزارین کردن از کمر بی حس میکنن یا بیهوشی کامل؟
مشاهده ۱ پاسخ
مامان محمد هادی مامان محمد هادی ۱ ماهگی
سلام دوستان
کسی بیمارستان مهرگان اصفهان سزارین شده با دکتر مینو هاشمی ؟؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان مامان م مامان مامان م ۴ ماهگی
زایمان سزارین کردم بیمارستان اصفهان دکتر زهرا انصاری واقعا دستش خیلی سبک و خوب بود برام راحت بلند شدم راه رفتم روز قبل عملم کاچی خورده بودم نمیدونسم هم ک قراره ۴ ۵ زایمان کنم اولش قرار بود ۵ ۵ باشه یکم کمر درد گرفتم ترسیدم سریع رفتم زنگ زدم منشیش و گفت بیا و سریع رفتم بیمارستان و عملم کردن پرسنل خوب بود سوند اصلا درد نداشت عمل عالی بود و بیهوشی کامل بودم مثل آدمایی که زایمان طبیعی کردن قشنگ بلند شدم و همه کارامو خودم کردم اصلا الان ک فکرمیکنم میبینم چرا الکی استرس داشتم قبل عمل.....
مشاهده ۲۱ پاسخ
مامان آرِن 💙 مامان آرِن 💙 ۶ ماهگی
و من اومدم با تجربه زایمان سزارین تو بیمارستان عرفان نیایش
اول از همه به شدت از بیمارستان و کارکنانش راضیم کاری ب هزینه ندارم چون واقعا با احترام و محبت و مهربون بودن تک تکشون واقعا از اینکه هزینه کردم از صمیم قلب خوشحالم بیمارستان فوق العاده تمیز در کل خیلی دوس داشتم هم محیط هم رفتار پرسنل و
اگر بخوام از تجربه زایمانم بگم من ساعت7صبح عمل داشتم و5صبح بیمارستان بودم بدو ورود پرونده تکمیل شد و لباسام و تحویل دادم و لباسای مخصوص پوشیدم ازم ازمایش و ان اس تی گرفتن سرم وصل کردن و سوند...سوند ی لحظه وصل کردنش یکم درد داره بعدش ی حالت چندش داره ک اصلا نگرانش نباشید قبل عمل در معرض سکته بودم😅ینی از اونجایی ک سوند وصل کردن تا مدتی ک ببرن اتاق عمل...ولی بعد ک وارد اتاق عمل شدم خود ب خود آروم شدم دکترم یکم دیر اومد سوزن بیحسی نخاعی واسه منی ک از امپول نمیترسم اصلا دردنداشت..ادامه تایپیک بعدی
مشاهده ۳ پاسخ
مامان البالو مامان البالو ۵ ماهگی
سلام مامانا منم دیروز زایمان کردم بیمارستان مهرگان اصفهان.
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان مهزیار مامان مهزیار روزهای ابتدایی تولد
کیا امسال بیمارستان مهرگان یا خانواده اصفهان زایمان کردن؟؟
هزینش چقد شد؟؟
دکتر شخصی داشتین یا دکتر از خودشون بود
مشاهده ۱ پاسخ
مامان نیهاد مامان نیهاد ۳ ماهگی
#تجربه_زایمان
پارت دوم
صبح اول رفتم آزمایش خون دادم برای بند ناف رویان و بعدش اومدم ۶ بیمارستان. اول پذیرش یه سری موارد را امضا کردیم و بعدش من رفتم زایشگاه لباسمو عوض کردم پرونده تشکیل دادن برام و فشار اینا گرفتن. همون لحظه اول سرم برام زدن و سوند هم گذاشتن که اصلا درا نداشت و سریع گذاشتن
فقط بعدش یکم حس ادرار داشتم که می گفتن طبیعیه.
مشاهده ۳ پاسخ
مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۷ ماهگی
سلام خانومایی که با دکتر شهریور بیمارستان پیوند عمل کردین ، ماساژ رحمی رو حس کردین؟ یا توی بیحسی و بیهوشی بود؟
گذاشتن سوند چی؟
مشاهده ۸ پاسخ
مامان هانا و مانا مامان هانا و مانا ۲ ماهگی
تجربه سزارین بیمارستان آرمان
دوقلوهای من ۲۵ شهریور با ۳۷ هفته سن و وزن ۲۲۰۰ و ۲۴۰۰ تو بیمارستان آرمان به دنیا اومدن.
تجربه من از آرمان مجموعا عالی بود. هم بیمارستان تمیز و مرتب، هم پرسنل و پرستاری عالی، هم اتاق عمل عالی.
همه چیز طبق برنامه ریزی قبلی انجام شد، بدون معطلی و با دقت بالا. زمان عمل من ساعت ۲.۵ عصر بود، ساعت ۱۲.۵ رسیدم بیمارستان و بلافاصله پذیرش شدم، آزمایشها انجام شد، آنژیو کت وصل شد ولی سوند رو خواستم بعد از اسپانال وصل کنن که همینکارم کردن. تو اتاق عمل یک معطلی کوچیک بخاطر حضور دکتر بیهوشی سر یک عمل دیگه داشتن ولی اینقدر برخوردها و فضای اتاق عمل خوب بود من اصلا احساس اضطراب نکردم.
درد تزریق اسپانال بنظرم بیشتر از چیزی بود که فکر میکردم ولی قابل تحمله. اون چیزی که منو تو سزارین خیلی اذیت کرد لرز بعد از عمل بود‌، با اینکه بخاری هم زیر پتو گذاشتن بودن برام تمام وجودم میلرزید.
بیمارستان لباس به خودم و بچه ها و پتوی بچه ها و پوشک و زیرانداز و اینا داده بود.
بعد از عمل و اومدن توی بخش هم که پرستاری سنگ تموم گذاشتن. یعنی حتی اگر همراه نداشتم اصلا احساس ناتوانی نمیکردم چون همه اش حواسشون بود بهم.
مشاهده ۴ پاسخ
مامان گیلاس مامان گیلاس ۳ ماهگی
خانما دیروز درد زایمان داشتم بعد شب ک رفتم بیمارستان واسم امپول و سرم گذاشتن یکم دردم آروم شد الان دوباره شروع شده ی سانتم باز نبودم چکار کنم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان گل دخترم-گل پسرم مامان گل دخترم-گل پسرم روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان سزارین
من دکتر برای ۲۵آبان بهم نامه داد ک برم شزارین طبق ان تی میشم ۳۸هفته و۴روز و طبق پریود ی هفته جلوتر میشد با دکترم صحبت کردم گفتم اگر میشه زایمانم یک آذر باشه ک دکترم قبول نکرد و گفت چون دیابتی هستی دور از جون بچت خفه میشه منم ترسیدم و همون۲۵رو قبول کردم صبح با مامانم و مادرشوهروشوهرم رفتیم بستری شدم آزمایش و نوارقلب گرفتن ساعت۱۰رفتم اتاق عمل اول بیحسم کردن و بعدش سوند گذاشتن بعد بی حسی تنگی نفس شدید بهم دست داد انگار یه نفر روی قفسه سینم نشسته بود حالت تهوع شدید هم گرفتم ک بعدش زرداب بالا آوردم و دکتربیهوشی برام آمپول ضدتهوع تو سرم زد و حالم بهتر شدک
مشاهده ۱ پاسخ
مامان مهندسِ بقیع💚 مامان مهندسِ بقیع💚 ۶ ماهگی
شنیده بودم مامانا اینجا ازشب قبل عمل چیزی نمیخورن
من ساعت شش صبح بخاطر اینکه قندم نیفته فقط یه دونه خرما گذاشتم دهنم و خوردم
ساعت ۸ رسیدیم بیمارستان سیدالشهدا تریاژ مامایی و رفتم واسهnst
فشارم چک شد و پرونده تشکیل دادم و رفتم اتاق زایمان
اتاق زایمان که رفتم خیلی رفتارشون خوب بود و مهربون بودن
رگمو گرفتن و چند تا سرم زدن
ربع ساعت قبل عمل اومدن واسه سوند زدن
میدونید من از لحظه گذاشتن سوند برای خودم غول ساخته بودم ولی فکر میکردم درد سوند فقط همون لحظه گذاشته بعدش همه چی عادی میشه و‌..
در صورتی که وقتی سوند رو واسم گذاشتن اصلا درد نداشتم
بعد از گذاشتنش حس میکردم یه وزنه ۵۰ کیلویی به واژنم وصل کردن و از سوزش زیاد اشکم در اومد همه ماما ها فکر میکردن فشارخونم بالاست چون صورتم سرخِ سرخ شده بود از فشار سوند
مشاهده ۵ پاسخ
مامان کیان مامان کیان ۲ ماهگی
سلام خانوما
من امروز سزارین کردم، الانم از تخت اومدم پایین، خواستم بهتون بگم اصلا درد نداشتم، من همش استرس سوند گذاشتن و امپول بی حسی و درد از تخت پایین اومدنو داشتم ، ولی خداروشکر هیچکدومشون اصلا درد نداشتن ، بدن با بدن فرق میکنه اصلا نگران نباشین سزارین برا من اصلا سخت نبود انشالله برا شما هم نباشه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان 🧸 اهورا 🍫 مامان 🧸 اهورا 🍫 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین»
سلام ب همه🥹🖐️
منو اهورا اومدیم تجربه زایمان سزارین براتون بزارم...
خیلی کلی میگم براتون....
سی و نو هفته بودم ک رفتم برا سز.از همون روز اول از طبیعی وحشت داشتم و با شناختی ک از خودم دارم حق داشتم...
خلاصه رفتم برا سزارین اختیاری با کلی زیر میزی دکترمو راضی کردم ب سزارین از مرحله سوند خیلی میترسیدم ولی اصلا اون چیزی ک فکر میکردم نبود خیلی راحت بود...
اما از بس منو ترسونده بودن وقتی اومد برام سوند بزارع همه بدنم می‌لرزید از شروع سوند گذاشتن تا پایان عمل و حتا بعد از اون همه بدنم استرس گرفته بود مثل بید میلرزیدم..‌
منو بردن اتاق عمل دل تو دلم نبود... آمپول بی حسی اصلا درد نداشت سرمو خم کردن و آروم برام آمپول و زدن پاهام سنگین شده بود خودشون جابه جاشون می‌کردن«سوندمو از بس ک نزاشتم پاهامو قشنگ باز کنه خوب نزاشته بود تو اتاق عمل باز شد و خود دکتر برام گذاشت وقتیکه کاملا بی حس بودم» خلاصه آمپول و ک زدن دیگه بدنم از لرزه وایستاد «من خیلی استرس داشتم و اصلا اوکی نبودم ن از درد ن از چیزی فقط میلرزیدم»
حس ک نمی‌کردم و نمی‌دیدم چون به پارچه سبز جلو چشمم زدن ولی وقتیکه شکممو باز کردن صداش میومد خش خش صدا میداد خلاصه شکممو که باز کردن یه فشار به سینم وارد شد درد نداشتااا ولی حس کردم دارن ی چیزیو ازم جدا می‌کنن خلاصه همون لحظه که سرم سنگین شد اهورام بدنیا آوردن صدای گریشو که شنیدم خود به خود اشگم اومد تو اتاق عمل دوتا پرستار کنار من بودن سعی میکردن منو آروم کنن باهام حرف میزدن مدام میگفتن حالت تهو نداری از این حرفا که نداشتم... فقط لبام رو هم نمیموند از شدت لرز منو 9 بردن اتاق عمل 9 و بیست دقیقه اهورام بدنیا اومد🥹💙🧿
ادامه پارت بعد»»»»
مشاهده ۸ پاسخ
مامان رادوین مامان رادوین ۳ ماهگی
سلام کسی اینجا بیمارستان مهرگان اصفهان زایمان کرده؟
مشاهده ۲ پاسخ